• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
baroon
امتیاز کسب شده
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • رفاقت معرفت نمیاره . . .این معرفتِ که رفاقت میاره ...
    سلام بارون من...:بغل::بغل::بغل:
    خوبی مغز من؟:نیش2:
    چیطوری ؟
    نمیدونم چی بگم ...:64:
    فقط میتونم بگم دلم براتخیلی تنگیده شده...:5:


    آسمان سربی رنگ
    من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
    می پرد مرغ نگاهم تا دور
    وای باران باران
    هر نفس، بوی تو آید اینجا
    هر نفس، نام تو را گویم من
    یاد تو خاطرم آید هر جا
    سلام سلام دوست خوبم :7:
    کجایی تو دختر دو روز دو روز نمیای :73:
    منم دلم برات قد خیلی تا تنگیده ؛ بی بغلمممم :بغل:
    من خوبم و سلامت و بقیه هم خوبین و خوشن و سلامت
    تو چیطوری گل بانوی انجمن ؟
    :گل:
    خبرای خوبیه تو پروفایلم :بدجنس:

    مگه کیوی خنده داره :قهر:

    در حالت خستم :نیش: همه کار هم میکنم :بله:
    نه بابا تعجبم از این کلمه انجمنم بود
    انجمنم (انجمنِ من؟)!!!!:تعجب2:

    اون بچه رو هم که گوشش رو که نه، اما میزنیمش اساس :غش2::16::10::9::بدجنس:
    سلام:بای: خوبم خوشم انجمنم! خوبه
    شما خوبی؟ خوشی؟ انجمن خوش میگذره؟
    کجاش دوست خوبیه؟ اه اه اه:قاطی:
    سلام بارونی جونم:احترام:
    خوبی ؟
    چه خبرا ؟:نیش:
    مرسی که همیشه به یاد رفیق خوب و با مرامت هستی !!:نیش::بدجنس: اگه بهت سر نمی زنم به خاطر اینه که سرم این هفته خیلی شلوغه ...
    اون عکس اون جوجه هه رو ندیدی که مهدی واسم گذاشته تو پروفایلم؟ بذار واست داستان رو تعریف کنم که یاد چی افتادم ....
    آخی یاد دو تا جوجه خودمون افتادم ... راستش ما هفته پیش که تهران بودیم از شوش دو تا بچه مرغ رسمی توپولی خریدیم و این همه راه تا اهواز اوردیمشون و بعدم که بهبهان شهرمون ... دیگه به هر کی می بینشون میگم اینا با کلاسن و تهرونی بیدن :شاد:انقده با نمکن ... دیگه بزرگ کردنشون به عهده منه .. چون خواهر شوهرم اونا رو خریده ولی چون همش سر کاره نمی رسه مراقبشون باشه و من ازشون مراقبت می کنم و صبحا میارمشون تو حیاط و غذا و آب میذارم واسشون و شبا هم جمعشون می کنم ... نمیدونی که شب دوم بعد از آوردنشون یه گربه پلید بد ذات میخواست بخورتشون که من به دادشون رسیدم . از اون موقع دیگه شبا میذارمشون داخل خونه .. این جوری خودمم با خیال راحت میخوابم :خنده2:
    خب فعلا بای تا بیام بازم ازشون تعریف کنم .:شاد::نیش::بغل:
    سلام باروني خودم
    تشكر كه احوالمو گرفتي خانمي
    دلم من هم برات خيلي تنگ شده
    دوست دارم يه عالمه:بغل::بغل::بغل::بغل::بغل::بغل::بغل:
    دستــ ــم را گـرفتــ ـی و گـفتــ ــی : دستـ ــانتــ ــــ چقــ ـدر عوض شـ ـده ...

    ســ ـری تکــ ـان دادم و در دل گفتــ ــم :

    بــ ـی انصــ ـافـــ ــــ !!

    دستــ ــان مـ ـن تغییــ ـری نکــ ـرده ؛ تــ ـو بـ ـه دستــ ــان دیگـ ــری عــادتــ ــــ کـ ــرده ایــی ...

    یه سرم بزن اینجا اگه میشه : http://www.bia2sound3.in/
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا