baroon

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم
تقصیرکسی نیست که اینگونه غریبیم
شاید که خداخواست که دلتنگ بمیریم

سلام
عصربخیر
خوشحالم که مهمونم نه مزاحم
خوبی؟ خوشی؟

خرسند باش :نیش::9:

کهمانیزهم:نیش:

خیلی وقته تموم شده :18:

نمرش هم اومد، 18 شدم :سوت: :نیش:

میخوام مطمئن شم که بسلامتی ترم رو تموم کردی :18:

خوبه که یادته:نیش:

سیییییییییییییییییییییییییییییییلام:شاد2:
چه طوری گل دختر ؟ ختما شاد شادی ها ؟ درسته؟:بله:
خواهش میکنم گلم من همیشه به یادتم جوجو .:36:
آخ جووووووووووووووووووووووووون پس شیرینی بالاخره رو افتادیم.:83:
ریدیکال رو هنوز نه دانلود کردم نه ثبت نام . حال و حوصله اش رو هم ندارم.:کسل:

بلی یادمه فرزندم :تعجب:

مسه هم که یادته :50::نیش:

میگم یه چی دسه گل که به آب نمیدی؟ :نیش:

نرم :تعجب:

مسه! اینکه امتحان سخت بوده هاااا :50::نیش:

بارون عزیز
براتون خصوصی موردی فرستادم ولی میگه صندوق خصوصی شما پر شده تا موارد اضافی رو حذف نکنید نمیتونم پیامی به شما بفرستم......

خیلی خیلی ممنون عزیز دلم
خوبم و خوش
دیروز اخرین روز نمایشگاه گردشکری تو شیراز بود ما هم دو تا غرفه داشتیم حسابی سرمون شلوغ بود
و اینکه کلی برگه صحیح نشده هم افتاده رو دستم نمیدونم چطوری صحیح کنم :سوت:

باروووووووووون :46:
:هنگ: من که اخر سر نفهمیدم این ایسان رو میخوای برام بستونی یا نه
یه بله ، خیر بگو کار تموم شه بره دیگه :25:

سلام :11:

من خوبم ولی تو باید بیتر باشی :نیش::7:

سلام مامان :1:

خوبی ...خوبم .!
پس میرم سر اصل مطلب :18:

اییی که گفتی چه جوریه ..:فکر: زیر دیپلم بفرمویووو ما هم ملتفت شیم :51:


نخیررررر :ناراحت:
یعنی میدونی چیه
من تو رو نمیتونم راضی کنم :قاطی: اونوقت چطور مامان خودم رو راضی کنم :ناراحت:
این وسط این فشاررررررر قلبم منو میکشه :بدجنس:

آفرین بگیر اینو :1:
حالا شدی یه مامان خوب !
خب اصلا من شما رو ئکردم وکیل تام الاختیار
بفرما جلو شما هر کاری بگو ما به دیده منت میزاریمش :18::15:


کدوم مورد رو بارووو :فکر:
من موردی یادم نمیاد هااا :فکر:

در ضمن محض یاد اوری شما رو کردیم وکیل تام الاختیار هااا
بی آیسان بر نمیگردیییی :خواهش::اخطار:

:نیش:

سلام گل دختر:گل:
چه طوری ؟ حوبی ؟
باید حتما خوب باشی چون که امروز امتحانات تموم شده .:شاد2:
امیدوارم امتحانات عالی شده باشه.:بغل:
بیا اینم شیرینی و گل واسه ی گل دختر ایران انجمن.:گل:

اشک های مادرم
مرا به یاد باران های نباریده می اندازد
تا این رودخانه ی بی رود به خانه نرسیده دورم بزند
حالا!


تعداد مرغ هایی که به ییلاق زنده رود می آیند از دستم دررفته است
فقط
گاهی از لاشه ها می فهمم
چقدر گرگ داریم

سلام صباح الخير
گفتي امتحان:حالم از امتحان كتاب درسي استاد واحد ترم و هرچي مربوط به اينا ميشه بهم ميخوره
خوبي شما مدئير جان
خوشبحالت كه مديري
خوشبحال به حال ما كه اينجوري لقب ها بهمون نميچسبه
همين پايين مايينا حال مي كنيم

بازم من اومدم خانوم مدیر جونم
خوبی؟
با امید بخدا نمره قبولی رو هم میگیری
انجمن عالیه
از اون عالی ترش کاربرا هستن
واقعا خوووووووووووووووووووووووووووووبید

سلام باران جان خوبی عزیزم؟
:دوست::توافق::بغل::گل: