سلام بارون گلممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم:بغل::بغل::بغل:
غروب گرم و آفتابیت به خیر گلکم.:گل:منم خیلی خوشحالم که من وتو هر روز هم دیگه رو می بینیم.:شاد2::شاد2:
یعنی تو توی مشاعره زیاد استعداد نداری ؟ درست متوجه شدم؟:هنگ:
اوه اوه تبرک تبریک واسه ی این همه استعدادی که داری . واقعا که از هر انگشتت هنر میباره به اضافه انگشت های پاهات.:39:
این حرفا چیه . تو همیشه تو فکرمی گلم .:83:راستی به اون تایپکم سر زدم . وای کلی ناراحت شدم واسه ی چی دلنوشته هات گم شده ؟:ناراحت:
منم دلنوشته هام از داستانام خیلی زیاده تره و مثل یه گنج نگهش میدارم .:گل:
خواهش میکنم من خیلی چیزهامو به انجمن مدیونم.:بغل:نه بابا داداشم توی منزل آغخه اونم داستان نویسه ولی هیچ کدوم از داستانای قبلیم رو ندادم بهش نقد کنه تصمیم گرفتم ایندفعه رو بدم بهش.:بله:اره دارم مینویسمش قبل ماه رمضون سعیم رو میکنم تمومش کنم.:شاد: