baroon

سلام بارو ن جونم
ممنونم عزیزه دلم[img]
من همیشه به یادتم دوستم[img]

:بغل::بغل::بغل::بغل:

روز شما هم خوش

چه کنیم دیگه پلنگی که هنرمند شود بهتر از این نمیشه :15:
ولی چه کار ها کردم توش؟!!

روزتان مجددا خوش:گل:

اااا که این طور آره؟:10:
آبروی منو یعنی نه اون ناشناس رو می خواید ببرید؟
پس بیاید اینو نیگا کنید از خنده میترکه آدم
اون ناشناس هم نفهمیده چیه اینه اگه شما فهمیدین بهش بگید:غش2:

http://up.iranjoman.com/images/spsi07k1d4i5xgr114bq.png

اون ناشناسه جو گیر شده :نیش:

به حساب لاکپشته و اون فلش هم دماغشه
ناشناسه دیگه:15:
خیلی ممنون

شما دست به نقاشیتون خوبه
اینو یک ناشناسی کشیده شما تکمیلش کنید بی زحمت:6:

http://up.iranjoman.com/images/799g0dyj6tk59rii4cdg.png

سلام اومدم دیدم دیگه پیام جدید ندارید گفتم یکم پیام بدم:15:
خوبید؟
خوشید؟
سلامتید؟
ما رو نمیبینید بهترید؟

در کل خوبید یا بهترید؟:نیش:

خب پس برو برس :نیش:

میگما دعوت های منو هم نیگا کن گلچین کن بهم لینک بده :9:

خب فعلاً روز خوش تا شب :نیش:

به ایول صندلی داغ :دست:

68 تا دعوت اومده حال ندارم چکشون کنم :86:

ایشالله تا شب یه سری میزنم اینور و اونور بینم چه خبر بوده :نیش:

نمی خوام اصلا

همونا هم خیلی خوبه پسشون میگیرم:18:

خب دیدم نمیری مسافرت گفتم من بیشتر برم :7:

مرسی رسیدن خودت بخیر :نیش:

جات خالی و پر، خوبک بود :9:

شما بگو ما هم بدونیم :نیش:

مرسی که میگی :ایول:

سلام سلام :12:

خوبی ؟ خوشی؟ :گل:

نکنه قبلاً بتامتازون شدی که میدونی آخرش چی میشه ؟! :7::بدجنس:

به به بسلامتی :39: رسیدی اونجا رو به حرم واستا بگو داود سلام رسوند :نیش::18:

کلیدارو سپرده بودم به یکی از حکما :راز:

الانم برگشتم دیگه :86:

گمگینش زیاد نیس بابا..نگران نباش...به کوریه چشم دشمنام (که خیلی هم زیادن) من خوب و خوش و سرحالم.:شاد2:..فقط ترم جدیده سخته درسام..

راستی بارون دارم به خودم فشار میارم شعر بگم..یه سال قبل همین روزا بود که سعید هی مخمو شستشو داد گفت باید فک کنی و تمرکز ککنی واسه شعر..این یکی دوتا خوب بود؟؟

نمیدونم چطوره...ولی واقعا وقتی تمرکز میکنم و همینجور کلمات با آهنگای مختلف میاد تو ذهنم رژه میرن بعدش که مینویسمش واقعا آرامش خاصی میده بهم...خداییش خیلی حس باحالیه...احساس سبک شدنه:شاد:ایشالا روز به روز بهتر شه...اگه وقت داشته باشم...منتظر کتاب شعرم باش...شاید تا ده سال دیگه:خنده2:

پس بی زحمت اون چوب اسکیا رو که قبل رفتن گذاشتم اینجا بفروشید
قدیمی شده
دارم میرم یک جفت جدیدش رو بخرم

سلام به رفیق خوب خودم ,خواهر عزیزم بارون گلم ,فهیمه یعزیزم
خیلی خیلی دلم برات تنگ شده بود .بالاخره تونستم یه وقتی پیدا کنم وبیام دوست عزیزم رو تو انجمن ببینم .اوضاع واوحوال درسی چه طوره؟تموم شد درسا یا ادامه داره .منم که خیلی تنبل شدم اصلا حس شروع درس رو ندارم فعلا زدم به ورزش ودارم به خودم استراحت میدم راستش درست روز تولدم قلبم یه کوچولو اسپاسم کرد وبعد از نوار قلبی متوجه شدم شکر خدا چیز مهمی نبوده وفقط استرس باعث این قضیه شده بعد از ترک بابا من خیلی احساس گرفتگی تو ناحیه یقلبم می کردم ودکتر هم گفت بیشتر از استرس هست نه مشکل قلبی منم دیگه تنبل تر شدم انگار علتی گیر آوردم تا درس نخونم .امیدوارم هر چی خیر باشه همون بشه .نگرانت نکنم دوست عزیزم دیگه لوسی ویه دونگی واز این حرفا .ان شالله بیشتربیام وبا هم حرف های خوب خوب بزنیم .:خنده2:

دیفووووووووووونه....گفتم حرفام زیاده..هم شاد ..هم گمگین و دپرسی...تورو که نگفتم:خنده2:

پدرم میگوید کتاب
مادرم میگوید دعا
و من خوب میدانم که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گلها شنید
زنده یاد حسین پناهی
__

با اجازه دوست عزیزم
شبت خوش

سلام بارون جون
خوبی؟
شبت بخیر
خواهش میکنم عزیزم
مطمئنم بد عادت نمیشی!
همین ظهری خونه تکونی تموم شد !خسته و کوفته هستم بسیار!
نیگا اینا چه خوسجلن

سلام به ناظم ادبیاتی خودمون :گل: :گل: :گل:

دلمون واستون تنگ شده انگار یه چند وقتی کمتر توی انجمن میبینیمتون :نیش:

غرض از مزاحمت : اومدم احوال بپرسم و زود رفع زحمت کنم :سوت: