• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کامنت زیبای کامران نجف زاده

وضعیت
موضوع بسته شده است.

baroon

متخصص بخش ادبیات


کامنت زیبای کامران نجف زاده در وبلاگ یک دوست:




گزيری ندارم که شعری بگويم

دل نازکت را به نحوی بجويم

بگويم که پشتم به خورشيد گرم است

زمانی که گل می کنی روبه رويم


و حالا در اين قحطی آب و احساس

دلم را کجا -مثل دستم - بشويم؟

از اول تو بی پرده با من نگفتی

که بی پرده حالا من از خود بگويم


من از تشنگی های خود با تو گفتم

واز مخزن بغض ها در گلويم

جواب تو تکرار تلخ عطش بود

و سنگی که لغزيد سوی سبويم


گل لحظه ها را -به مفهوم مطلق-

اجازه ندادی کنارت ببويم

اجازه ندادی که چشمت بيفتد

به چشم سکوت من و های و هويم


و حالا

تو با برق الماس چشمت click كن:

بميرم؟ بمانم؟ بخندم؟ بمويم؟​





 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا