سلام ....:گل:
بازم یه روز دیگه و یه ماجرای دیگه
ماجرائی که تا عمر دارم از یادم نمیره :گل: ویکی از به یادماندنی ترین روزای عمرم هستش
دیروز مصادف با 6 مهر سال 91 شمسی به همراه علی و 4 تا از اعضای یه خیریه رفتیم مناطق زلزله زده ی ورزقان
بعد از حدود 4 ساعت راه رسیدیم به خود شهرستان ورزقان و بعد هم رفتیم به چند تا از روستا هایی که نسبتا راهشون سخته
عکسهایی هستش که در پست های بعدیم برا عزیزان میزارم ...:گل:
و اما چیزایی رو که به چشم خودم دیدم رو براتون مینویسم :
*****
متاسفانه با توجه به شروع فصل سرما و اینکه شغل مردم این مناطق دامداری هستش از همین الان واضحه که یه مشکل بزرگ و اساسی پیش روی همه ی این هم وطنانمون هستش و اونم نبود سر پناه برای خود و حیواناتشون هستش ....
که متاسفانه خودشون هم تکلیف خودشون رو نمیدونن
*****
تو بحث آوار بردای هم بهتره این طور بیان کنیم که ...منظور از اوار برداری اینه که هیچ کسی زیر آوار نمونده که درش نیاورده باشن ..
ولی خونه های ویران شده میشه گفت 80 درصدشون کما فی السابق سر جای خودشون به همون شکل [HIGHLIGHT]ویران [/HIGHLIGHT]پا برجا هستن که جای تامل داره !!!
و کی تا کی میخوان این مردم بیچاره تو این وضع بمونن معلوم نیست که نیست !
*****
در نحوه ی کمک رسانی هم طبق گفته های یکی از افراد روستائی که روستاشون حدود 40 دقیقه با خود شهر ورزقان فاصله داره
تو سوالاتی که ازش من کردم ..اعلام کرد که 3 روز بعد زلزله نیروهای امداد به اون شهر اومده و چادر در اختیار اونا قرار داده است ..
و اونا طی اون 3 روز ،شب رو بیرون سر میکردن .!
در مورد بحث آذوقه هم طبق دفترچه ای که خود هلال احمر بهشون داده بود و منم دیدمش آخرین آذوقه ای که به اونا داده بود مربوط میشد به 91/6/5 که اونم 1-پتو 1-چراغ نفتی و مقداری کنسرو بود ....!!!
ولی تو این مدت کمک های مردمی که خود مردم و با وسائل شخصی خودشون اورده بودن بهشون رسیده ..
***از قدیم گفتن :چیزی که عیان است چه .......
[HIGHLIGHT]از وضع و حال خود مردم اونجا همه چی رو میشه فهمید دیگه نیازی به بیان کردنش نیست ![/HIGHLIGHT]
و اما حرف آخر !
طبق جستجو های من تو گوگل ایران حدود 1200 شهر داره
و کل روستاهای اسیب دیده چیزی حدود 437 تا روستا هستش !
خب حالا اگه فرض کنیم به طور متوسط هر یک از روستا ها 50 خانوار داشته باشن و هر خانواده هم 5 نفر
کل جمعیت این روستاهای آسیب دیده میشه حدود 110 هزار نفر
البته امار جمعیت بازم کمتر از این هستش ....
خب حالا اگه از هر شهر ایران فقط 18 وانت نیسان به این مناطق کمک فرستاده بشه برا هر خانواده یک ماشین کمک میرسه ...!!!
میگم عزیزان ایران انجمنی ...تو هر شهر و دیاری که هستین ...18 ماشین از شهرتون فرستاده شده دیگه هااا :فکر:
پس چرا تو هر چادری که ما سر زدیم ....چیزی جزء یه پتو و یه چراغ نفتی نبود !
[HIGHLIGHT]یعنی کمک های جمعیت 70 میلیونی ایران کفاف 110 هزار نفر رو نمیده !![/HIGHLIGHT]
****
اینائی که نوشتم ..نه جانب داریه نه بد گوئی
چیزی بود که با چشم خودم دیدم البته به همراه علی آقای :گل:
متاسفم...
برا این متاسفم که انسانیت زیر سوال میره !
برا این متاسفم که شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند میشه کشک !
برا این متاسفم که حق یه مردم مصیبت دیده میشه انبار !
برا این متاسفم که .....!
بازم یه روز دیگه و یه ماجرای دیگه
ماجرائی که تا عمر دارم از یادم نمیره :گل: ویکی از به یادماندنی ترین روزای عمرم هستش
دیروز مصادف با 6 مهر سال 91 شمسی به همراه علی و 4 تا از اعضای یه خیریه رفتیم مناطق زلزله زده ی ورزقان
بعد از حدود 4 ساعت راه رسیدیم به خود شهرستان ورزقان و بعد هم رفتیم به چند تا از روستا هایی که نسبتا راهشون سخته
عکسهایی هستش که در پست های بعدیم برا عزیزان میزارم ...:گل:
و اما چیزایی رو که به چشم خودم دیدم رو براتون مینویسم :
*****
متاسفانه با توجه به شروع فصل سرما و اینکه شغل مردم این مناطق دامداری هستش از همین الان واضحه که یه مشکل بزرگ و اساسی پیش روی همه ی این هم وطنانمون هستش و اونم نبود سر پناه برای خود و حیواناتشون هستش ....
که متاسفانه خودشون هم تکلیف خودشون رو نمیدونن
*****
تو بحث آوار بردای هم بهتره این طور بیان کنیم که ...منظور از اوار برداری اینه که هیچ کسی زیر آوار نمونده که درش نیاورده باشن ..
ولی خونه های ویران شده میشه گفت 80 درصدشون کما فی السابق سر جای خودشون به همون شکل [HIGHLIGHT]ویران [/HIGHLIGHT]پا برجا هستن که جای تامل داره !!!
و کی تا کی میخوان این مردم بیچاره تو این وضع بمونن معلوم نیست که نیست !
*****
در نحوه ی کمک رسانی هم طبق گفته های یکی از افراد روستائی که روستاشون حدود 40 دقیقه با خود شهر ورزقان فاصله داره
تو سوالاتی که ازش من کردم ..اعلام کرد که 3 روز بعد زلزله نیروهای امداد به اون شهر اومده و چادر در اختیار اونا قرار داده است ..
و اونا طی اون 3 روز ،شب رو بیرون سر میکردن .!
در مورد بحث آذوقه هم طبق دفترچه ای که خود هلال احمر بهشون داده بود و منم دیدمش آخرین آذوقه ای که به اونا داده بود مربوط میشد به 91/6/5 که اونم 1-پتو 1-چراغ نفتی و مقداری کنسرو بود ....!!!
ولی تو این مدت کمک های مردمی که خود مردم و با وسائل شخصی خودشون اورده بودن بهشون رسیده ..
***از قدیم گفتن :چیزی که عیان است چه .......
[HIGHLIGHT]از وضع و حال خود مردم اونجا همه چی رو میشه فهمید دیگه نیازی به بیان کردنش نیست ![/HIGHLIGHT]
و اما حرف آخر !
طبق جستجو های من تو گوگل ایران حدود 1200 شهر داره
و کل روستاهای اسیب دیده چیزی حدود 437 تا روستا هستش !
خب حالا اگه فرض کنیم به طور متوسط هر یک از روستا ها 50 خانوار داشته باشن و هر خانواده هم 5 نفر
کل جمعیت این روستاهای آسیب دیده میشه حدود 110 هزار نفر
البته امار جمعیت بازم کمتر از این هستش ....
خب حالا اگه از هر شهر ایران فقط 18 وانت نیسان به این مناطق کمک فرستاده بشه برا هر خانواده یک ماشین کمک میرسه ...!!!
میگم عزیزان ایران انجمنی ...تو هر شهر و دیاری که هستین ...18 ماشین از شهرتون فرستاده شده دیگه هااا :فکر:
پس چرا تو هر چادری که ما سر زدیم ....چیزی جزء یه پتو و یه چراغ نفتی نبود !
[HIGHLIGHT]یعنی کمک های جمعیت 70 میلیونی ایران کفاف 110 هزار نفر رو نمیده !![/HIGHLIGHT]
****
اینائی که نوشتم ..نه جانب داریه نه بد گوئی
چیزی بود که با چشم خودم دیدم البته به همراه علی آقای :گل:
برا این متاسفم که انسانیت زیر سوال میره !
برا این متاسفم که شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند میشه کشک !
برا این متاسفم که حق یه مردم مصیبت دیده میشه انبار !
برا این متاسفم که .....!
آخرین ویرایش: