Miss zahra
متخصص بخش تکنولوژی
کیفش را باز می کند و کارت بانکی را از داخل آن بیرون می آورد؛ شنیده است سارقان دور و بر دستگاه های عابربانک می چرخند، پس چشم می چرخاند و تا آنجا که می تواند اطراف را کنترل می کند.
می خواهد از نبودن دزد و سارق مطمئن شود. نفسی می کشد و کارت را وارد دستگاه می کند و وقتی پیغام «لطفا رمز خود را وارد کنید» روی صفحه ظاهر می شود، نگاه دوباره ای به پشت سرش می اندازد و چهار رقم را تند و پشت سر هم می زند و منتظر جواب می ایستد.
«رمز واردشده صحیح نیست»؛ دستگاه پیغام خطا می دهد و پیرزن به ناچار رمزی را که دخترش روی کاغذ یادداشت کرده، بیرون می آورد. چشم هایش توان خواندن ارقام نوشته شده را ندارد. باید عینک دیگری را که مخصوص خواندن است، بزند. با دست های لرزانش آن را از کیف بیرون می آورد و به چشم می زند. بعد آرام آرام رقم هایی را که یکی بعد از دیگری نوشته شده، می خواند و وارد می کند، اما انگار دستگاه هم حوصله این همه معطلی را ندارد و کارت را بیرون می دهد. پیرزن دوباره باید همه این فرآیند از نگاه او پیچیده و طاقت فرسا را از اول شروع کند!
این داستان واقعی برای خیلی از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها آشناست. آنهایی که وقتی می خواهند حقوق شان را بگیرند، غم دنیا روی دلشان می نشیند با این سوال در ذهن که این دفعه قرار است چه مشکلی سر راهشان سبز شود؟
آقای یعقوبی، ۷۹ ساله، اصلا حاضر نیست با فناوری های جدید کنار بیاید، اما وقتی چند ماه پیش برای گرفتن حقوقش به بانک مراجعه می کند، مسئول شعبه می گوید از این به بعد باید یک کارت بانکی داشته باشد تا به وسیله آن بتواند حقوقش را راحت تر دریافت کند. پیرمرد نه تنها این راحت تربودن را درک نمی کند که به نظرش کاری سخت و پیچیده می آید. برای او دشوار است که به جای گرفتن چند دسته اسکناس، کارتی را به او بدهند و بخواهد از داخل کارت حقوقش را بگیرد! البته آقای یعقوبی با خودش فکر می کند از بقیه همدوره ای هایش خوشبخت تر است، چون یکی از نوه هایش همنام اوست. روی کارت هم اسم و فامیل او را نوشته اند؛ پس به خیال آقای یعقوبی، فقط آن نوه می تواند با کارتی که بانک به او داده، حقوق پدربزرگش را دریافت کند!
شاید این مطلب برای خیلی از ما عجیب و حتی غیرقابل باور باشد، اما باور کنید سالمندان و حتی میانسالان با بسیاری از این فناوری های جدید مشکل دارند. خانم سلطانی هم از وقتی بچه ها برایش ماشین لباسشویی جدیدی خریده اند، نمی داند چطور باید لباس هایش را بشوید چون یاد نگرفته دستگاه جدید و تمام اتوماتیک را کار بیندازد. در ضمن خجالت می کشد چند بار چگونگی کارکردن با این ماشین را از بچه ها بپرسد.
او می گوید: ۷۷ سال زندگی کرده ام، ولی هیچ وقت مجبور نبودم کارکردن با این همه دکمه و کلید را یاد بگیرم. هر دفعه که ماشین روشن می شود، خدا را شکر می کنم، ولی دفعه بعد باز هم یادم می رود چطور باید ماشین را روشن می کنم.
مادربزرگ ۸۳ ساله ای هم از این همه تکنیک و تکنولوژی خسته شده و دلش می خواهد مثل قدیم زندگی کند. او از کارکردن با تلفن های جدید، تلویزیون ها و لوازم آشپزخانه مدرن بیزار است و می گوید: هر دفعه نوه هایم به خانه من می آیند، یک چیز جدید دارند؛ یک روز نوبت رایانه های رومیزی بود، بعد موبایل و این دفعه هم که دیدم با همان گوشی های موبایل کلی کارهای دیگر می کنند.
البته اغلب پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیازی به استفاده از رایانه و موبایل ندارند، ولی گروهی که هنوز خودشان را بازنشسته نکرده و ماندن در خانه را به تحرک و فعالیت ترجیح نداده اند، با مشکلات بیشتری روبه رو می شوند. افرادی مثل آقای مهرانی که سال ها کار کرده و در کارش هم موفق بوده؛ اما حالا بعد از گذشت ۶۹ سال از عمرش مجبور است در محل کار، کارکردن را از جوانانی یاد بگیرد که تازه چند سالی است پا به این وادی گذاشته اند. او معماری حرفه ای است؛ اما کار با رایانه برایش چندان راحت نیست، اصطلاحات جدید را خوب درک نمی کند و بدتر از همه این که نه جوان ترها حرفش را می فهمند و نه او حرف جوان ها را.
این شرایط همیشه بوده و هست و خواهد بود؛ تکنولوژی جدیدی وارد می شود و خودش را به زندگی ما تحمیل می کند. آنهایی که آشنایی کمتری با این فناوری ها داشته باشند هم ضرر خواهند کرد.
دکتر امان قرایی مقدم، استاد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی در گفت وگو با «جام جم» با اشاره به یکی از نظریه های مهم جامعه شناسی به نام مکتب تکنوکراسی توضیح می دهد: براساس این نظریه حکومت، سلطه و برتری از آن تکنیک است. در واقع این موضوع یکی از ابتدایی ترین نظریه هایی است که ماتریالیست ها آن را مطرح کردند و براساس آن یادگیری، توسعه یافتگی و پیشرفت انسان را بر مبنای تکنیک و فن می دانستند.
به گفته دکتر قرایی مقدم، تکنیک از همان ابتدای خلقت وجود داشته است؛ از همان زمانی که انسان اولیه استخوانی را به دست گرفت و به کمک آن به شکارش حمله کرد. از همان وقتی سنگ تیز را برای مقاصدش به کار برد و با دخل و تصرف در زمین، نکاتی را برای زندگی بهتر یاد گرفت. این روند از همان دوران آغاز شده و در طول میلیون ها سال بتدریج پیش رفته تا امروز به این مرحله رسیده است. بنابراین از نظر تکنوکرات ها، تکنیک اساس توسعه یافتگی را تشکیل می دهد.
می خواهد از نبودن دزد و سارق مطمئن شود. نفسی می کشد و کارت را وارد دستگاه می کند و وقتی پیغام «لطفا رمز خود را وارد کنید» روی صفحه ظاهر می شود، نگاه دوباره ای به پشت سرش می اندازد و چهار رقم را تند و پشت سر هم می زند و منتظر جواب می ایستد.
«رمز واردشده صحیح نیست»؛ دستگاه پیغام خطا می دهد و پیرزن به ناچار رمزی را که دخترش روی کاغذ یادداشت کرده، بیرون می آورد. چشم هایش توان خواندن ارقام نوشته شده را ندارد. باید عینک دیگری را که مخصوص خواندن است، بزند. با دست های لرزانش آن را از کیف بیرون می آورد و به چشم می زند. بعد آرام آرام رقم هایی را که یکی بعد از دیگری نوشته شده، می خواند و وارد می کند، اما انگار دستگاه هم حوصله این همه معطلی را ندارد و کارت را بیرون می دهد. پیرزن دوباره باید همه این فرآیند از نگاه او پیچیده و طاقت فرسا را از اول شروع کند!
این داستان واقعی برای خیلی از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها آشناست. آنهایی که وقتی می خواهند حقوق شان را بگیرند، غم دنیا روی دلشان می نشیند با این سوال در ذهن که این دفعه قرار است چه مشکلی سر راهشان سبز شود؟
آقای یعقوبی، ۷۹ ساله، اصلا حاضر نیست با فناوری های جدید کنار بیاید، اما وقتی چند ماه پیش برای گرفتن حقوقش به بانک مراجعه می کند، مسئول شعبه می گوید از این به بعد باید یک کارت بانکی داشته باشد تا به وسیله آن بتواند حقوقش را راحت تر دریافت کند. پیرمرد نه تنها این راحت تربودن را درک نمی کند که به نظرش کاری سخت و پیچیده می آید. برای او دشوار است که به جای گرفتن چند دسته اسکناس، کارتی را به او بدهند و بخواهد از داخل کارت حقوقش را بگیرد! البته آقای یعقوبی با خودش فکر می کند از بقیه همدوره ای هایش خوشبخت تر است، چون یکی از نوه هایش همنام اوست. روی کارت هم اسم و فامیل او را نوشته اند؛ پس به خیال آقای یعقوبی، فقط آن نوه می تواند با کارتی که بانک به او داده، حقوق پدربزرگش را دریافت کند!
شاید این مطلب برای خیلی از ما عجیب و حتی غیرقابل باور باشد، اما باور کنید سالمندان و حتی میانسالان با بسیاری از این فناوری های جدید مشکل دارند. خانم سلطانی هم از وقتی بچه ها برایش ماشین لباسشویی جدیدی خریده اند، نمی داند چطور باید لباس هایش را بشوید چون یاد نگرفته دستگاه جدید و تمام اتوماتیک را کار بیندازد. در ضمن خجالت می کشد چند بار چگونگی کارکردن با این ماشین را از بچه ها بپرسد.
او می گوید: ۷۷ سال زندگی کرده ام، ولی هیچ وقت مجبور نبودم کارکردن با این همه دکمه و کلید را یاد بگیرم. هر دفعه که ماشین روشن می شود، خدا را شکر می کنم، ولی دفعه بعد باز هم یادم می رود چطور باید ماشین را روشن می کنم.
مادربزرگ ۸۳ ساله ای هم از این همه تکنیک و تکنولوژی خسته شده و دلش می خواهد مثل قدیم زندگی کند. او از کارکردن با تلفن های جدید، تلویزیون ها و لوازم آشپزخانه مدرن بیزار است و می گوید: هر دفعه نوه هایم به خانه من می آیند، یک چیز جدید دارند؛ یک روز نوبت رایانه های رومیزی بود، بعد موبایل و این دفعه هم که دیدم با همان گوشی های موبایل کلی کارهای دیگر می کنند.
البته اغلب پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیازی به استفاده از رایانه و موبایل ندارند، ولی گروهی که هنوز خودشان را بازنشسته نکرده و ماندن در خانه را به تحرک و فعالیت ترجیح نداده اند، با مشکلات بیشتری روبه رو می شوند. افرادی مثل آقای مهرانی که سال ها کار کرده و در کارش هم موفق بوده؛ اما حالا بعد از گذشت ۶۹ سال از عمرش مجبور است در محل کار، کارکردن را از جوانانی یاد بگیرد که تازه چند سالی است پا به این وادی گذاشته اند. او معماری حرفه ای است؛ اما کار با رایانه برایش چندان راحت نیست، اصطلاحات جدید را خوب درک نمی کند و بدتر از همه این که نه جوان ترها حرفش را می فهمند و نه او حرف جوان ها را.
این شرایط همیشه بوده و هست و خواهد بود؛ تکنولوژی جدیدی وارد می شود و خودش را به زندگی ما تحمیل می کند. آنهایی که آشنایی کمتری با این فناوری ها داشته باشند هم ضرر خواهند کرد.
دکتر امان قرایی مقدم، استاد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی در گفت وگو با «جام جم» با اشاره به یکی از نظریه های مهم جامعه شناسی به نام مکتب تکنوکراسی توضیح می دهد: براساس این نظریه حکومت، سلطه و برتری از آن تکنیک است. در واقع این موضوع یکی از ابتدایی ترین نظریه هایی است که ماتریالیست ها آن را مطرح کردند و براساس آن یادگیری، توسعه یافتگی و پیشرفت انسان را بر مبنای تکنیک و فن می دانستند.
به گفته دکتر قرایی مقدم، تکنیک از همان ابتدای خلقت وجود داشته است؛ از همان زمانی که انسان اولیه استخوانی را به دست گرفت و به کمک آن به شکارش حمله کرد. از همان وقتی سنگ تیز را برای مقاصدش به کار برد و با دخل و تصرف در زمین، نکاتی را برای زندگی بهتر یاد گرفت. این روند از همان دوران آغاز شده و در طول میلیون ها سال بتدریج پیش رفته تا امروز به این مرحله رسیده است. بنابراین از نظر تکنوکرات ها، تکنیک اساس توسعه یافتگی را تشکیل می دهد.