Ever Green
متخصص بخش پزشکی
جامعه معمولا کسانی را چاق می داند که زیاد می خورند و کمتر کار می کنند. این نگاه تا حدی گویای واقعیت است ، امااین تمام واقعیت نیست ، زیرا نمی توان گفت که همه افراد چاق پُرخورند و تحرک بدنی ندارند ، چرا که برخی از چاقی ها دارای زمینه ژنتیکی برای بروز این عارضه هستند که معمولا در جامعه تحت عنوان " دارای استعداد چاقی " شناخته می شود.
بیش از 300 ژن مختلف در بروز چاقی نقش دارند که خیلی هم قوی عمل می کنند ، اما مکانیسم این عمل تا حدی ناشناخته است ، بنابراین خیلی سادهاندیشی است که فکر کنیم هر فرد چاقی ، خیلی می خورد.
یعنی می توان گفت که چاقی مانوئل اوربیه مکزیکی که 560 کیلو وزن داشته است ، خیلی هم به دلیل پُرخوری و عدم تحرک نبوده و بیشتر مربوط به همین استعداد چاقی بوده است؟
این افرادی که در کتاب رکوردهای گینس نامشان ثبت می شود ، آدم های پُرخوری نیستند. برخی اوقات برای پُرخوری دلیل علمی وجود دارد ؛ به عنوان مثال برخی افراد در مرکز اشتهای خود مشکل دارند ، یا هورمون هایی که باید در مغز ترشح شوند تا فرد احساس سیری کند ، به درستی کار نمی کنند ، یا پیام رسانی بین مغز و دستگاه گوارش به درستی صورت نمی گیرد زیرا مغز با دستگاه گوارش حرف می زند.
بدن یکی از پیچیده ترین سیستمهای جهان است. در بدن ما ارتباطات زیادی برقرار است که ما این ارتباطات را یا نمی شناسیم یا کم می شناسیم ، مثلا مغز به معده راه دارد و دائما بین آنها پیام هایی رد و بدل می شود تا مغز متوجه شود که ما سیر شدهایم و به ما بگوید عمل خوردن را متوقف کنیم. در اثر برخی بیماری ها ممکن است این پیام رسانی مختل شود و شخص پُرخوری کند. البته این موضوع نباید دلیلی باشد که ما هر چاقی ای را به استعداد ربط بدهیم و در این میان خود را در چاقی مان بی تقصیر بدانیم.
بنابراین اگر کسی پیام رسانی درونی بدنش دچار اشکال است باید به حرف ها و پیام های پزشکان توجه کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید.
مغز و معده با چه زبانی با هم در ارتباط هستند؟
زبان این ارتباط شامل پیام های عصبی و هورمونی است ؛ برای مثال هورمون لپتین که میزان کافی بودن ذخیره انرژی در بدن را نشان می دهد و از بافت چربی ترشح می شود ، یکی از این هورمون هاست. اگر ترشح لپتین کم باشد ، آنوقت میزان کافی بودن انرژی بدن به درستی تشخیص داده نمی شود و فرد غذای بیشتری می خورد.
قبلا فکر می کردند که بافت چربی یک بافت خنثی است و فقط به عنوان یک منبع ذخیره ای عمل می کند و انرژی مازاد بدن را برای روزهای نداری ذخیره می کند و کار خاصی انجام نمی دهد ، اما امروزه مشخص شده است که این بافت خیلی از هورمون ها و ریزفاکتورها را در بدن می سازد.
بافت چربی بدن هم یک بافت یک دست نیست ، یعنی ما هم بافت چربی زیر جلدی داریم و هم بافت چربی احشایی که از نظر عملکرد با هم فرق می کنند.
نوع احشایی آن مضر است؟
بله. اما چربی احشایی یا شکمی ، مخزنی است که خیلی زود به انرژی تبدیل می شود ؛ برای مثال هنگامی که ورزش می کنیم یا غذا نمی خوریم ، از این بافت استفاده می شود. بافت چربی اسید چرب آزاد می کند. اگر این اسید چرب به کبد وارد شود ، موجب می شود که قند بیشتری تولید شود. این اسید چرب می تواند مانع جذب گلوکز ( قند ) از خون توسط عضلات شود و زمینه برای ابتلا به دیابت فراهم شود.
بافت چربی یک بافت فعال است و می تواند هورمون های مضری ترشح کند که موجب ایجاد مشکل شوند ، بنابراین باید به بافت چربی خود احترام بگذاریم و فکر نکنیم که فقط یک بافت خنثی است. بافت چربی می تواند موجب بروز دیابت در همه ی افراد و یا جوش و ریزش مو در زنان جوان شود.
چاقی مادر بسیاری از بیماری هاست. برخی افراد چاق با شکایت از خواب آلودگی در طول روز به پزشک مراجعه می کنند ، زیرا چاقی در ناحیه گردن ، جلوی تنفس آن ها را می گیرد ، لذا دچار حملات خواب می شوند و معمولا در طول شب خواب عمیقی ندارند.
چاقی احتمال ابتلا به 15 نوع سرطان را افزایش می دهد.
احتمالا استعداد چاقی تنها استعدادی است که دوست نداریم شکوفا شود. برای سرکوب این استعداد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
اولین راه حل آن این است که با چشم باز غذا بخوریم. در دو دهه اخیر غذاها خوش مزه تر و در دسترس تر ، ولی پُرکالری تر شدهاند ، مثلا یک همبرگر با نوشابه و سیب زمینی به اندازه سه وعده غذایی کامل ، کالری دارد ، یا چلوکباب خودمان سرشار از کلسترول و تری گلیسیرید (چربی ) است ، مخصوصا الان که به تدریج طول کباب ها از نیم متر هم بیشتر می شود. یک قوطی نوشابه ، 30 گرم قند دارد که برابر 120 کالری است. الان چلوکبابی ها و یا بدتر از آن کله پاچهای ها ، محل های پیش از CCU هستند.
همان طور که گفتم عدم تحرک بدنی نیز از دلایل اصلی چاقی است ، بنابراین باید هم خوب بخوریم و هم ورزش کنیم. منظور از خوب خوردن هم این است که غذاهایی را انتخاب کنیم که انرژی کمتری دارند و سالم تر هستند.
آدمی که با چشم باز غذا می خورد ، وقتی به رستوران می رود و چلوکباب سفارش می دهد ، با خودش می گوید که این برنج برای من زیاد است و نصف آن را کنار می گذارد ، به جای نوشابه ، آب یا دوغ می خورد ، با چلوی خود کره نمی خورد ، به جای کباب کوبیده ، کباب برگ می خورد و به جای مصرف ماست پرچرب ، ماست کم چرب استفاده می کند و سالادش را بدون سس مصرف می کند.
بیش از 300 ژن مختلف در بروز چاقی نقش دارند که خیلی هم قوی عمل می کنند ، اما مکانیسم این عمل تا حدی ناشناخته است ، بنابراین خیلی سادهاندیشی است که فکر کنیم هر فرد چاقی ، خیلی می خورد.
یعنی می توان گفت که چاقی مانوئل اوربیه مکزیکی که 560 کیلو وزن داشته است ، خیلی هم به دلیل پُرخوری و عدم تحرک نبوده و بیشتر مربوط به همین استعداد چاقی بوده است؟
این افرادی که در کتاب رکوردهای گینس نامشان ثبت می شود ، آدم های پُرخوری نیستند. برخی اوقات برای پُرخوری دلیل علمی وجود دارد ؛ به عنوان مثال برخی افراد در مرکز اشتهای خود مشکل دارند ، یا هورمون هایی که باید در مغز ترشح شوند تا فرد احساس سیری کند ، به درستی کار نمی کنند ، یا پیام رسانی بین مغز و دستگاه گوارش به درستی صورت نمی گیرد زیرا مغز با دستگاه گوارش حرف می زند.
بدن یکی از پیچیده ترین سیستمهای جهان است. در بدن ما ارتباطات زیادی برقرار است که ما این ارتباطات را یا نمی شناسیم یا کم می شناسیم ، مثلا مغز به معده راه دارد و دائما بین آنها پیام هایی رد و بدل می شود تا مغز متوجه شود که ما سیر شدهایم و به ما بگوید عمل خوردن را متوقف کنیم. در اثر برخی بیماری ها ممکن است این پیام رسانی مختل شود و شخص پُرخوری کند. البته این موضوع نباید دلیلی باشد که ما هر چاقی ای را به استعداد ربط بدهیم و در این میان خود را در چاقی مان بی تقصیر بدانیم.
بنابراین اگر کسی پیام رسانی درونی بدنش دچار اشکال است باید به حرف ها و پیام های پزشکان توجه کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید.
مغز و معده با چه زبانی با هم در ارتباط هستند؟
زبان این ارتباط شامل پیام های عصبی و هورمونی است ؛ برای مثال هورمون لپتین که میزان کافی بودن ذخیره انرژی در بدن را نشان می دهد و از بافت چربی ترشح می شود ، یکی از این هورمون هاست. اگر ترشح لپتین کم باشد ، آنوقت میزان کافی بودن انرژی بدن به درستی تشخیص داده نمی شود و فرد غذای بیشتری می خورد.
قبلا فکر می کردند که بافت چربی یک بافت خنثی است و فقط به عنوان یک منبع ذخیره ای عمل می کند و انرژی مازاد بدن را برای روزهای نداری ذخیره می کند و کار خاصی انجام نمی دهد ، اما امروزه مشخص شده است که این بافت خیلی از هورمون ها و ریزفاکتورها را در بدن می سازد.
بافت چربی بدن هم یک بافت یک دست نیست ، یعنی ما هم بافت چربی زیر جلدی داریم و هم بافت چربی احشایی که از نظر عملکرد با هم فرق می کنند.
نوع احشایی آن مضر است؟
بله. اما چربی احشایی یا شکمی ، مخزنی است که خیلی زود به انرژی تبدیل می شود ؛ برای مثال هنگامی که ورزش می کنیم یا غذا نمی خوریم ، از این بافت استفاده می شود. بافت چربی اسید چرب آزاد می کند. اگر این اسید چرب به کبد وارد شود ، موجب می شود که قند بیشتری تولید شود. این اسید چرب می تواند مانع جذب گلوکز ( قند ) از خون توسط عضلات شود و زمینه برای ابتلا به دیابت فراهم شود.
بافت چربی یک بافت فعال است و می تواند هورمون های مضری ترشح کند که موجب ایجاد مشکل شوند ، بنابراین باید به بافت چربی خود احترام بگذاریم و فکر نکنیم که فقط یک بافت خنثی است. بافت چربی می تواند موجب بروز دیابت در همه ی افراد و یا جوش و ریزش مو در زنان جوان شود.
چاقی مادر بسیاری از بیماری هاست. برخی افراد چاق با شکایت از خواب آلودگی در طول روز به پزشک مراجعه می کنند ، زیرا چاقی در ناحیه گردن ، جلوی تنفس آن ها را می گیرد ، لذا دچار حملات خواب می شوند و معمولا در طول شب خواب عمیقی ندارند.
چاقی احتمال ابتلا به 15 نوع سرطان را افزایش می دهد.
احتمالا استعداد چاقی تنها استعدادی است که دوست نداریم شکوفا شود. برای سرکوب این استعداد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
اولین راه حل آن این است که با چشم باز غذا بخوریم. در دو دهه اخیر غذاها خوش مزه تر و در دسترس تر ، ولی پُرکالری تر شدهاند ، مثلا یک همبرگر با نوشابه و سیب زمینی به اندازه سه وعده غذایی کامل ، کالری دارد ، یا چلوکباب خودمان سرشار از کلسترول و تری گلیسیرید (چربی ) است ، مخصوصا الان که به تدریج طول کباب ها از نیم متر هم بیشتر می شود. یک قوطی نوشابه ، 30 گرم قند دارد که برابر 120 کالری است. الان چلوکبابی ها و یا بدتر از آن کله پاچهای ها ، محل های پیش از CCU هستند.
همان طور که گفتم عدم تحرک بدنی نیز از دلایل اصلی چاقی است ، بنابراین باید هم خوب بخوریم و هم ورزش کنیم. منظور از خوب خوردن هم این است که غذاهایی را انتخاب کنیم که انرژی کمتری دارند و سالم تر هستند.
آدمی که با چشم باز غذا می خورد ، وقتی به رستوران می رود و چلوکباب سفارش می دهد ، با خودش می گوید که این برنج برای من زیاد است و نصف آن را کنار می گذارد ، به جای نوشابه ، آب یا دوغ می خورد ، با چلوی خود کره نمی خورد ، به جای کباب کوبیده ، کباب برگ می خورد و به جای مصرف ماست پرچرب ، ماست کم چرب استفاده می کند و سالادش را بدون سس مصرف می کند.