Miss zahra
متخصص بخش تکنولوژی
تکنولوژی و مسئولیت اخلاقی
گفتگو با بیل جو
چکیده:
مجله آمریکایی «یوبیکوئیتی» که معمولاً دیدگاههای انتقادآمیز اندیشمندان را نسبت به اثرات منفی
تکنولوژیهای برتر منعکس میکند، با بیل جوی بر همین سیاق گفت و گویی را در مورد مقالهای که وی
تحت عنوان «چرا آینده به ما نیازی ندارد» چاپ کرد، انجام داد.
به اعتقاد جوی، اکنون انسان در شرایط تعیین کنندهای قرار دارد و با دستان خود میخواهد تکنولوژیهای
غارتگری را خلق کند که جایگاه نخست بشر در عالم خلقت را میگیرد و انسان را در جایگاه دوم مینشاند
و حتی نسل بشر را با خطر انقراض روبهرو میکند.
راهحلی که جوی پیشنهاد میکند، بسیار ساده است؛ باید جلوی برخی تحقیقات را بگیریم و منافع مادی
نباید باعث شود که ما خود را در میان روباتها گرفتار کنیم؛ یا دست به تولید ویروسهایی بزنیم که خود
تکثیرکننده هستند و باعث انقراض موجودات زنده میشوند.
مسئولان کمپانی «سان میکروسیستم» به خاطر چاپ
مطلبی در مجله «وایرد» در آوریل 2000، دچار حیرت
شدند. بیل جوی دانشمند برجسته کمپانی، در این
شماره از مجلة فوق، مقالهای تحت عنوان «چرا آینده
به ما نیاز ندارد» نوشت و در آن تلاش کرد این
موضوع را برجسته سازد که پیشرفت در علومی چون
مهندسی ژنتیک، نانو تکنولوژی و توسعه روباتها -
به همراه پیشرفت در تکنولوژیهای اطلاعات - «این
واهمه را کمکم به وجود میآورد که انسانها تبدیل
به گونهای در معرض خطر بشوند.» ما گفتوگوی خود
را با این سؤال از جوی آغاز کردیم که مقالهاش چه
واکنشهایی را در پی داشته است.
یوبیکوئیتی: چه واکنشهایی نسبت به مقاله شما در مجله
وایرد نشان داده شده است؟
بیل جوی: در مجموع، واکنشها خیلی مثبت بود و
سه موضوع در بیشتر آنها مشترک بوده است: «خوشحالم
از اینکه بالاخره کسی این را نوشت.»؛ «چه کمکی
میتوانم بکنم؟»؛ «مطالعه مقاله شما مرا آشفته
کرده است!»؛ اما، البته کسانی هم بودند که نسبت
به آنچه گفتم، ابراز بدبینی کردند.
? شما بدبینی را در چه میدانید؟
? بدبینی مال کسانی است که فکر میکنند «هوش
انسان» همیشه پیروز است؛ هر چند که این اعتقادات
آنها، طبق معمول، مبنایی هم در حقایق و وضعیت
کنونی نداشته باشد. من میدانم که برخی از آنها
هرگز مطلب مرا مطالعه نکردهاند. بعضی از آنها
صرفاً توصیف تک جملهای از آن ارایه میکنند. همین
کافی است که بدانیم، آنها بدین خاطر استدلالهای
مرا رد میکنند که فکر میکنند، ذهنیتی که دارند،
همیشه درست است. البته که رویه آنها همیشه درست از
آب در نمیآید، زیرا واضح است که حقایق مطلق هم
اغلب استثنا پذیرند. بنابراین، مادامی که
بپذیریم، نبوغ بهطور کل? میتواند همه مشکلات و یا
خیلی از آنها را حل کند، در زمانی که این موضوع
با واقعیت منطبق نباشد، ما متأسفانه با مشکل
مواجه خواهیم شد. وقتی که ما به هر کسی این
اختیار را بدهیم که صاحب آن نوع قدرت افسانهای
شود که من در مطلب خود آوردم، در این صورت، ممکن
نیست بتوانیم در مقابل حوادث فاجعه بار و یا در
برابر اقدامات به غایت جنونآمیز اشخاص، از خود
دفاع کنیم.
? در مورد استفاده جنونآمیزی که گفتید، احساس
مردم نسبت به بهرهگیری و تأیید آشکار شما از نقل قول
مطول تئودور کازینسکی معروف به «آن ابامر» چیست؟
? بسیاری از مردم به خاطر این نقل قول آشفته
شدند. اما ببینید، من نمیگویم که کازینسکی دیوانه
و یا جنایتکار نیست. کاری را که کازینسکی انجام
داد، مطلقاً قابل توجیه نیست و من هم با تمام
تصویری که او ساخته، موافق نیستم. همه آنچه که
مدنظر من است، فقط به برخی از اظهارات وی مربوط
میشود. حقیقتی که «ری کرزویل» متذکر شد، تا آنجا
مرا نگران ساخت که مجبور شدم برخی از چیزهایی را
که درباره آنها به قدر کافی فکر نکرده بودم،
دوباره مورد کنکاش قرار دهم. معنی احساس مسئولیت
هر کس نسبت به رفتار خود، این نیست که ما افراد
را با ایدههایشان کاملاً رها سازیم؛ یک وضعیت
نمیتواند توجیهکننده یک استدلال باشد. استدلال من
در مورد هر واقعهای، مشخصاً به کازینسکی نیاز
ندارد. بسیاری از متفکران بزرگ قرن بیستم، از
برتراند راسل گرفته تا لوئیس مامفورد، در خصوص
خط علم، زمانی که بخواهد برای مقاصد نادرست
استفاده شود، مطلب نوشتهاند.
? واضح است که با برخی از انواع تکنولوژی،
سوداگری میشود. به عنوان مثال، یک داروی جدید،
اثرات جانبی هم به همراه خواهد داشت. آیا این نکته هم
در استدلال شما وجود داشت؟
? نه، نداشت. نگرانی من اختصاصاً به این مربوط
میشود که اگر ما تکنولوژی خیلی قدرتمندی را خلق
کنیم و سپس آن را تحویل هر کسی بدهیم، درست مثل
این است که ما به هر کسی توانایی ایجاد ویروسها
را بدهیم؛ در این صورت، هر فردی قادر خواهد بود
که از آن استفاده نادرست کند و یا به طور
ناگهانی دست به اقدام زیانباری بزند، اگر پیامد
نهایی این استفاده نادرست، تخریب جو و آب و خاک
کره زمین باشد و یا قتل تعداد زیادی انسانها را
موجب شود، مسلماً این غیرقابل قبول خواهد بود!
? درباره اثرات خیلی کوتاه مدت پیامدهای نهایی چه
میگویید؟
? بسیاری از سناریوهای بد دیگر هم وجود دارد
که یکی از آنها انقراض است؛ و علتش هم قرار گرفتن
قدرت خیلی زیاد در دستان بسیاری از مردم است.
علاوه بر آن، من یادآوری میکنم که اکنون ما وارث
یک وضعیت مضحک هستیم؛ وضعیتی که به طور غیر قابل
قبولی، پیامد هزاران چیز متفاوت است و همه آنها هم
(اگر به طور منفرد مورد ملاحظه قرار گیرند) قابل
توجیه هستند. اما، از آنجا که این پایان، غیرقابل
توجیه و به طور کل غیر قابل قبول است، ما فقط
مجبوریم برخی تصمیمات روشن را اتخاذ کنیم و بعضی
از بدیلها را هم کشف نشده رها سازیم. ما
نمیتوانیم تحقیق و توسعه هر چیزی را که ممکن است
پایان فاجعه باری داشته باشد، فقط بدین خاطر پی
بگیریم که پول زیادی را برای ما به دنبال دارد.
مکانیسم بازار اگر بخواهد راهنمای عمل ما باشد،
اخلاقی و یا اندیشمندانه نیست.
? دقیقاً چه کسی باید درباره این مسایل بیندیشد؟
? بله، در یک مورد ما باید به فلاسفه و
روحانیون و افراد مذهبی متکی شویم، به طوری که
استدلالمان بتواند به سطح مطبوعی برسد. به نظر
من، ما مشخصاً نمیتوانیم این موضوع را فقط به
دانشمندان و متخصصان تکنولوژی بسپاریم، زیرا این
مشکل و حل آن، به طور خیلی اساسی آینده ما را
تحت تأثیر قرار خواهد داد. ما باید بحث را طوری
مطرح کنیم که همه اقشار جامعه درگیر آن شوند و در
مورد شرایط سختی که اکنون ما داریم، تصمیم بگیرند.
همه هم و غم ما، نباید تنهابه جلو رفتن باشد و فقط
به خاطر پول ، خود را درون روباتها محصور و
گرفتارکنیم.
? آیا فکر میکنید این مسایل را میتوان به شیوه
دمکراتیک، به رأی همه مردم گذاشت؟
? نه، فکر نمیکنم، تاکنون چنین نبوده است. فکر
نمیکنم که بسیاری از مردم حتی این مسأله را جدی
گرفته باشند. لازم است که در طی 10 سال آینده در
این مورد بحث شود. اما، ما نمیتوانیم برای اقدام
تا ابد انتظار بکشیم، زیرا اگر دست به خلق این
روباتهای دارای هوش و قدرت برتر بزنیم، ابداً
مشخص نیست که بتوانیم با آنها همزیستی کنیم. ما در
اساس، یک غارتگر را وارد این جهان میکنیم که
میخواهد ما را در جایگاه دوم بنشاند؛ و من فکر
میکنم چنین روندی، ما را تبدیل به گونهای پستتر
میکند. من دقیقاً نمیدانم که برای ما چه اتفاقی
خواهد افتاد. لازم است تصمیم بگیریم که آیا
میخواهیم به روند توسعه و تحقیق خود اجازه دهیم،
به هر جا که میخواهد برود. من شخصاً فکر میکنم،
این روند تحقیق باید در برخی حوزهها کوتاه
بیاید.
? آیا مردم فکر نمیکنند که این روند تحقیق، به جای
خطرساز بودن، تا حدودی کارآمد هم است؟
? مردم شاید این مسأله را مثل یک لطیفه، یا
یک فیلم ترمیناتور و یا برخی از انواع فیلمهای
علمی و تخیلی ببینند؛ یعنی جایی که یک قهرمان،
مشکل را کشف میکند، با آن دست و پنجه نرم میکند
و بالاخره بر آن غالب میشود و بینندگان هم با یک
پایان خوش روبرو میشوند. اما در جهان طبیعی،
دسیسهها همیشه پایان خوشی ندارند، شما اگر به
فسیلهای به جا مانده توجه کنید، میبینید که
بسیاری از گونهها وجود داشتند که منقرض شدند.
درک این موضوع چندان مشکل نیست که اگر همه
نیروهای جهان - همه نیروهای فیزیکی، شیمیایی و
علوم اطلاعات – را آزاد کنیم، در این صورت،
میزانی از قدرت باور نکردنی و غیرقابل تصور را
آزاد کردهایم. ------ اتم تنها برای عملیات نظامی و
نهایتاً در یک جا به کار میرود، زیرا این بمب، فقط
نیروی نوعی از واکنش زنجیرهای را آزاد میسازد. ولی
ویروسهایی که ما درباره آنها سخن میگوییم، اکنون
واکنش زنجیرهای خود تکثیرکنندگی دارد، واکنشی که
میتواند هر چیزی را در روی زمین تغییر دهد.
گفتگو با بیل جو
چکیده:
مجله آمریکایی «یوبیکوئیتی» که معمولاً دیدگاههای انتقادآمیز اندیشمندان را نسبت به اثرات منفی
تکنولوژیهای برتر منعکس میکند، با بیل جوی بر همین سیاق گفت و گویی را در مورد مقالهای که وی
تحت عنوان «چرا آینده به ما نیازی ندارد» چاپ کرد، انجام داد.
به اعتقاد جوی، اکنون انسان در شرایط تعیین کنندهای قرار دارد و با دستان خود میخواهد تکنولوژیهای
غارتگری را خلق کند که جایگاه نخست بشر در عالم خلقت را میگیرد و انسان را در جایگاه دوم مینشاند
و حتی نسل بشر را با خطر انقراض روبهرو میکند.
راهحلی که جوی پیشنهاد میکند، بسیار ساده است؛ باید جلوی برخی تحقیقات را بگیریم و منافع مادی
نباید باعث شود که ما خود را در میان روباتها گرفتار کنیم؛ یا دست به تولید ویروسهایی بزنیم که خود
تکثیرکننده هستند و باعث انقراض موجودات زنده میشوند.
مسئولان کمپانی «سان میکروسیستم» به خاطر چاپ
مطلبی در مجله «وایرد» در آوریل 2000، دچار حیرت
شدند. بیل جوی دانشمند برجسته کمپانی، در این
شماره از مجلة فوق، مقالهای تحت عنوان «چرا آینده
به ما نیاز ندارد» نوشت و در آن تلاش کرد این
موضوع را برجسته سازد که پیشرفت در علومی چون
مهندسی ژنتیک، نانو تکنولوژی و توسعه روباتها -
به همراه پیشرفت در تکنولوژیهای اطلاعات - «این
واهمه را کمکم به وجود میآورد که انسانها تبدیل
به گونهای در معرض خطر بشوند.» ما گفتوگوی خود
را با این سؤال از جوی آغاز کردیم که مقالهاش چه
واکنشهایی را در پی داشته است.
یوبیکوئیتی: چه واکنشهایی نسبت به مقاله شما در مجله
وایرد نشان داده شده است؟
بیل جوی: در مجموع، واکنشها خیلی مثبت بود و
سه موضوع در بیشتر آنها مشترک بوده است: «خوشحالم
از اینکه بالاخره کسی این را نوشت.»؛ «چه کمکی
میتوانم بکنم؟»؛ «مطالعه مقاله شما مرا آشفته
کرده است!»؛ اما، البته کسانی هم بودند که نسبت
به آنچه گفتم، ابراز بدبینی کردند.
? شما بدبینی را در چه میدانید؟
? بدبینی مال کسانی است که فکر میکنند «هوش
انسان» همیشه پیروز است؛ هر چند که این اعتقادات
آنها، طبق معمول، مبنایی هم در حقایق و وضعیت
کنونی نداشته باشد. من میدانم که برخی از آنها
هرگز مطلب مرا مطالعه نکردهاند. بعضی از آنها
صرفاً توصیف تک جملهای از آن ارایه میکنند. همین
کافی است که بدانیم، آنها بدین خاطر استدلالهای
مرا رد میکنند که فکر میکنند، ذهنیتی که دارند،
همیشه درست است. البته که رویه آنها همیشه درست از
آب در نمیآید، زیرا واضح است که حقایق مطلق هم
اغلب استثنا پذیرند. بنابراین، مادامی که
بپذیریم، نبوغ بهطور کل? میتواند همه مشکلات و یا
خیلی از آنها را حل کند، در زمانی که این موضوع
با واقعیت منطبق نباشد، ما متأسفانه با مشکل
مواجه خواهیم شد. وقتی که ما به هر کسی این
اختیار را بدهیم که صاحب آن نوع قدرت افسانهای
شود که من در مطلب خود آوردم، در این صورت، ممکن
نیست بتوانیم در مقابل حوادث فاجعه بار و یا در
برابر اقدامات به غایت جنونآمیز اشخاص، از خود
دفاع کنیم.
? در مورد استفاده جنونآمیزی که گفتید، احساس
مردم نسبت به بهرهگیری و تأیید آشکار شما از نقل قول
مطول تئودور کازینسکی معروف به «آن ابامر» چیست؟
? بسیاری از مردم به خاطر این نقل قول آشفته
شدند. اما ببینید، من نمیگویم که کازینسکی دیوانه
و یا جنایتکار نیست. کاری را که کازینسکی انجام
داد، مطلقاً قابل توجیه نیست و من هم با تمام
تصویری که او ساخته، موافق نیستم. همه آنچه که
مدنظر من است، فقط به برخی از اظهارات وی مربوط
میشود. حقیقتی که «ری کرزویل» متذکر شد، تا آنجا
مرا نگران ساخت که مجبور شدم برخی از چیزهایی را
که درباره آنها به قدر کافی فکر نکرده بودم،
دوباره مورد کنکاش قرار دهم. معنی احساس مسئولیت
هر کس نسبت به رفتار خود، این نیست که ما افراد
را با ایدههایشان کاملاً رها سازیم؛ یک وضعیت
نمیتواند توجیهکننده یک استدلال باشد. استدلال من
در مورد هر واقعهای، مشخصاً به کازینسکی نیاز
ندارد. بسیاری از متفکران بزرگ قرن بیستم، از
برتراند راسل گرفته تا لوئیس مامفورد، در خصوص
خط علم، زمانی که بخواهد برای مقاصد نادرست
استفاده شود، مطلب نوشتهاند.
? واضح است که با برخی از انواع تکنولوژی،
سوداگری میشود. به عنوان مثال، یک داروی جدید،
اثرات جانبی هم به همراه خواهد داشت. آیا این نکته هم
در استدلال شما وجود داشت؟
? نه، نداشت. نگرانی من اختصاصاً به این مربوط
میشود که اگر ما تکنولوژی خیلی قدرتمندی را خلق
کنیم و سپس آن را تحویل هر کسی بدهیم، درست مثل
این است که ما به هر کسی توانایی ایجاد ویروسها
را بدهیم؛ در این صورت، هر فردی قادر خواهد بود
که از آن استفاده نادرست کند و یا به طور
ناگهانی دست به اقدام زیانباری بزند، اگر پیامد
نهایی این استفاده نادرست، تخریب جو و آب و خاک
کره زمین باشد و یا قتل تعداد زیادی انسانها را
موجب شود، مسلماً این غیرقابل قبول خواهد بود!
? درباره اثرات خیلی کوتاه مدت پیامدهای نهایی چه
میگویید؟
? بسیاری از سناریوهای بد دیگر هم وجود دارد
که یکی از آنها انقراض است؛ و علتش هم قرار گرفتن
قدرت خیلی زیاد در دستان بسیاری از مردم است.
علاوه بر آن، من یادآوری میکنم که اکنون ما وارث
یک وضعیت مضحک هستیم؛ وضعیتی که به طور غیر قابل
قبولی، پیامد هزاران چیز متفاوت است و همه آنها هم
(اگر به طور منفرد مورد ملاحظه قرار گیرند) قابل
توجیه هستند. اما، از آنجا که این پایان، غیرقابل
توجیه و به طور کل غیر قابل قبول است، ما فقط
مجبوریم برخی تصمیمات روشن را اتخاذ کنیم و بعضی
از بدیلها را هم کشف نشده رها سازیم. ما
نمیتوانیم تحقیق و توسعه هر چیزی را که ممکن است
پایان فاجعه باری داشته باشد، فقط بدین خاطر پی
بگیریم که پول زیادی را برای ما به دنبال دارد.
مکانیسم بازار اگر بخواهد راهنمای عمل ما باشد،
اخلاقی و یا اندیشمندانه نیست.
? دقیقاً چه کسی باید درباره این مسایل بیندیشد؟
? بله، در یک مورد ما باید به فلاسفه و
روحانیون و افراد مذهبی متکی شویم، به طوری که
استدلالمان بتواند به سطح مطبوعی برسد. به نظر
من، ما مشخصاً نمیتوانیم این موضوع را فقط به
دانشمندان و متخصصان تکنولوژی بسپاریم، زیرا این
مشکل و حل آن، به طور خیلی اساسی آینده ما را
تحت تأثیر قرار خواهد داد. ما باید بحث را طوری
مطرح کنیم که همه اقشار جامعه درگیر آن شوند و در
مورد شرایط سختی که اکنون ما داریم، تصمیم بگیرند.
همه هم و غم ما، نباید تنهابه جلو رفتن باشد و فقط
به خاطر پول ، خود را درون روباتها محصور و
گرفتارکنیم.
? آیا فکر میکنید این مسایل را میتوان به شیوه
دمکراتیک، به رأی همه مردم گذاشت؟
? نه، فکر نمیکنم، تاکنون چنین نبوده است. فکر
نمیکنم که بسیاری از مردم حتی این مسأله را جدی
گرفته باشند. لازم است که در طی 10 سال آینده در
این مورد بحث شود. اما، ما نمیتوانیم برای اقدام
تا ابد انتظار بکشیم، زیرا اگر دست به خلق این
روباتهای دارای هوش و قدرت برتر بزنیم، ابداً
مشخص نیست که بتوانیم با آنها همزیستی کنیم. ما در
اساس، یک غارتگر را وارد این جهان میکنیم که
میخواهد ما را در جایگاه دوم بنشاند؛ و من فکر
میکنم چنین روندی، ما را تبدیل به گونهای پستتر
میکند. من دقیقاً نمیدانم که برای ما چه اتفاقی
خواهد افتاد. لازم است تصمیم بگیریم که آیا
میخواهیم به روند توسعه و تحقیق خود اجازه دهیم،
به هر جا که میخواهد برود. من شخصاً فکر میکنم،
این روند تحقیق باید در برخی حوزهها کوتاه
بیاید.
? آیا مردم فکر نمیکنند که این روند تحقیق، به جای
خطرساز بودن، تا حدودی کارآمد هم است؟
? مردم شاید این مسأله را مثل یک لطیفه، یا
یک فیلم ترمیناتور و یا برخی از انواع فیلمهای
علمی و تخیلی ببینند؛ یعنی جایی که یک قهرمان،
مشکل را کشف میکند، با آن دست و پنجه نرم میکند
و بالاخره بر آن غالب میشود و بینندگان هم با یک
پایان خوش روبرو میشوند. اما در جهان طبیعی،
دسیسهها همیشه پایان خوشی ندارند، شما اگر به
فسیلهای به جا مانده توجه کنید، میبینید که
بسیاری از گونهها وجود داشتند که منقرض شدند.
درک این موضوع چندان مشکل نیست که اگر همه
نیروهای جهان - همه نیروهای فیزیکی، شیمیایی و
علوم اطلاعات – را آزاد کنیم، در این صورت،
میزانی از قدرت باور نکردنی و غیرقابل تصور را
آزاد کردهایم. ------ اتم تنها برای عملیات نظامی و
نهایتاً در یک جا به کار میرود، زیرا این بمب، فقط
نیروی نوعی از واکنش زنجیرهای را آزاد میسازد. ولی
ویروسهایی که ما درباره آنها سخن میگوییم، اکنون
واکنش زنجیرهای خود تکثیرکنندگی دارد، واکنشی که
میتواند هر چیزی را در روی زمین تغییر دهد.