جنایت خونین در توهم شیشه
حادثه>داخلی -گروه حوادث:قاتل شیشهای وقتی بهخودش آمد و به جنایت خونین خود پی برد، به وسط اتوبان دوید تا خودکشی کند اما تصادفی شدید او را راهی بیمارستان کرد.
شامگاه 21 مهرماه، درگیری خونینی در غرب تهران رخ داد که در جریان آن جوانی29 ساله به قتل رسید و دوست او به نام هادی با ضربات چاقو مجروح شد. ماموران کلانتری 141 شهرک راهآهن وقتی در جریان این درگیری قرار گرفتند به محل حادثه رفتند و متوجه شدند جوان مجروح به بیمارستان انتقال یافته و عامل جنایت نیز بدون برجا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده است.
با گزارش ماجرا به بازپرس جنایی و کارآگاهان اداره 10 آگاهی، تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت آغاز شد و ماموران برای تحقیق از جوان مجروح راهی بیمارستان شدند. هادی که بر اثر اصابت ضربه چاقو به دستش دچار خونریزی شدیدی شده بود در بازجوییهای اولیه به ماموران گفت: همراه مسعود و دیگر دوستانم داخل پارک نشسته بودیم و با هم حرف میزدیم تا اینکه حدود ساعت 9 صبح، تصمیم گرفتیم از هم خداحافظی کنیم.
در همین هنگام مسعود چاقویی از جیبش خارج کرد و بیآنکه حرفی بزند، ضربهای به دست من زد. شدت خونریزی دستم به حدی بود که دچار ضعف شدم و در آن لحظه فقط دیدم که مسعود بعد از مجروح کردن من، به طرف بقیه بچهها حمله کرد و بعد از آن از حال رفتم. وقتی در بیمارستان به هوش آمدم، فهمیدم که مسعود یکی از بچهها را با ضربات چاقو به قتل رسانده و سپس از محل فرار کرده است اما هنوز هم نمیدانم چه چیزی باعث شد او دست به این کار بزند. بعد از اظهارات مرد جوان، درحالیکه دوستان دیگر او نیز حرفهای وی را تایید میکردند، دستور بازداشت مسعود صادر شد اما بررسیها نشان میداد که متهم بدون برجا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده است.
دستگیری در بیمارستان
ماموران با شناسایی افرادی که با متهم تحت تعقیب در ارتباط بودند، جستوجو برای یافتن ردی از او را ادامه دادند تا اینکه مدتی بعد خبر رسید که مسعود بعد از جنایت بر اثر تصادف با یک خودروی سواری بهشدت مجروح شده و هماکنون در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است.
با شناسایی متهم تحت تعقیب در بیمارستان، ماموران او را زیرنظر گرفتند و منتظر ماندند تا بعد از درمان اولیه، او را به اداره آگاهی منتقل کنند. چند روز بعد، مرد جوان که در جریان تصادف هر دو پایش شکسته بود، به اداره آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. مسعود ابتدا مدعی شد در جریان جنایت نقشی نداشته و فقط مجروح کردن دوستش را به خاطر دارد. این مرد سعی داشت وانمود کند جنایت از سوی فرد دیگری صورت گرفته اما در ادامه بازجوییها وقتی دید چارهای جز بیان حقیقت ندارد، لب به اعتراف گشود و به قتل دوستش اعتراف کرد.
او گفت: از 2 سال قبل که به تهران آمدم، مصرف شیشه را شروع کردم. دوستانم را برای نخستینبار در یکی از پارکها دیدم. آنها هم مثل من جا و مکان مشخصی نداشتند و بیشتر روز را همراه هم در داخل پارک میگذراندیم.
جنایت بعد از مصرف شیشه
متهم ادامه داد: از 3 روز قبل از حادثه، مقدار زیادی شیشه مصرف کرده بودم. روز حادثه هم چندین ساعت پیدرپی شیشه مصرف کرده و کاملا گیج شده بودم. برای همین نفهمیدم چه کار میکنم و الان هم یادم نیست که چرا با چاقو به دوستانم حمله کردم. وقتی بهخودم آمدم که ضربات مرگبار را به بدن دوستم وارد کرده بودم و دستها و لباسهایم خونی بود. تازه فهمیده بودم که دست به چه کاری زدهام.
تصمیم گرفتم خودکشی کنم. خواستم با چاقو خودم را بزنم اما ترسیدم و چاقو را به گوشهای پرتاب کردم. از پارک فرار کردم، اما چهره دوستانم هنوز هم مقابل چشمم بود. تصمیم گرفتم هر طوری شده به زندگیام پایان دهم. این بود که به وسط اتوبان رفتم و همانجا ایستادم. لحظاتی بعد وقتی یک خودروی سواری با من برخورد کرد، دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم هر دو پایم شکسته است.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم، او با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.
حادثه>داخلی -گروه حوادث:قاتل شیشهای وقتی بهخودش آمد و به جنایت خونین خود پی برد، به وسط اتوبان دوید تا خودکشی کند اما تصادفی شدید او را راهی بیمارستان کرد.
شامگاه 21 مهرماه، درگیری خونینی در غرب تهران رخ داد که در جریان آن جوانی29 ساله به قتل رسید و دوست او به نام هادی با ضربات چاقو مجروح شد. ماموران کلانتری 141 شهرک راهآهن وقتی در جریان این درگیری قرار گرفتند به محل حادثه رفتند و متوجه شدند جوان مجروح به بیمارستان انتقال یافته و عامل جنایت نیز بدون برجا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده است.
با گزارش ماجرا به بازپرس جنایی و کارآگاهان اداره 10 آگاهی، تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت آغاز شد و ماموران برای تحقیق از جوان مجروح راهی بیمارستان شدند. هادی که بر اثر اصابت ضربه چاقو به دستش دچار خونریزی شدیدی شده بود در بازجوییهای اولیه به ماموران گفت: همراه مسعود و دیگر دوستانم داخل پارک نشسته بودیم و با هم حرف میزدیم تا اینکه حدود ساعت 9 صبح، تصمیم گرفتیم از هم خداحافظی کنیم.
در همین هنگام مسعود چاقویی از جیبش خارج کرد و بیآنکه حرفی بزند، ضربهای به دست من زد. شدت خونریزی دستم به حدی بود که دچار ضعف شدم و در آن لحظه فقط دیدم که مسعود بعد از مجروح کردن من، به طرف بقیه بچهها حمله کرد و بعد از آن از حال رفتم. وقتی در بیمارستان به هوش آمدم، فهمیدم که مسعود یکی از بچهها را با ضربات چاقو به قتل رسانده و سپس از محل فرار کرده است اما هنوز هم نمیدانم چه چیزی باعث شد او دست به این کار بزند. بعد از اظهارات مرد جوان، درحالیکه دوستان دیگر او نیز حرفهای وی را تایید میکردند، دستور بازداشت مسعود صادر شد اما بررسیها نشان میداد که متهم بدون برجا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده است.
دستگیری در بیمارستان
ماموران با شناسایی افرادی که با متهم تحت تعقیب در ارتباط بودند، جستوجو برای یافتن ردی از او را ادامه دادند تا اینکه مدتی بعد خبر رسید که مسعود بعد از جنایت بر اثر تصادف با یک خودروی سواری بهشدت مجروح شده و هماکنون در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است.
با شناسایی متهم تحت تعقیب در بیمارستان، ماموران او را زیرنظر گرفتند و منتظر ماندند تا بعد از درمان اولیه، او را به اداره آگاهی منتقل کنند. چند روز بعد، مرد جوان که در جریان تصادف هر دو پایش شکسته بود، به اداره آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. مسعود ابتدا مدعی شد در جریان جنایت نقشی نداشته و فقط مجروح کردن دوستش را به خاطر دارد. این مرد سعی داشت وانمود کند جنایت از سوی فرد دیگری صورت گرفته اما در ادامه بازجوییها وقتی دید چارهای جز بیان حقیقت ندارد، لب به اعتراف گشود و به قتل دوستش اعتراف کرد.
او گفت: از 2 سال قبل که به تهران آمدم، مصرف شیشه را شروع کردم. دوستانم را برای نخستینبار در یکی از پارکها دیدم. آنها هم مثل من جا و مکان مشخصی نداشتند و بیشتر روز را همراه هم در داخل پارک میگذراندیم.
جنایت بعد از مصرف شیشه
متهم ادامه داد: از 3 روز قبل از حادثه، مقدار زیادی شیشه مصرف کرده بودم. روز حادثه هم چندین ساعت پیدرپی شیشه مصرف کرده و کاملا گیج شده بودم. برای همین نفهمیدم چه کار میکنم و الان هم یادم نیست که چرا با چاقو به دوستانم حمله کردم. وقتی بهخودم آمدم که ضربات مرگبار را به بدن دوستم وارد کرده بودم و دستها و لباسهایم خونی بود. تازه فهمیده بودم که دست به چه کاری زدهام.
تصمیم گرفتم خودکشی کنم. خواستم با چاقو خودم را بزنم اما ترسیدم و چاقو را به گوشهای پرتاب کردم. از پارک فرار کردم، اما چهره دوستانم هنوز هم مقابل چشمم بود. تصمیم گرفتم هر طوری شده به زندگیام پایان دهم. این بود که به وسط اتوبان رفتم و همانجا ایستادم. لحظاتی بعد وقتی یک خودروی سواری با من برخورد کرد، دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم هر دو پایم شکسته است.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم، او با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.