در قرآن کریم در مواردی به مفهوم « حیا» تصریح شده از جمله در سوره بقره می فرماید:
« خداوند شرم نمی کند از آنکه به پشه( کوچک) و چیزی بزرگتر از آن( عنکبوت)، مثال بزند». در اینجا منظور بیان حقیقت در مقابل دشمنان و معاندان و شرم نداشتن از تمثیلی ابتدایی برای بیان مفاهیمی عالی است. در آیه دیگری از سوره قصص به بُعد کاربردی حیا توجه شده و راهکاری عملی برای انسان های خدا ترس ارائه می گردد و آن مربوط به رعایت حیا از جانب دختران شعیب در دیدار با حضرت موسی است:
« فجاءته إحداهما تمشی علی استحیاءٍ قالت إنّ ابی یدعوک»؛« یکی از آن دو که با کمال حیا راه می رفت، باز آمد و خطاب به موسی گفت: پدرم تو را خوانده است».
در این آیه برای نشان دادن حالت حیا نزد دختر شعیب، کلمه استحیاء به صورت نکره آمده که منظور، تجلی عفت و نجابت و دوری از هرگونه دلبری در راه رفتن و عینی شدن حیاست، که وجه شرم دختران از نامحرم و پرهیز از کوچک ترین خطای اخلاقی مدنظر می باشد.
علاوه بر قرآن، در منابع غنی روایی به تعریف و کاربرد ویژگی حیا برای مسلمانان پرداخته شده و سنت پیشوایان دین در این زمینه بهترین الگو می باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که خود باحیاترین مردم روزگار می باشد، فرمود:« ایمان، پیکری است برهنه که لباسش حیاست»(1). مطمئناً اگر حیا از بین افراد جامعه رخت بربندد، ایمانشان دستخوش دگرگونی و بی ثباتی می شود و آثار زیانبارش روابط سالم انسانی و خانوادگی را متزلزل می سازد.
« حیا» منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (علیه السلام):«اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمی شود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود». پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد فرهنگ جامعه را به سوی فضای عاری از زشتی ها هدایت کرد؛ طوری که حالت شرم و حیا سبب شود انسان ها به دلیل کرامت خدادادی، نظارت الهی و ثبت اعمالشان، از ارتکاب هر زشتی و گناهی بپرهیزند و صفت حیا را بیش از پیش زنده و پویا نگه دارند
« خداوند شرم نمی کند از آنکه به پشه( کوچک) و چیزی بزرگتر از آن( عنکبوت)، مثال بزند». در اینجا منظور بیان حقیقت در مقابل دشمنان و معاندان و شرم نداشتن از تمثیلی ابتدایی برای بیان مفاهیمی عالی است. در آیه دیگری از سوره قصص به بُعد کاربردی حیا توجه شده و راهکاری عملی برای انسان های خدا ترس ارائه می گردد و آن مربوط به رعایت حیا از جانب دختران شعیب در دیدار با حضرت موسی است:
« فجاءته إحداهما تمشی علی استحیاءٍ قالت إنّ ابی یدعوک»؛« یکی از آن دو که با کمال حیا راه می رفت، باز آمد و خطاب به موسی گفت: پدرم تو را خوانده است».
در این آیه برای نشان دادن حالت حیا نزد دختر شعیب، کلمه استحیاء به صورت نکره آمده که منظور، تجلی عفت و نجابت و دوری از هرگونه دلبری در راه رفتن و عینی شدن حیاست، که وجه شرم دختران از نامحرم و پرهیز از کوچک ترین خطای اخلاقی مدنظر می باشد.
علاوه بر قرآن، در منابع غنی روایی به تعریف و کاربرد ویژگی حیا برای مسلمانان پرداخته شده و سنت پیشوایان دین در این زمینه بهترین الگو می باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که خود باحیاترین مردم روزگار می باشد، فرمود:« ایمان، پیکری است برهنه که لباسش حیاست»(1). مطمئناً اگر حیا از بین افراد جامعه رخت بربندد، ایمانشان دستخوش دگرگونی و بی ثباتی می شود و آثار زیانبارش روابط سالم انسانی و خانوادگی را متزلزل می سازد.
« حیا» منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (علیه السلام):«اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمی شود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود». پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد فرهنگ جامعه را به سوی فضای عاری از زشتی ها هدایت کرد؛ طوری که حالت شرم و حیا سبب شود انسان ها به دلیل کرامت خدادادی، نظارت الهی و ثبت اعمالشان، از ارتکاب هر زشتی و گناهی بپرهیزند و صفت حیا را بیش از پیش زنده و پویا نگه دارند