خانه ما بالای شهر است
درست همان جایی که پر است از اسمان خراش ها و برج های بلند و بلند تر
محله ی ما ایستگاه مترو ندارد. روبه روی در هر خانه ای ماشین های گران قیمت پارک است و در پارکینگ هایشان هم
محله ی ما پر از درخت و نور است
ان هم نور زرده لامپ 100. ولت یا وات نمیدانم.هیچ وقت هم فرقش را نفهمیدم
خانمهای محله ی ما همیشه عطر های گران قیمت میزنند
محله ی ما همیشه بوی خوب می دهد
قلاده ی سگ های محله ی ما Made in یک جای معروف است که من نمی دانم کجاست ولی حتمآ خود سگها می دانند
صاحبان سگ های محله ی ما به انها یاد داده اند که خیابان جای جیش کردن نیست.در خیابان باید ادم باشی و الا مثل سگ کتک می خوری!! فهمیدی ؟!!!این را صاحبان سگهای محله ی ما میگویند
برای همین محله ی ما همیشه تمیز است. انگار خدا شخصآ وظیفه ی نظافتش را به عهده گرفته است
اینجا کار عیب نیست برای همین خدا خجالت نمی کشد اگر کسی بفهمد که محله ی ما را او تمیز میکند
در محله ی ما در هر خانه ای یک پیانو هم است و یک دریچه که از ان هیچ ازدحامی دیده نمی شود
محله ی ما بسیار خلوت است و بیشتر پروانه دارد تا ادم
پروانه های سفید و براق که فقط در شب بیرون می ایند
مهم ترین دغدغه ی اهالی محل ما وظع اب و هوا است
و اگر هوا بارانی باشد ساکنان محله ی ما می گویند امروز هوا بد است
و نگران می شوند که اگر فردا هم هوا بد باشد ان وقت 2 روز می شود که به پیاده روی نرفته اند
و این برای ساکنین محله ی ما یعنی فاجعه
پوست اهالی محله ی ما همیشه قهوه ای خوش رنگ است و موهایشان همیشه صاف
در اسانسورهای محله ی ما همیشه بوی کرم مرطوب کننده می اید و ایینه هایش برق می زند
در محله ی ما همه چیز برق می زند جز اسمان
خانه ی ما بالا ی شهر است
در همین محله ای که برایتان گفتم
در ان بلند ترین برج
در ان براق ترین
و خوشبو ترین
من یک کتانی گران قیمت دارم
نه به گرانیه ان ماشین ها ی روبه روی در ه خانه ها
نه به گرانی قلاده ی سگ ها.
شاید به گرانی کرم های مرطوب کننده و عطر هایی که خانمها ی محله ی ما به خودشان می زنند
من اخرین روز های هفته کتانی گران قیمت ام را می پوشم و در محله مان راه می روم
محله ی ما بالای شهر است
من بر خلاف جهت محله مان راه میروم
می روم به پایین ترین محله ای که میشود رفت
درست جایی که نشود فرق میان قیمت کتانی های من را و قیمت ادامس اکسل را تشخیص داد
درست جایی که بوی ماهی مانده ی سووشی می اید
و نور سفید مهتابی دارد
و هم پروانه دارد هم مگس
و موهای اهالی اش فرفری و وز است
و هوای خوب یعنی هوای بارانی
و هوای خوب تر یعنی هوای ابری و بارانی
و خیالم راحت است که ایستگاه مترو دارد و می تواند مرا تا دمه مرز محله مان ببرد
من این شهر را دوست دارم
من محله مان را دوست دارم
چون در ان جایی هست که اگر من فقط ساعتی بر خلاف جهت حرکت کنم٬ می توانم با راحت خیال یک دل سیر هات داگ و اب جو بخورم
من محله مان را دوست دارم
چون در آن جایی هست که اگر من فقط ساعتی بر خلاف جهت حرکت کنم، بوی عطر چنل ام گم میشود میان بوی هات داگ و عرق و ذرت بو داده و زندگی...
درست همان جایی که پر است از اسمان خراش ها و برج های بلند و بلند تر
محله ی ما ایستگاه مترو ندارد. روبه روی در هر خانه ای ماشین های گران قیمت پارک است و در پارکینگ هایشان هم
محله ی ما پر از درخت و نور است
ان هم نور زرده لامپ 100. ولت یا وات نمیدانم.هیچ وقت هم فرقش را نفهمیدم
خانمهای محله ی ما همیشه عطر های گران قیمت میزنند
محله ی ما همیشه بوی خوب می دهد
قلاده ی سگ های محله ی ما Made in یک جای معروف است که من نمی دانم کجاست ولی حتمآ خود سگها می دانند
صاحبان سگ های محله ی ما به انها یاد داده اند که خیابان جای جیش کردن نیست.در خیابان باید ادم باشی و الا مثل سگ کتک می خوری!! فهمیدی ؟!!!این را صاحبان سگهای محله ی ما میگویند
برای همین محله ی ما همیشه تمیز است. انگار خدا شخصآ وظیفه ی نظافتش را به عهده گرفته است
اینجا کار عیب نیست برای همین خدا خجالت نمی کشد اگر کسی بفهمد که محله ی ما را او تمیز میکند
در محله ی ما در هر خانه ای یک پیانو هم است و یک دریچه که از ان هیچ ازدحامی دیده نمی شود
محله ی ما بسیار خلوت است و بیشتر پروانه دارد تا ادم
پروانه های سفید و براق که فقط در شب بیرون می ایند
مهم ترین دغدغه ی اهالی محل ما وظع اب و هوا است
و اگر هوا بارانی باشد ساکنان محله ی ما می گویند امروز هوا بد است
و نگران می شوند که اگر فردا هم هوا بد باشد ان وقت 2 روز می شود که به پیاده روی نرفته اند
و این برای ساکنین محله ی ما یعنی فاجعه
پوست اهالی محله ی ما همیشه قهوه ای خوش رنگ است و موهایشان همیشه صاف
در اسانسورهای محله ی ما همیشه بوی کرم مرطوب کننده می اید و ایینه هایش برق می زند
در محله ی ما همه چیز برق می زند جز اسمان
خانه ی ما بالا ی شهر است
در همین محله ای که برایتان گفتم
در ان بلند ترین برج
در ان براق ترین
و خوشبو ترین
من یک کتانی گران قیمت دارم
نه به گرانیه ان ماشین ها ی روبه روی در ه خانه ها
نه به گرانی قلاده ی سگ ها.
شاید به گرانی کرم های مرطوب کننده و عطر هایی که خانمها ی محله ی ما به خودشان می زنند
من اخرین روز های هفته کتانی گران قیمت ام را می پوشم و در محله مان راه می روم
محله ی ما بالای شهر است
من بر خلاف جهت محله مان راه میروم
می روم به پایین ترین محله ای که میشود رفت
درست جایی که نشود فرق میان قیمت کتانی های من را و قیمت ادامس اکسل را تشخیص داد
درست جایی که بوی ماهی مانده ی سووشی می اید
و نور سفید مهتابی دارد
و هم پروانه دارد هم مگس
و موهای اهالی اش فرفری و وز است
و هوای خوب یعنی هوای بارانی
و هوای خوب تر یعنی هوای ابری و بارانی
و خیالم راحت است که ایستگاه مترو دارد و می تواند مرا تا دمه مرز محله مان ببرد
من این شهر را دوست دارم
من محله مان را دوست دارم
چون در ان جایی هست که اگر من فقط ساعتی بر خلاف جهت حرکت کنم٬ می توانم با راحت خیال یک دل سیر هات داگ و اب جو بخورم
من محله مان را دوست دارم
چون در آن جایی هست که اگر من فقط ساعتی بر خلاف جهت حرکت کنم، بوی عطر چنل ام گم میشود میان بوی هات داگ و عرق و ذرت بو داده و زندگی...