Miss zahra
متخصص بخش تکنولوژی
درون يك مركز پر فشار ، توده هوا سنگينتر است و به همين جهت به سختي حركت ميكند . با دور شدن از آن فشار كاهش و باد كه بدور محور مركز پر فشار ميچرخد و هميشه در حال دور شدن از آن و رفتن به طرف مراكز كم فشار است ظاهر ميشود .
ريشه مراكز پر فشار را بايد در نزول هوا از لايه هاي بالاتر بخاطر سنگيني و تراكم آن و يا سرماي شديد در سطح همانند سيبري جستجو كرد . مراكز كم فشار ميتوانند ريشه هاي متفاوتي داشته باشند . تشكيل آنها در جبهه قطبي به جهت اصطكاك و موجدار شدن جبهه از آن جمله اند ( مدار 45 درجه ) .در تابستان و در طول روزهايي با تابش شديد ، ميتواند يك منطقه كم فشار يا ترمال پائين با ريشه محلي به جهت صعود كلي يك توده هوا روي يك منطقه قاره ايي بوجود آيد . مراكز كم فشار پائيزي مديترانه نيز ريشه ايي مشابه ترمال پائين دارند ، هرچند كه عامل گرم شدن توده هوا اينبار آب درياست كه بر عكس سطح قاره كه بسيار سرد شده در پائيز هنوز گرم است .
آخرين نوع مركز كم فشار كه قابل توجه است ، طوفانها و گردبادهاي استوايي ميباشد . اين مراكز كم فشار عميق در حواشي استوا متولد ، بزرگ و نابود ميشوند . اهميت آنها به لحاظ شدت و نيروي بادها و همچنين بارانهاي سيل آسايي است كه آنها را همراهي ميكند .براي ارزيابي اندازه و اهميت مراكز فشار بايد چندين عامل را در نظر گرفت . فشار هوا اولين آنهاست . بديهي است هر چه فشار كمتري در مركز وجود داشته باشد آنرا فعالتر و عميق تر ميشمارند .
فشار را با ميليمتر مركوري ، هكتوپاسكال يا ميلي بار اندازه ميگيرند . در سطح دريا ميانگين فشار 760 ميليمتر مركوري ، 1013 ميلي بار يا هكتوپاسكال است . 10 ميلي بار كاهش نمايانگر يك منطقه كم فشار نسبي است . اين اختلاف اندك فشار اجازه طبقه بندي آنرا بعنوان يك مركز كم فشار نميدهد . با فشارهاي كمتر از 1000 ميلي بار ديگر ميتوان در مورد مراكز كم فشار صحبت كرد . اگر فشار تا 950 ميلي بار پائين بيايد با يك طوفان يا گردباد خيلي عميق روبرو هستيم . چنانچه ميبينيد ، كاهش فشار ميتواند كمتر يا بيشتر باشد ولي در چه مسافتي اين ميلي بارها كاهش ميابند ؟اگر تغيير فشار در يك منطقه و فضاي كوچك انجام شود ، به آن " گرادينت فشار بزرگ " ميگويند . اگر فشار طي مسافتي زياد اندكي تغيير كند به آن " گرادينت فشار كوچك " ميگويند .
باد از مراكز پر فشار بطرف مراكز كم فشار ميرود . بعلت حالت كوريوليس چرخيده و سرعت آن بستگي مستقيم به شدت گرادينت فشار دارد . بدين ترتيب بايد گفت : با گرادينت بيشتر باد بيشتر و بالعكس خواهيم داشت . در نقشه هاي هواشناسي ، تمامي نقاطي كه فشار يكساني دارند را با خطهاي " ايزوبار " بهم متصل ميكنند .
با نگاه كردن به موقعيت اين ايزوبارها ، ميتوان مراكز فشار را شناسائي و شدت و جهت بادها را تصور نمود . بادها بصورت موازي با خطهاي ايزوبار حركت ميكند . باد هنگام دور شدن از مركز پر فشار بسمت خارج خطها و هنگام نزديك شدن به مركز كم فشار بطرف داخل خطهاي ايزوبار كشيده ميشود .جهت وشدت باد را تركيبي از نيروهاي گريز از مركز ، حالت كوريوليس و گرادينت فشار مشخص ميكنند . يك روش عمومي و تخميني براي ارزيابي سرعت باد وجود دارد : در نظر گرفتن فاصله خطهاي ايزوبار ، هر چه اين خطها بهم نزديكتر باشند باد شديدتر ميوزد .
در حقيقت اين تخمينها تاثيرات جغرافيايي را همچون حضور موانع طبيعي و مسائل هواشناسي محلي مانند بادهاي محلي ، برخورد آنها و غيره را در نظر نميگيرند . عواملي كه ميتوانند باعث افزايش يا قطع باد ژئوستروفيك (سيستم) شوند . اگر عوامل محلي را در نظر نگيريم ، يك روش براي دانستن موقعيت مراكز فشار بدون داشتن نقشه هواشناسي سطح وجود دارد .
همانطور كه ميدانيد بعلت حالت كوريوليس ، باد در جهت عقربه هاي ساعت بدور مراكز پر فشار و بر خلاف جهت ساعت بدور مراكز كم فشار ميچرخد . اگر رو به باد بايستيم پر فشارها در سمت چپ و كم فشارها در سمت راست قرار ميگيرند . اين يك روش ساده و كم دقت است ولي اغلب درست از آب در ميايد .
ريشه مراكز پر فشار را بايد در نزول هوا از لايه هاي بالاتر بخاطر سنگيني و تراكم آن و يا سرماي شديد در سطح همانند سيبري جستجو كرد . مراكز كم فشار ميتوانند ريشه هاي متفاوتي داشته باشند . تشكيل آنها در جبهه قطبي به جهت اصطكاك و موجدار شدن جبهه از آن جمله اند ( مدار 45 درجه ) .در تابستان و در طول روزهايي با تابش شديد ، ميتواند يك منطقه كم فشار يا ترمال پائين با ريشه محلي به جهت صعود كلي يك توده هوا روي يك منطقه قاره ايي بوجود آيد . مراكز كم فشار پائيزي مديترانه نيز ريشه ايي مشابه ترمال پائين دارند ، هرچند كه عامل گرم شدن توده هوا اينبار آب درياست كه بر عكس سطح قاره كه بسيار سرد شده در پائيز هنوز گرم است .
آخرين نوع مركز كم فشار كه قابل توجه است ، طوفانها و گردبادهاي استوايي ميباشد . اين مراكز كم فشار عميق در حواشي استوا متولد ، بزرگ و نابود ميشوند . اهميت آنها به لحاظ شدت و نيروي بادها و همچنين بارانهاي سيل آسايي است كه آنها را همراهي ميكند .براي ارزيابي اندازه و اهميت مراكز فشار بايد چندين عامل را در نظر گرفت . فشار هوا اولين آنهاست . بديهي است هر چه فشار كمتري در مركز وجود داشته باشد آنرا فعالتر و عميق تر ميشمارند .
فشار را با ميليمتر مركوري ، هكتوپاسكال يا ميلي بار اندازه ميگيرند . در سطح دريا ميانگين فشار 760 ميليمتر مركوري ، 1013 ميلي بار يا هكتوپاسكال است . 10 ميلي بار كاهش نمايانگر يك منطقه كم فشار نسبي است . اين اختلاف اندك فشار اجازه طبقه بندي آنرا بعنوان يك مركز كم فشار نميدهد . با فشارهاي كمتر از 1000 ميلي بار ديگر ميتوان در مورد مراكز كم فشار صحبت كرد . اگر فشار تا 950 ميلي بار پائين بيايد با يك طوفان يا گردباد خيلي عميق روبرو هستيم . چنانچه ميبينيد ، كاهش فشار ميتواند كمتر يا بيشتر باشد ولي در چه مسافتي اين ميلي بارها كاهش ميابند ؟اگر تغيير فشار در يك منطقه و فضاي كوچك انجام شود ، به آن " گرادينت فشار بزرگ " ميگويند . اگر فشار طي مسافتي زياد اندكي تغيير كند به آن " گرادينت فشار كوچك " ميگويند .
باد از مراكز پر فشار بطرف مراكز كم فشار ميرود . بعلت حالت كوريوليس چرخيده و سرعت آن بستگي مستقيم به شدت گرادينت فشار دارد . بدين ترتيب بايد گفت : با گرادينت بيشتر باد بيشتر و بالعكس خواهيم داشت . در نقشه هاي هواشناسي ، تمامي نقاطي كه فشار يكساني دارند را با خطهاي " ايزوبار " بهم متصل ميكنند .
با نگاه كردن به موقعيت اين ايزوبارها ، ميتوان مراكز فشار را شناسائي و شدت و جهت بادها را تصور نمود . بادها بصورت موازي با خطهاي ايزوبار حركت ميكند . باد هنگام دور شدن از مركز پر فشار بسمت خارج خطها و هنگام نزديك شدن به مركز كم فشار بطرف داخل خطهاي ايزوبار كشيده ميشود .جهت وشدت باد را تركيبي از نيروهاي گريز از مركز ، حالت كوريوليس و گرادينت فشار مشخص ميكنند . يك روش عمومي و تخميني براي ارزيابي سرعت باد وجود دارد : در نظر گرفتن فاصله خطهاي ايزوبار ، هر چه اين خطها بهم نزديكتر باشند باد شديدتر ميوزد .
در حقيقت اين تخمينها تاثيرات جغرافيايي را همچون حضور موانع طبيعي و مسائل هواشناسي محلي مانند بادهاي محلي ، برخورد آنها و غيره را در نظر نميگيرند . عواملي كه ميتوانند باعث افزايش يا قطع باد ژئوستروفيك (سيستم) شوند . اگر عوامل محلي را در نظر نگيريم ، يك روش براي دانستن موقعيت مراكز فشار بدون داشتن نقشه هواشناسي سطح وجود دارد .
همانطور كه ميدانيد بعلت حالت كوريوليس ، باد در جهت عقربه هاي ساعت بدور مراكز پر فشار و بر خلاف جهت ساعت بدور مراكز كم فشار ميچرخد . اگر رو به باد بايستيم پر فشارها در سمت چپ و كم فشارها در سمت راست قرار ميگيرند . اين يك روش ساده و كم دقت است ولي اغلب درست از آب در ميايد .