با ایجاد تمرکز فکری میتوان تلقین پذیری را زیاد کرد. در حالت خواب هیپنوتیزم قدرت تلقین پذیری زیاد است.
حرف به تنهایی ایجاد بیماری میکند. کسانی که با ساختمان مغز و اعصاب آشنا هستند، برای حرف تلقین ارزش فوق العاده قایل هستند و میگویند حرف و تلقین روی غدد داخلی بدن اثر میگذارد و موجب بهبود یا بیماری شخص میگردد.
ترس ، اندوه ، اضطراب و بسیاری از عواطف و احساسات منفی دیگر ، بوسیله تلقین اعم از خیالی یا حقیقی ، وارد مغز میشود و از طریق دستگاه اعصاب بر غده صنوبری فشار میآورد و غده صنوبری مادهای به نام اس. تی. اچ اضافی ترشح میکند که این ماده از طریق خون وارد سایر غدد و اعضای بدن میشود و در نتیجه بیماریهای متنوعی را سبب میشود.
عواطف مثبت نظیر امید ، نشاط ، عشق ، محبت از طریق حواس و اعصاب وارد مغز میشوند و غده صنوبری مادهای به نام آ. سی. اچ ترشح میکند که هورمون اس. سی. اچ را خنثی کرده و شخص معالجه میشود.
تلقین هیپنوتیزم کننده زمانی در سوژه موثر خواهد بود که با تلقین به نفس خودش همراه باشد.
سوژه در خواب مصنوعی هر چند که بیاختیار و به خواب است و به دستور عامل ، عمل میکند، اما او بکاری که میکند کامل آگاه است و اگر فرمانی خلاف تمایلات درونی داده شود، انجام نخواهد داد.
دکتر جیمز براون گفته است: قوه خیال یکی از طرق بسیار موثر درمان امراض روانی است. با فکر و خیال میتوان حالات سلامتی و بیماری را تغییر داد.
پاسکال گفته است: "فکر افتادن سبب افتادن میشود. بنابراین بهترین طریق دفع خطر آن است که به خطر فکر نکنیم."
توجه زیاد به عضوی از اعضای بدن ، موجب ابتلای آن عضو به کسالات و بیماری میشود. مثلا شخصی که دائم نگران قلبش باشد و ترس و واهمه ابتلا به بیماری قلبی داشته باشد، به تدریج دچار اختلالات قلبی گشته و در واقع بیمار میشود.
اثرات تلقین به قدری در انسان زیاد است که قادر است او را بیمار کند و یا از سختترین بیماریها نجات دهد.
اغلب مردم گاهی چنان تحت تاثیر تلقینات ، غریزه ، شایعات و تبلیغات قرار میگیرند که اعمال روز مره خود را مانند ماشینی خود کار و بدون اراده انجام میدهند.
امروزه همه انسانها همواره در محاصره تلقینات مختلف قرار دارند. بنابراین هر صدا و منظره و یا هر نوع تحریک دیگر که تجربه میشود، اثر خاصی در حواس پنجگانه انسان میگذارد. و بطور ناخودآگاه انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در زمانهای قدیم ، افرادی که در اثر ناکامیها ، محرومیتها و غیره حالات عجیب و غریب از خود نشان میدادند، مردم فکر میکردند که شیطان در جلدشان رفته است، اما با کشف دنیای ضمیر ناخودآگاه ، بیشتر از اسرار نهانی انسان برداشته میشود.
روح و بدن از هم جدا نیستند. در بین این دو وحدت دو جانبه برقرار است. بنابراین هر نوع ناراحتی در جسم ، روان را هم متاثر میسازد و بر عکس.
هنگامی که دلسرد و اندوهناک هستیم، قدرت خلاقیت ما کاهش مییابد، باید به زور هم که شده خود را به کارهای فرحبخش و مثبت سرگرم کنیم، زیرا انجام این نوع کارها در چنین شرایطی، تاثیر داروی مقوی را دارد و ما را از اندوه و دلسردی رهایی میبخشد و ما را در انجام کارها خلاق میسازد.
اکثر مردم آگاه نیستند که چقدر تلقینات سوء خود آنها دلیل بیماری آنهاست. همچنین نمیدانند که آنچه غالبا سلامتی آنها را باز میگرداند، تلقینات خود آنهاست نه اثرات دارو وقتی آنها فکر میکنند فلان دارو شفابخش است، همین فکر و تلقین سبب
شفایشان میشود.
حرف به تنهایی ایجاد بیماری میکند. کسانی که با ساختمان مغز و اعصاب آشنا هستند، برای حرف تلقین ارزش فوق العاده قایل هستند و میگویند حرف و تلقین روی غدد داخلی بدن اثر میگذارد و موجب بهبود یا بیماری شخص میگردد.
ترس ، اندوه ، اضطراب و بسیاری از عواطف و احساسات منفی دیگر ، بوسیله تلقین اعم از خیالی یا حقیقی ، وارد مغز میشود و از طریق دستگاه اعصاب بر غده صنوبری فشار میآورد و غده صنوبری مادهای به نام اس. تی. اچ اضافی ترشح میکند که این ماده از طریق خون وارد سایر غدد و اعضای بدن میشود و در نتیجه بیماریهای متنوعی را سبب میشود.
عواطف مثبت نظیر امید ، نشاط ، عشق ، محبت از طریق حواس و اعصاب وارد مغز میشوند و غده صنوبری مادهای به نام آ. سی. اچ ترشح میکند که هورمون اس. سی. اچ را خنثی کرده و شخص معالجه میشود.
تلقین هیپنوتیزم کننده زمانی در سوژه موثر خواهد بود که با تلقین به نفس خودش همراه باشد.
سوژه در خواب مصنوعی هر چند که بیاختیار و به خواب است و به دستور عامل ، عمل میکند، اما او بکاری که میکند کامل آگاه است و اگر فرمانی خلاف تمایلات درونی داده شود، انجام نخواهد داد.
دکتر جیمز براون گفته است: قوه خیال یکی از طرق بسیار موثر درمان امراض روانی است. با فکر و خیال میتوان حالات سلامتی و بیماری را تغییر داد.
پاسکال گفته است: "فکر افتادن سبب افتادن میشود. بنابراین بهترین طریق دفع خطر آن است که به خطر فکر نکنیم."
توجه زیاد به عضوی از اعضای بدن ، موجب ابتلای آن عضو به کسالات و بیماری میشود. مثلا شخصی که دائم نگران قلبش باشد و ترس و واهمه ابتلا به بیماری قلبی داشته باشد، به تدریج دچار اختلالات قلبی گشته و در واقع بیمار میشود.
اثرات تلقین به قدری در انسان زیاد است که قادر است او را بیمار کند و یا از سختترین بیماریها نجات دهد.
اغلب مردم گاهی چنان تحت تاثیر تلقینات ، غریزه ، شایعات و تبلیغات قرار میگیرند که اعمال روز مره خود را مانند ماشینی خود کار و بدون اراده انجام میدهند.
امروزه همه انسانها همواره در محاصره تلقینات مختلف قرار دارند. بنابراین هر صدا و منظره و یا هر نوع تحریک دیگر که تجربه میشود، اثر خاصی در حواس پنجگانه انسان میگذارد. و بطور ناخودآگاه انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در زمانهای قدیم ، افرادی که در اثر ناکامیها ، محرومیتها و غیره حالات عجیب و غریب از خود نشان میدادند، مردم فکر میکردند که شیطان در جلدشان رفته است، اما با کشف دنیای ضمیر ناخودآگاه ، بیشتر از اسرار نهانی انسان برداشته میشود.
روح و بدن از هم جدا نیستند. در بین این دو وحدت دو جانبه برقرار است. بنابراین هر نوع ناراحتی در جسم ، روان را هم متاثر میسازد و بر عکس.
هنگامی که دلسرد و اندوهناک هستیم، قدرت خلاقیت ما کاهش مییابد، باید به زور هم که شده خود را به کارهای فرحبخش و مثبت سرگرم کنیم، زیرا انجام این نوع کارها در چنین شرایطی، تاثیر داروی مقوی را دارد و ما را از اندوه و دلسردی رهایی میبخشد و ما را در انجام کارها خلاق میسازد.
اکثر مردم آگاه نیستند که چقدر تلقینات سوء خود آنها دلیل بیماری آنهاست. همچنین نمیدانند که آنچه غالبا سلامتی آنها را باز میگرداند، تلقینات خود آنهاست نه اثرات دارو وقتی آنها فکر میکنند فلان دارو شفابخش است، همین فکر و تلقین سبب
شفایشان میشود.