• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

دفتر نوشته های Reza

Reza

متخصص بخش اسکریپت
چشمانم را به آسمان بدوز.
می دانم که وجود پاک تو در آسمان هاست
می خواهم در پاکی وجودت سهیم باشم

چشمانم را به آن چشمان آبی دلربا پیوند بزن
شاید که توانستم برق چشمان پاکت را درک کنم!

چشمانم را به آسمان بدوز
نه به این آسمان مادی
که آبی آن به سیاهی و تیرگی گناه عاشقان بی وفا مبدل گشته

چشمان من در انتظار آن آسمانی ست که پاکی وجود تو آن را آسمان نامید!

چشمانم را به آسمان بدوز
تویی که وجود پاکت در آنجا ست

و من می دانم
که اگر تو را ببینم چشمانم دیگر به ناپاکی نمی افتد.
و من از هم اکنون تمرین وفا داری می کنم.

تمرین وفاداری
تمرین عاشق شدن
عاشق بودن

تمرین ماندن و سوختن
و آخر جان می دهم
شاید که چشمانم دوخته شود به پاکی وجود تو!

فقط این را بدان:
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
كاش باراني ببارد قلب‌ها را تر كند

بگذرد از هفت بند ما صدا را تر كند

قطره‌قطره رقص گيرد روي چتر لحظه‌ها

رشته‌رشته مويرگ‌هاي هوا را تر كند

بشكند در هم طلسم كهنه‌ي اين باغ را

شاخه هاي خشك بي‌بار دعا را تر كند

مثل طوفان بزرگ نوح در صبحي شگفت

سرزمين سينه‌ها تا نا كجا را تر كند

چترهاتان را ببنديد اي به ساحل مانده‌ها

شايد اين باران كه مي‌بارد شما را تر كند
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
بـاز هـواي سـحــرم آرزوســــت

خـلـوت و مـژگـان تـرم آرزوسـت

شـكـوه ي غـربـت نـبـرم ايـن زمـان

دسـت تـــو و روي تـو ام آرزوســت

خـسـتـه ام از ديـدن ايـن شـوره زا

چـشـم شـقـايـق نـگـرم آرزوســـت



واقـعـه ي ديـــدن روي تـــــو را

ثـانـيـه اي بـيـشـتـرم آرزوسـت

جـلـوه ي ايـن مـاه نـكـو را بـبـيـن

رنـگ و رخ و روي تـو ام آرزوسـت

ايـن شـب قـدر اسـت كـه مـا بـا هميـم؟


مـن شـب قـــــدري دگــــرم آرزوســـت

حـسِّ تـو را مـي كنم اي جـان مـن

عـزلـت بـيـتـي دگــــرم آرزوســــت

خـانـه ي عـشـِاق مـهـاجـر كـجـاست؟

در سـفــــرت بـــال و پـرم آرزوســـت

حـسـرت دل بـارد از ايـن شـعـر مـن

جـام مـيـي در حـرمـــم آرزوســـــت
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
love.jpg
من عاشق تو هستم
من تو رو می پرستم

یه عمره عاشقانه

به انتظار نشستم

تو ماه اسمونی

فرشته زمینی

برای قلب خستم

پناه اخرینی

بی تو گل وا نمی شه

دردم دوا نمی شه

دلم تا دنیا دنیاست

از تو جدا نمی شه
عاشقم من
دنیای من تویی تو
عاشقم من
رویای من تویی تو
ای که بی تو
شبم سحر نمیشه
عاشقم من

عاشقم من دنیای من تویی تو
عاشقم من
رویای من تویی تو
ای که بی تو
شبم سحر نمیشه
عاشقم من

خدا کنه همیشه که یار من تو باشی

به هر کجا که هستم کنار من تو باشی

خدا خودش میدونه بی تو میشم دیوونه

بیا که بی تو ای گل
بهار من خزونه

بی تو گل وا نمی شه

دردم دوا نمی شه

دلم تا دنیا دنیاست

از تو جدا نمی شه
عاشقم من
دنیای من تویی تو
عاشقم من
رویای من تویی تو

ای که بی تو شبم سحر نمیشه
عاشقم من

عاشقم من دنیای من تویی تو
عاشقم من
رویای من تویی تو

ای که بی تو شبم سحر نمیشه
عاشقم من

عاشقم من دنیای من تویی تو
عاشقم من
رویای من تویی تو

ای که بی تو شبم سحر نمیشه
عاشقم من


 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
شب­ها که نان و خرما بر دوش خود کشیدم
جای دعا به گوشم زخم زبان شنیدم
از آه سینه­ی من گرفته ماه کوفه
شب­ها غم دلم را گویم به چاه کوفه
حدیث رنج و غم را گویاتر از علی نیست
کسی به ملک هستی تنهاتر از علی نیست
ای چاه کوفه بشنو! حدیث درد و داغم
من باغبانم اما، آتش گرفته باغم
رشته­ی جان من را ز یکدگر گسستند
روزی که دست من را با ریسمان ببستند
از خانه تا به مسجد، جسم مرا کشیدند
غنچه و لاله­ام را با تازیانه چیدند


  • sms-ghadr-2.jpg
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
متن آهنگ Hamed Fard & Navid Bagheri - Kooroshe Saghir

كوروش پاشو ببين كشور تو راه مهيبيه/ پاشو بنگر كه ملت توي خواب عميقيه/ببين! به دنيا داريم ميگيم كه ما برتريم/ در حالي كه ما ها همه يه مشت گدا پروريم/ ببين يه جوون از ته دلش بهت داره ميگه/ اينجا لواط و زنا جزئي ار كردار نيكه!/ كوروش ناموس فروشي روي دور قيمته/ كوروش ملت گفتار نيكش فحش و غيبته/كوروش تو رو تحقير رو ويران كردند/ اسمت خط خورده از تقويم ايران رسما/راستي.. مقبرت با سيلو بلا ها رفته/ عكست فقط سر در قليون سراها نصبه/ كوروش ارامش خيلي وقته زنداني شده/ نماد فروهر نماد شيطاني شده!/كوروش داره بر ميگرده عقب زمونه/ كوروش راستي ميدونستي خدا عرب زبونه؟!/ يعني جهنم جاي ماست كه فارسي خونديم!/ دنيا پيشرفت كرد ما دوره ي دارسي مونديم/ كوروش خليجتو خليج عرب ناميدند/ ولي بازم عرب رو تو وطن راه ميدن/ همون عرب ها اي كه هستند تشنه به خونمون/همونا كه دخترا رو كردند
زنده به گورشون!/ هستند همسايه ايران ما روي كاغذ/ ولي دستشون با دست بيگانه ها تو يه كاسست

كوروش كجايي كه ببيني دلا خونن همه درگير يه لقمه نونن

حتي جوون هاي ايرانت ديگه هيچي از عشق نميدونن
يه روز مياد كه بجز يه نقشه چيزي از ايران باقي نمونه
كسايي كه رفتن و جون دادند بخدا واسه ي بهشت نبوده
اينقدر درگير شديم كه غيرت ديگه واسمون معنا نداره
كوروش بيدار شو وقت خواب نيست! شديم طفلي كه مادر نداره
هر كي مياد به اسم يه مادر يه چيزي از مون ور ميداره
يه روز مياد كه اين ايراني ديگه هيچي از خودش نداره

‫کوروش بیدار شو وقت خواب نیست‬‎ - YouTube
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
همه چی داغونه

هرچی دقت میکنم میبینم همه چی داغونه
یادش بخیر که یکی میگفت همه چی آرومه

چطور همه چی آرومه وقتی دارم میبینم
مردم همدیگرو فوشه مادر میگیرن

اصلا دلیلی نداره که من خوشحال باشم
وقتی بی بی سی نشون میده کشتار بازم

همه چی آرومه همه گیره یغه و ریشن
چرا آرومه چون جوونامون نعشه و گیجن

همه چی آرومه چون تو راحت دیواره راسته
خیلی آرومه وقتی ناهارت خیارو ماسته

آره همه چی آرومه مثله قصه میمونه
اینکه زنی واسه خرجه خونه پله میشوره

پسری که تازه اوایله راهه جوونیشه
زن گرفته و هنوز گیره وامه عروسیشه

آره همه چی آرومه دیگه غصه خوابیده
شک نداری که به گلومون عقده پا میده

دیگه عدالت در بسته تو مشت اسیره
چیزی که زیره پاته قانونه کورش کبیره

چطور همه چی آرومه وقتی معتاد پره
وقتی قهرمانه کشتیمونم معتاد شده

تو هم باید بری که همدمه جایی سیگاری شی
بیکاری بزنه به سرتو فارسی وانی شی

چرا آرومه چون شبه همه مردم خوابن
بعد بوقه سگ میان خونه و از صبح کارن

احتماله بیانو حسابی حالمو بگیرن
یا یه روزی توی سمساری سازمو ببینن

بدون خوشحال نیستم میخوام از غم بخونم
اگه کارم احمقانس میخوام احمق بمونم

میگی همه چی آرومه پس بدون خبر اینه
هنوز مغز جوونا خدا تو کمر گیره

اینجا جوونا توی جیباشون خلافی میبرن
اینجا مطربا سازشونو غلافی میزنن

اینجا آیندتو باید توی حباب بکشی
واسه استخدام جانمازتو آب بکشی

آخه چطوری میتونی ببینی که همه چی آرومه
وقتی با چشمات داری میبینی همه چی داغونه

همه چی آرومه چون که اینه رسمه زمونه
سنگه قبرا رو ببین که پره عکسه جوونه

همون جوونی که باید مثله تو رو پاش باشه
اما زیره یه مشتی خاک جاشه

میگی همه چی آرومه مگه حس نمیکنی
مگه فقیریرو میبینی تو حرس نمیخوری

مگه ندیدی پوله کارگرو به زور میخورن
مگه ندیدی بعضی حاجیا نذول میخورن

اصلا قصدم نبود با این حرفا حالت بگیره
خواستم دعا کنی هرچه زودتر محمد بمیره



http://www.youtube.com/watch?v=hTQBvGh6JCo
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
مرگ من نزدیک است
مرگ من سایه وار
از پس من زمین را می کاود
مرگ من هم آغوشم
در بستر بیداری می خندد
مرگ من در پشت پنجره
در انتظار رسیدن می گرید
مرگ من ساده است
مرگ من سرخ است
مرگ من سرد است
مرگ من سرمست از من
آواز رسیدن می خواند
مرگ من در میخانه قلبم
شراب حسرت می نوشد
مرگ من نزدیک است
مرگ من دست در دستم
کوچه ها را در انتظار رسیدن به کوچه ای بن بست
تا آخر زمین گردش می کند
مرگ من آواز چکاوک است
در کوچ زمستانی
مرگ من دشتی است
به وسعت ابدیت
مرگ من سراسر خون است
از فرق شکافته فرهاد
مرگ من نزدیک است
مرگ من از غروب خورشید سرخ است
مرگ من حسرت رسیدن است
مرگ من ابتدای ازل نیست
و انتهای ابدیت هم نخواهد بود
مرگ من تنفس ماهی است
در خفگی حوض
مرگ من ستاره ای است
در آسمان هفتم
مرگ من بر روی شانه ام
آواز هوسناکی در گوشم زمزمه گر است
مرگ من آغازی بر رسیدن بهار
در تمام اعصار تاریخ است
مرگ من کوچ پرستو نیست
مرگ من گریه شمع نیست
مرگ من بال پروانه نیست
که در شبهای انتظار با شعله شمعی بسوزد
مرگ من بید مجنون نیست
که با نسیمی از حسرت نگاهت بلرزد
مرگ من شیون ندارد
مرگ من شیرین است
اما هیچ فرهادی عاشق ندارد
مرگ من لیلی است
اما هیچ آواره مجنونی ندارد
مرگ من نزدیک است
مرگ من از پشت صبح پیداست
مرگ من در طلوع آسمان پیداست
مرگ من از پشت بال پروانه پیداست
مرگ من در آیینه چشمانم پیداست
در صدای جویبار پیداست
در صدای دریا پیداست
در سکوت کوه پیداست
در هاله ماه پیداست
مرگ من نزدیک است
مرگ من فرداست
فردایی که خورشیدش از ماه نور می گیرد
فردایی که گلهایش همه ستاره
ستارگانش همه خورشید
خورشیدش همه دریا
دریاهایش همه صحرا
صحراهایش همه سراب
سرابهایش همه حقیقت
حقیقتش همه فردا
و فردایش خواهد رسید
مرگ من نزدیک است
مرگ من با طلوع خورشید می رسد
با صدای پای نسیم می رسد
مرگ من زمانی خواهد رسید
که همه چشمان عاشق باشند
و همه کویرها پر از شقایق باشد
مرگ من آنگاه می رسد
که هیچ آهویی در دام صیاد نباشد
و هیچ هجرانی در یاد نباشد
مرگ من نزدیک است
مرگ من بی صدا می رسد
اما من صدای نفسهایش را
در دستانم می فهمم
رنگ آنرا می فهمم
سرمایش را می فهمم
من مرگ را می فهمم
می فهمم که آمدنش نزدیک است
می فهمم که حسرت چشمانش در چشمانم آبی است
می فهمم که با طلوع فردا
مرگ من نزدیک است
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت


امروز که سر بر حرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو ! به غریبی سوگند
دل کندن از این ضریح مشکل شده است
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت

یک روز زندگی

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است.

تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.

پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتریی از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت. خدا سکوت کرد.

به پر و پای فرشته‌ و انسان پیچید خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم، اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی. تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن.

لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کار می توان کرد؟

خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید. آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن.

او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید. اما می‌ترسید حرکت کند. می‌ترسید راه برود. می‌ترسید زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد. قدری ایستاد… بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بگذارد این مشت زندگی را مصرف کنم.

زندگی خدا آن وقت شروع به دویدن کرد. زندگی را به سر و رویش پاشید. زندگی را نوشید و زندگی را بویید. چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد. می تواند ….

او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد، اما ….

اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفشدوزدکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد. او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و سرشار شد و بخشید. عاشق شد و عبور کرد و تمام شد.

او در همان یک روز زندگی کرد، اما فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: امروز او درگذشت. کسی که هزار سال زیسته بود!
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
یک روز زندگی نوشته قشنگی بود
واقعا ای کاش حالا که زنده ایم قدر زندگی رو بدونیم.. من چند روزیه کسلم ..... دوست دارم شاد باشم و پر انرژی ولی امان از دست رئیسم :حرص:..
خدا به خیر بگذرونه

بازم ممنون از این نوشته بسیار زیبا
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت


كودكی كنجكاو می پرسد:
ایها الناس ، عشق یعنی چه؟
دختری گفت: اولش رویا
آخرش بازی است و بازیچه
مادرش گفت: عشق یعنی رنج
پینه و ز خم و تاول كف دست
پدرش گفت: بچه ساكت باش
بی ادب ، این به تو نیامده است
رهروی گفت: كوچه ای بن بست
سالكی گفت: راه پر خم و پیچ
در كلاس سخن معلم گفت:
عین و شین است و قاف ، دیگر هیچ
دلبری گفت: شوخی لوسی است
تاجری گفت : عشق كیلو چند؟
مفلسی گفت: عشق، پركردن
شكم خالی زن و فرزند
شاعری گفت: یك كمی احساس
مثل احساس گل به پروانه
عاشقی گفت: خانمان سوز است
بار سنگین عشق بر شانه
شیخ گفتا: گناه بی بخشش
واعظی گفت : واژه بی معناست
زاهدی گفت: طوق شیطان است
محتسب گفت: منكر عظما است
قاضی شهر عشق فرمود
حد هشتاد تازیانه به پشت
جاهلی گفت: عشق را عشق است
پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت
رهگذر گفت: طبل تو خالی است
یعنی آواز آن ز دور خوشست
دیگری گفت: از آن بپرهیزید
یعنی از دور كن بر آتش دست
چون كه بالا گرفت بحث و جدل
بین آن قیل و قال من دیدم
طفل معصوم با خودش می گفت:
من فقط یك سوال پرسیدم !

 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
آسمون روی خونه ام آبی نیست
شعله چراغ من آبی نیست
دیگه رنگ عاشقی تو نقاشی آبی نیست
توی جوی کوچمون آب زلال آبی نیست
ما می خوایم آبی باشیم.
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
g8.jpg


دلـم به هــوای سـرگـرمـی کـودکـی ... بـاز گـریـسـت ...

بگـذار دل بـزرگ شود ... تـا بـداند هـرچـه خـواسـت هـمـیـشـه نـیـسـت



 
آخرین ویرایش:

Reza

متخصص بخش اسکریپت
caw3oncj.jpg


پرستوی دلم میل پرواز به رواق ملکوتی ات را دارد ...

آیا مسیر رسیدن به خودت را .... نشانم می دهی ؟؟


چراغ راهم .... می شوی ؟؟
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
rain_love_by_d00li.JPG


بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،
تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،
چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،
هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ،
کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ،
هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ،
هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ،
چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ،
آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ،
بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ،
میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ،
میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ،
هر جا هستی ...


دانلود
 
آخرین ویرایش:

Reza

متخصص بخش اسکریپت
زمین در انتظار تولد یک برگ.....

من در حال شمارش معکوس.....

صفر همیشه پایان نیست.......

گاه آغاز پرواز است........
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
دنبالم بیا تا بت یه مژده بدم
بریم به سمت پایین شهر بگو خوشگله نه
جایی که پیدا نمی شه حتی یه بشکه نفت
اونجا رنگ روز روشن و کشت دل شب
روزا کوتاه شبا بلنده،مثل قبر خونه ها چه تنگه
می لنگه چرخ کاسبی و مرد خونه منگه رو دود بنگه
النگو دست زن نیست ترک کف دستش
پسر به درس و مشقش پشت می کنه و می گه
درک که لحظه رفته همه چی گنده
همه چی بنده به پول،غلطه احمق؟
آره واسه تو که دارو قبل دردت حله
اینا چرت و پرته رفیق حرفت حرف حقه
اما ندیدی کسی که تا کمر تو قرضه
ندیدی تا بنویسی با قلم رو برگه
حرفایی که الان می گم باورشون سخته
رفیق چیزایی که دیدم تیتر قابلی نبود
واسه مجلتون خیلی ویزه نامه ای نبود
معتادی که زنش رو با اساسیه می فروخت
یکم غم انگیزه ولی چیز تازه ای نبود
بچه های کار که سرما سرخشون می کرد
پد ر مریض می گفت که دردا کلشون می رن
دوربینای صدا سیما کاکتوسا رو می بینن
اما بازم عادی شده فردا گل نشون می دن
دختری که وقتی دست و می زنن به گردنش
آرومه آدما اونو شکننده کردنش
واسه خرج درد مادرش تو این مسیر اومد
اینم لای مطلبای زرد می زنن به منگنه
تو هم هرچقدر که می خوای بنویس قصه
بنویس هر چی می خوای اما ... نیست اسمش
محکوم به فا حشست توی دادگاه ما
حتی اگه بمیره هم میره پاک لای خاک
بنویس از پایین و زاغه نشینا
خونه های درب و داغون هزارتا بیکار
بنویس روی تن روی در و دیوار
حک شده فقر از کوره در نرو وایسا
بنویس با اینکه عقده نمی شه با شعر خالی
اما من می گم هر چند که کلیشه باشه
جایی خریدار داره وایسا حرفم آخرش
سیاه تره تلخ تره سرسام آوره
من دیدم با چشمام کلی اشک و غرور
کسی که واسه پول کلیش و فروخت
اشک پدری که بود از خجا لت بچش
حکایت من و تو نیست حکایت همست
پسر گفت بابا دوستام میگن ما فقیریم
یعنی ما فقیریم تو این دنیا بی نصیبیم
از همه شادیا تحملش صبر من نیست
بچه ها مسخرم می کنن تو زنگ تفریح
اما بابا که زخم دنیا هست تو تنش
گفت پسرم آروم کشید دست رو سرش
چه پول دار چه فقیر روز تو شب می شه
خدا بنده های پا ک و خوبش و زجر میده
تو این لحظات بد جور داغون می شه دل
اما باز این پسر بود که آ روم میگرفت
واسه ما رپرا اینا دلیل غرشه
بیخیال اینا یه چیزی ضمیمه کن بره
می گی چرا داد میزنی فاصلمون یه قدمه
انقد عصبانی شدی مگه چه خبره؟
می سوزم وقتی میخوام ترانه بخونم
می سوزم می سوزم از عماق وجودم
هر وقت که اینجا می رسی کم میا ورس
دوس داری سیاه نباشه یه قوطی رنگ میاوردی
شاید نمره خوبی بگیری حالا که واقفی
واسه تو پایان نامست واسه من پایان نامه نیست
کروس
بنویس از پایین و زاغه نشینا
خونه های درب و داغون هزارتا بیکار
بنویس روی تن روی در و دیوار
حک شده فقر از کوره در نرو وایسا
بنویس با اینکه عقده نمی شه با شعر خالی
اما من می گم هر چند که کلیشه باشه
جایی خریدار داره وایسا حرفم آخرش
سیاه تره تلخ تره سرسام آور

http://www.musicall-dl2.com/musicall/users/reza/music/01/15/Ali Sorena - Payan Name-320.mp3
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] زیباتر است و پشت سر شما ایستاده،دخترک
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی
 
آخرین ویرایش:
بالا