از سال 1991 كه لينوس توروالدز پروژه درسي خود را به يك سيستمعامل آزاد و قابل دسترسي براي همگان تبديل كرد و نام «لينوكس» را روي آن گذاشت تا اواسط آن دهه كمتر كارشناس و متخصصي فكر ميكرد كه اين سيستمعامل قرار است رنگ و بوي تجاري و كاربردي به خود بگيرد و در قامت يك رقيب براي ديگر سيستمعاملهاي تحت شبكه و سرور قدعلم كند، چه رسد به اينكه اين تصور را داشته باشد كه لينوكس را روي كامپيوترهاي دسكتاپ و خانگي ببيند.
اما در اواخر دهه نود، لينوكس جاي خود را در كامپيوترهاي سرور و شبكه تثبيت كرد و روزبهروز بر قدرتمندي و پايداري خود افزود. با ورود به قرن بيستويكم ديگر كمتر كارشناسي را ميشد يافت كه به كارايي و قابليتهاي فراوان لينوكس و سيستمعاملهاي همخانواده آن شك داشته باشد. اما اين پايان لينوكس نبود.
پيشگامان و توسعهدهندگان لينوكس و دنياي نرمافزارهاي اپنسورس و آنهايي كه اعتقاد به آزادي نرمافزاري در همه سطوح كاربري كامپيوتر داشتند، هدف تازه و نويني را انتخاب كرده بودند: كامپيوترهاي دسكتاپ. اعلام رسمي اين هدف از سوي اپنسورسيهاي دو آتشه با ريشخند و ناباوري سردمداران نرمافزارهاي تجاري همراه بود. اما كارشناسان اپنسورس سال 2008 را به عنوان سال لينوكس دسكتاپ برگزيده و تلاش خود را براي نايل آمدن به اين هدف آغاز كردهاند.
اكنون كه حدود يك ماه به آغاز سال 2008 ميلادي باقي مانده است، نشانههاي لينوكس دسكتاپ نمايان شده و بايد اين ادعا را كه سال 2008 از آن لينوكس دسكتاپ است را جدي بگيريم.
ابتدا بياييد نگاهي گذرا به توزيعهاي معروف دسكتاپ لينوكس داشته باشيم تا ببينيم اين ادعا كه سال 2008، سال لينوكس دسكتاپ است تا چه حد صحت دارد.
به رغم اينكه توزيع فدوراكور براي كامپيوترهاي دسكتاپ و كلاينت توسعه داده ميشود، بيشتر رنگ و بوي شبكه و قابليتهاي شبكهاي دارد و ميتوان آن را يك توزيع مخصوص كامپيوترهاي شبكه دانست. اما اين توزيع در حوزه دسكتاپ موفقيتهايي داشته است كه نبايد آنها را ناديده گرفت و بهترين مدعا براي اين حرف، سهم زياد آن از بازار لينوكس دسكتاپ است.
به جز فدوراكور كه در ماه نوامبر نسخه هشتم خود را منتشر كرد، توزيعهاي OpenSuSE و Ubuntu نسخههاي جديد خود و در حقيقت نسخههاي استقبال از سال 2008 را منتشر كردند. اوبونتو موفقترين توزيع لينوكس در حوزه كامپيوترهاي خانگي است و در چند سال اخير توانسته است خود را بهعنوان يك رقيب جدي براي ويستاي مايكروسافت معرفي كند.
اتفاقاً نسخههايي از اين دوسيستمعامل به فاصله كمي از يكديگر در سال 2007 منتشر شدند كه موجب شد سايتها و مجلات مختلفي از جمله خود ماهنامه شبكه (شماره 79) مقالات تحليلي مقايسهاي اين دو را منتشر كند. نسخههاي جديد اوبونتو هر شش ماه يكبار منتشر ميشود و اكنون نسخه 10/7 آن عرضه شده است.
در اين نسخه محيط كاربري گنوم توسعه داده شده و بيشتر از گذشته كاربرپسند شده است. علاوه بر آن افكتهاي سه بعدي، ابزار جستوجوي دسكتاپ، بهبود پيكربندي صفحهنمايش، نصب خودكار چاپگر، پشتيباني از NTFS، مديريت منبع تغذيه كامپيوتر براي مصرف كمتر به خصوص در كامپيوترهاي همراه، ديگر قابليتهاي جديدي هستند كه به اين نسخه افزوده شدهاند.
ناول نيز يكي از شركتهاي بزرگي است كه در حوزه لينوكس و نرمافزارهاي اپنسورس سرمايهگذاريهاي زيادي كرده و در حوزه دسكتاپ و سرور نسخههاي مختلفي را توسعه ميدهد. اين شركت پس از عرضه نسخه OpenSuSE10.2، يكسالونيم روي توسعه نسخه 3/10 زمان صرف كرد؛ مدتزماني كه با انتقاد بسياري از كارشناسان مواجه شد، اما ناول اين انتقاد را با انتشار نسخه 3/10 پاسخ داد.
ناول در اين نسخه پيشرفتهاي بسيار بزرگي را صورت داده است كه تا پيش از اين وجود نداشتند. ساده كردن نصب نرمافزار روي لينوكس، بهبود گرافيك و محيطهاي كاربري لينوكس، افزودن قابليتهاي مالتيمديا، بهبود ابزار YaST كه تقريباً مديريت كل OpenSuSE را برعهده دارد، استفاده از افكتهاي سهبعدي و فانتزي دسكتاپ و مجازيسازي، برخي از تازههاي اين نسخه جديد هستند.
توزيعهاي لينوكس در چند سال اخير در زمينه پشتيباني از سختافزار پيشرفتهاي چشمگيري داشتهاند و با ورود شركتهاي بزرگ سختافزاري به دنياي اپنسورس، توانستهاند سازگاري بسيار خوبي ميان هسته لينوكس و سختافزارهاي رايج (با افزودن ماجولهاي مورد نياز به هسته لينوكس) ايجاد كنند.
پارامترهاي مختلفي در موفقيت لينوكس روي دسكتاپ دخيل هستند. از جمله اين پارامترها ميتوان به كاربرپسندي، شركاي تجاري، استقبال شركتهاي بزرگ از لينوكس براي دسكتاپ، مرتفع كردن نيازهاي كاربران دسكتاپ و فرهنگسازي استفاده از لينوكس اشاره كرد. با بررسي نسخههاي جديد منتشر شده از لينوكس به نظر ميرسد كه اين سيستمعامل بتواند با رقباي تجاري خود بهخصوص مايكروسافت و ويستا مقابله كند و حتي در برخي از بخشها از آن قدرتمندتر باشد.
ولي بعد ديگر قضيه وجود شركاي تجاري و استقبال آنها از لينوكس است كه بايد منتظر ماند و ديد آيا اين اتفاق ميافتد و اپنسورسيها ميتوانند براي خود شركاي بزرگي دست و پا كنند و با تشكيل كنسرسيومهايي، لينوكس را روي كامپيوترهاي خانگي و دسكتاپ بنشانند يا خير.
__________________
اما در اواخر دهه نود، لينوكس جاي خود را در كامپيوترهاي سرور و شبكه تثبيت كرد و روزبهروز بر قدرتمندي و پايداري خود افزود. با ورود به قرن بيستويكم ديگر كمتر كارشناسي را ميشد يافت كه به كارايي و قابليتهاي فراوان لينوكس و سيستمعاملهاي همخانواده آن شك داشته باشد. اما اين پايان لينوكس نبود.
پيشگامان و توسعهدهندگان لينوكس و دنياي نرمافزارهاي اپنسورس و آنهايي كه اعتقاد به آزادي نرمافزاري در همه سطوح كاربري كامپيوتر داشتند، هدف تازه و نويني را انتخاب كرده بودند: كامپيوترهاي دسكتاپ. اعلام رسمي اين هدف از سوي اپنسورسيهاي دو آتشه با ريشخند و ناباوري سردمداران نرمافزارهاي تجاري همراه بود. اما كارشناسان اپنسورس سال 2008 را به عنوان سال لينوكس دسكتاپ برگزيده و تلاش خود را براي نايل آمدن به اين هدف آغاز كردهاند.
اكنون كه حدود يك ماه به آغاز سال 2008 ميلادي باقي مانده است، نشانههاي لينوكس دسكتاپ نمايان شده و بايد اين ادعا را كه سال 2008 از آن لينوكس دسكتاپ است را جدي بگيريم.
ابتدا بياييد نگاهي گذرا به توزيعهاي معروف دسكتاپ لينوكس داشته باشيم تا ببينيم اين ادعا كه سال 2008، سال لينوكس دسكتاپ است تا چه حد صحت دارد.
به رغم اينكه توزيع فدوراكور براي كامپيوترهاي دسكتاپ و كلاينت توسعه داده ميشود، بيشتر رنگ و بوي شبكه و قابليتهاي شبكهاي دارد و ميتوان آن را يك توزيع مخصوص كامپيوترهاي شبكه دانست. اما اين توزيع در حوزه دسكتاپ موفقيتهايي داشته است كه نبايد آنها را ناديده گرفت و بهترين مدعا براي اين حرف، سهم زياد آن از بازار لينوكس دسكتاپ است.
به جز فدوراكور كه در ماه نوامبر نسخه هشتم خود را منتشر كرد، توزيعهاي OpenSuSE و Ubuntu نسخههاي جديد خود و در حقيقت نسخههاي استقبال از سال 2008 را منتشر كردند. اوبونتو موفقترين توزيع لينوكس در حوزه كامپيوترهاي خانگي است و در چند سال اخير توانسته است خود را بهعنوان يك رقيب جدي براي ويستاي مايكروسافت معرفي كند.
اتفاقاً نسخههايي از اين دوسيستمعامل به فاصله كمي از يكديگر در سال 2007 منتشر شدند كه موجب شد سايتها و مجلات مختلفي از جمله خود ماهنامه شبكه (شماره 79) مقالات تحليلي مقايسهاي اين دو را منتشر كند. نسخههاي جديد اوبونتو هر شش ماه يكبار منتشر ميشود و اكنون نسخه 10/7 آن عرضه شده است.
در اين نسخه محيط كاربري گنوم توسعه داده شده و بيشتر از گذشته كاربرپسند شده است. علاوه بر آن افكتهاي سه بعدي، ابزار جستوجوي دسكتاپ، بهبود پيكربندي صفحهنمايش، نصب خودكار چاپگر، پشتيباني از NTFS، مديريت منبع تغذيه كامپيوتر براي مصرف كمتر به خصوص در كامپيوترهاي همراه، ديگر قابليتهاي جديدي هستند كه به اين نسخه افزوده شدهاند.
ناول نيز يكي از شركتهاي بزرگي است كه در حوزه لينوكس و نرمافزارهاي اپنسورس سرمايهگذاريهاي زيادي كرده و در حوزه دسكتاپ و سرور نسخههاي مختلفي را توسعه ميدهد. اين شركت پس از عرضه نسخه OpenSuSE10.2، يكسالونيم روي توسعه نسخه 3/10 زمان صرف كرد؛ مدتزماني كه با انتقاد بسياري از كارشناسان مواجه شد، اما ناول اين انتقاد را با انتشار نسخه 3/10 پاسخ داد.
ناول در اين نسخه پيشرفتهاي بسيار بزرگي را صورت داده است كه تا پيش از اين وجود نداشتند. ساده كردن نصب نرمافزار روي لينوكس، بهبود گرافيك و محيطهاي كاربري لينوكس، افزودن قابليتهاي مالتيمديا، بهبود ابزار YaST كه تقريباً مديريت كل OpenSuSE را برعهده دارد، استفاده از افكتهاي سهبعدي و فانتزي دسكتاپ و مجازيسازي، برخي از تازههاي اين نسخه جديد هستند.
توزيعهاي لينوكس در چند سال اخير در زمينه پشتيباني از سختافزار پيشرفتهاي چشمگيري داشتهاند و با ورود شركتهاي بزرگ سختافزاري به دنياي اپنسورس، توانستهاند سازگاري بسيار خوبي ميان هسته لينوكس و سختافزارهاي رايج (با افزودن ماجولهاي مورد نياز به هسته لينوكس) ايجاد كنند.
پارامترهاي مختلفي در موفقيت لينوكس روي دسكتاپ دخيل هستند. از جمله اين پارامترها ميتوان به كاربرپسندي، شركاي تجاري، استقبال شركتهاي بزرگ از لينوكس براي دسكتاپ، مرتفع كردن نيازهاي كاربران دسكتاپ و فرهنگسازي استفاده از لينوكس اشاره كرد. با بررسي نسخههاي جديد منتشر شده از لينوكس به نظر ميرسد كه اين سيستمعامل بتواند با رقباي تجاري خود بهخصوص مايكروسافت و ويستا مقابله كند و حتي در برخي از بخشها از آن قدرتمندتر باشد.
ولي بعد ديگر قضيه وجود شركاي تجاري و استقبال آنها از لينوكس است كه بايد منتظر ماند و ديد آيا اين اتفاق ميافتد و اپنسورسيها ميتوانند براي خود شركاي بزرگي دست و پا كنند و با تشكيل كنسرسيومهايي، لينوكس را روي كامپيوترهاي خانگي و دسكتاپ بنشانند يا خير.
__________________