آيا مديراني که تفکر خلاقانه دارند، بايد به شرکتهايي با رشد فزاينده در اينترنت به عنوان يک الگو و يا به عنوان امر غيرعادي بنگرند؟
قابل توجه ترين داستان در حوزه کسب و کار، در دهه اخير، ظهور گوگل از خاکسترهاي" دات کام " بوده است . شرکتي که تا 10 سال پيش وجود خارجي نداشت، توسط دو دانشجوي دانشگاه استانفورد به نامهاي لاري پيج و سرجي برين در 7 سپتامبر 1998 تاسيس شد . رشد اين شرکت سرسام آور بود . گردش پولي اين شرکت از 500 ميليون دلار در سال 2002 به بيش از 5/10 ميليارد دلار در سال 2006 افزايش يافت و با وجود هزينههاي متفرقه زياد و سرمايه گذاري چند ميليارد دلاري در ساخت ديتا سنتر، گوگل همچنان به عنوان يک شرکت سود آور به کار خود ادامه ميدهد و بالغ بر 2 ميليارد دلار درآمد خالص از محل 5/7 ميليارد دلار فروش در نيمه اول سال 2007 دارد.ازآگوست 2004 که سهام گوگل براي خريد به عموم عرضه شد تا کنون ، قيمت سهام اين شرکت 5 برابر شده است .
هر وقت که شرکتي در زمان کوتاهي به طرز خارق العادهاي به موفقيت ميرسد ، به طور طبيعي به مقولهاي جذاب براي مديران اجرايي و حتي عموم مردم تبديل ميشود. علاوه بر اين به عنوان الگوي جديدي در کسب و کار موفق محسوب ميشود. گزارشگران و دانش پژوهان، تاريخچه و فعاليتهاي آن را واکاوي مي كنند و سعي در استخراج آموزه هايي از آن براي سر مشق گرفتن ساير شرکت دارند. گوگل مستثنا نيست . در طي دو سال گذشته ، فعاليتهاي «کارخانه ايده» اصطلاحي که بيزينس ويک باب کرده است، کراراً در سرمقالههاي مجلات معتبر تجاري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است . اساتيد دانشکدههاي مديريت، مطالب متعددي را در خصوص تلاشهاي اين شرکت در سازماندهي و توسعه محصول مستند كردهاند . گاري همل استاد دانشکده مديريت لندن در کتاب جديد خود باعنوان «آينده مديريت»، گوگل را پيشگام مديريت مدرن ناميده است که «خيلي چيزها براي آموزش اينکه چطورمي توان شرکتي ساخت که کاملاً مناسب قرن بيست و يکم باشد را در خود دارد».
اما مديران اجرايي قبل از آنکه بخواهند گوگل را سرمشق خود قرار دهند به دو مسئله بايد توجه نمايند . اول اينکه، با وجود تمام موفقيتها ، گوگل هنوز يک شرکت جوان محسوب ميشود و ميبايست در برابر ناملايمات و مشکلات محک زده شود . ما هنوز نميدانيم که رويکرد اين شرکت نسبت به مديريت و نوآوري، دليل موفقيتش است و يا محصول موفقيتش؛ که اين تمايز بسيار مهم است . دوم، ما نميدانيم که گوگل تا چه حد ميتواند براي شرکتهاي ديگر سرمشق قرار گيرد .به طور قطع، گوگل يک شرکت متفاوت است، ولي آيا آنقدر متفاوت است که غيرعادي محسوب شود؟ آيا اين شرکت مثالي از يک شرکت غير متعارف است ؟
شايد براي پاسخ دادن به اين سوالات خيلي زود باشد، ولي با نگاه عميقتر به الگوي تجاري گوگل و برنامه خلاقانه آن، ميتوانيم به نکات مهمي پي ببريم .
مزيت مکمل
به گفته سرژي برين عبارات اغراق آميزي درباره گوگل گفته مي شود، ولي شايد هويت اين شرکت به اين اندازه هم پيچيده نباشد . با وجود تمام توجهاتي که رسانه ها به اين شرکت داشته اند ، گوگل همچنان به عنوان يک راز باقي مانده است. مردم حتي در خصوص صنعتي که گوگل در آن فعاليت ميكند، اتفاق نظر ندارند . کسب و کارهايي که گوگل را به عنوان يک رقيب بالفعل و يا بالقوه ميبينند، شامل نرم افزار ، آژانسهاي تبليغاتي، شرکتهاي مخابراتي، روزنامهها، شبکه هاي تلويزيوني، ناشران کتاب ، استوديوهاي فيلم ، پردازشگرهاي کارت اعتباري و انواع شرکتهاي اينترنتي هستند. حتي مشاوران مالي، دکترها و کتابدارها نيز گوگل را زير نظر دارند .
تاثير و فعاليت گوگل شاهدي بر اين مدعاست که اين شرکت نوع کاملاً جديدي از کسب و کار است و طبقهبنديهاي سنتي را تعريف مجدد کرده است . وقتي شما الگوي تجاري گوگل را به دقت مورد بررسي قرار ميدهيد ، متوجه ميشويد که آنقدرها هم مرموز نيست . روشي که گوگل از طريق آن به کسب درآمد ميپردازد، کاملاً شفاف است : انتشارآگهي و گرفتن حق دلالي آن در يک رسانه ديجيتال. بيش از99 درصد فروش گوگل از گرفتن پولي است که بابت انتشار آگهي و يا پيام از طريق شبکه خود در اينترنت، از آگهي دهندگان دريافت ميکند.
محبوبيت گوگل، نه به خاطر نوع کسب و کارش بلکه بيشتر به خاطر ارائه محصول و سرويس هاي مکمل آن که هر دو با هم ارائه ميشوند، است؛ همانند هات داگ و خردل و يا خانه و وام خانه که با هم ارائه مي شوند . در مورد گوگل تقريباً هر آنچه که در اينترنت اتفاق ميافتد، مکملي براي کسب و کارش است. هر چه بيشتر شرکتها در فعاليتهاي بر خط(آن لاين) شرکت کنند، آگهيهاي بيشتري ميبينند و از اين رو گوگل پول بيشتري بهدست ميآورد . علاوه بر اين ، همگام با افزايش فعاليتهاي اينترنتي، گوگل اطلاعاتي بيشتري در مورد نيازهاي مصرفکنندگان و رفتارهاي آنها به دست ميآورد و از اين رو آگهيهاي خود را بهتر طراحي و مزيت رقابتي خود را تقويت مي كند و به تبع آن درآمد خود را افزايش ميدهد . هر چه محصولات و سرويسهاي بيشتري برروي شبکه کامپيوتري ارائه شوند، همانند سرگرمي، اخبار، برنامههاي نرم افزاري و تراکنشهاي مالي، دامنه خدمات مکمل گوگل نيز در بخشهاي مختلفي از صنايع توسعه پيدا ميکند .
از آنجا که فروش محصولات مکمل، سريع بالا ميرود، گوگل داراي راهبرد قوي در کاهش هزينه محصول و افزايش دسترسي به مکملها از طريق محصول است . اين بزرگنمايي نيست اگر بگوييم که گوگل مايل به ارائه بسياري از مکملها با قيمتهاي بسيار پايين است . اگر هات داگ رايگان شود، فروش خردل بسرعت افزايش مييابد .
اين يک گرايش طبيعي است تا قيمت مکملها بيش از هر چيز ديگر کاهش يابد و اين همان راهبرد گوگل است. تقريباً هرکاري که شرکت انجام ميدهد ، از جمله ساختن ديتا سنتر ، خريد فيبر نوري ، ارتقاي دسترسي رايگان Wi-Fi ، دعوا بر سر محدوديت مالکيت معنوي ، حمايت از نرم افزارهاي open source و ارائه رايگان داده و سرويس وب تماماً براي کاهش هزينه و گسترش دامنه استفاده از اينترنت است . به بيان ديگر ، گوگل خواهان آن است که اطلاعات رايگان باشد و اين امر باعث ترس بسياري از شرکتها ميشود .
يک مسئله ديگر نيز وجود دارد . از آنجا که هزينه حاشيه توليد و توزيع نسخه جديد يک محصول کاملاً ديجيتال، نزديک به صفر است، گوگل نه تنها مايل به ارائه رايگان محصولات اطلاعاتي است، بلکه از حيث اقتصادي، آزادي و توان انجام اين کار را دارد. اين دو واقعيت، يعني دامنه وسيع محصولات و يا خدمات مکمل گوگل و همچنين توانايي اين شرکت در به صفر رساندن قيمت محصولات و خدمات مکمل باعث تمايز اين شرکت از ساير شرکتها شده است. گوگل با ريسک به مراتب کمتري در توسعه محصول در مقايسه با ساير شرکتها مواجه است. اين شرکت به طور روتين، محصولات و يا سرويس هاي نيمه تمام را به صورت برخط (آن لاين) و تحت نسخه "بتا" ارائه ميدهد؛ چرا که ميداند، حتي اگراين محصولات و يا خدمات با موفقيت مواجه نشوند ، بازهم به لحاظ ايجاد درآمد از محل تبليغات و توليد دادههاي ارزشمند در خصوص رفتار مشتري، درآمد قابل توجهي کسب ميكند. براي بسياري از شرکتها، شکست در راهاندازي موفقيت آميز محصول بسيار پرهزينه است، ولي به طور کلي براي گوگل اين امر به آن شکل پر هزينه نيست و ارزان است .
درس گرفتن از گوگل
بيشتر موفقيت گوگل و تقريباً تمام سود اين شرکت مديون سه نوآوري است : اول، نگرش در خور تحسين اين شرکت در سازماندهي اطلاعات؛ دوم ، تقليد توام با خلاقيت و سوم دگرگوني در مهندسي سيستم هاي کامپيوتري. ايده تاسيس شرکت ابتدا در اوايل 1996 توسط پيج و برين در زماني که آنها دريافتند که موتورهاي جستجو اشکالات زيادي دارند، مطرح شد. در رتبه بندي نتايج جستجوهاي بر اساس کليد واژه، موتورهاي جستجوي قديمي تنها به محتواي صفحات وب و افزون بر آن به تعداد دفعاتي که يک کليد واژه تکرار ميشده است ، توجه داشتند. موسسان گوگل دريافتند که اگر به تعداد و کيفيت ساير صفحات مرتبط به يک صفحه توجه شود، درک بهتري از اهميت و مرتبط بودن آن صفحه با کليد واژه مورد نظر به دست خواهد آمد. اتصالها، آنطور که اين دو نفر تحليل کردند، نسخه وبي رأيهاست: هنگامي که رأيها را با هم جمع ميکنيم ، به درک روشني از ارزش و اهميت سايت ميرسيم .
نتايج درخشان گوگل توجه بسياري از افرادي را که در وب به جستجو ميپرداختند به خود جلب کرد و در مدت زمان کوتاهي، گوگل به موتور جستجوي برتر تبديل گرديد. اما سرويس دهي رايگان به جستجوگران در اينترنت، به خودي خود يک مدل کسب و کار محسوب نميگردد و از اين رو ما به دومين نوآوري مهم گوگل ميرسيم؛ يعني توسعه يک حراجي براي فروش آگهيهاي مرتبط به نتايج جستجو. اين گوگل نبود که ايده دادن قيمت از طرف آگهي دهندگان به ازاي عبارات جستجو را (search terms) مطرح کرد . بلکه ايده را از يک موتور جستجوي ديگر يعني GoTo گرفته بود ولي گوگل فرايند GoTo را تکميل کرد . در حالي که GoTo آگهيهاي مبتني بر جستجو را بر مبناي قيمت پيشنهادي آگهي دهندگان طبقه بندي مينمايد، گوگل معيار ديگري نيز در نظر ميگيرد و آن احتمال کليک برروي آگهي تبليغاتي توسط مراجعه کنندگان به سايت است . اين نوآوري، باعث شده است تا آگهي هاي تبليغاتي گوگل مرتبطتر شود و از اين رو نرخ کليک ها بر روي آنها افزايش يابد و اين دو عامل هنگامي که با نتايج عالي جستجو در گوگل ترکيب شوند، حراجي گوگل را به يک معدن طلا تبديل ميکنند .
سومين نوآوري گوگل که مي توان گفت، مهمترين عامل در موفقيت آتي اين شرکت محسوب ميشود، طراحي سيستم کامپيوتري با پردازش موازي است .راه اندازي مراکز داده در سراسر دنيا با به کارگيري صدها هزار کامپيوتر باعث شده است تا فرايند جستجو و انجام ساير تراکنشها با سرعت غير قابل تصوري انجام پذيرد. از آنجا که مردم از نرم افزارهايي که به صورت آن لاين کار ميکنند، انتظار پاسخ سريع دارند، سيستم گوگل در مقايسه با رقباي خود يعني مايکروسافت و ياهو، مزيتهاي قابل مقايسه اي را به دست آورده است . رقابت آتي در ميان اين شرکتها بيشتر در راستاي قدرت و کارايي ماشين آلات و تجهيزات آنهاست تا جذابيت خدمات ارائه شده آنها .
جهت گيريهاي اخير گوگل مبين اين نکته است که باوجود اينکه الگوي کسب و کار اين شرکت نسبتاً جديد است و داراي پيشينه نيست، اما در برابر مشکلاتي که در گذشته گريبانگير اين شرکت شد، ايمن نيست. بايد ديد كه آيا گوگل، در آينده نيز چنين تكتازانه ادامه خواهد داد؟
منبع: imi.ir
قابل توجه ترين داستان در حوزه کسب و کار، در دهه اخير، ظهور گوگل از خاکسترهاي" دات کام " بوده است . شرکتي که تا 10 سال پيش وجود خارجي نداشت، توسط دو دانشجوي دانشگاه استانفورد به نامهاي لاري پيج و سرجي برين در 7 سپتامبر 1998 تاسيس شد . رشد اين شرکت سرسام آور بود . گردش پولي اين شرکت از 500 ميليون دلار در سال 2002 به بيش از 5/10 ميليارد دلار در سال 2006 افزايش يافت و با وجود هزينههاي متفرقه زياد و سرمايه گذاري چند ميليارد دلاري در ساخت ديتا سنتر، گوگل همچنان به عنوان يک شرکت سود آور به کار خود ادامه ميدهد و بالغ بر 2 ميليارد دلار درآمد خالص از محل 5/7 ميليارد دلار فروش در نيمه اول سال 2007 دارد.ازآگوست 2004 که سهام گوگل براي خريد به عموم عرضه شد تا کنون ، قيمت سهام اين شرکت 5 برابر شده است .
هر وقت که شرکتي در زمان کوتاهي به طرز خارق العادهاي به موفقيت ميرسد ، به طور طبيعي به مقولهاي جذاب براي مديران اجرايي و حتي عموم مردم تبديل ميشود. علاوه بر اين به عنوان الگوي جديدي در کسب و کار موفق محسوب ميشود. گزارشگران و دانش پژوهان، تاريخچه و فعاليتهاي آن را واکاوي مي كنند و سعي در استخراج آموزه هايي از آن براي سر مشق گرفتن ساير شرکت دارند. گوگل مستثنا نيست . در طي دو سال گذشته ، فعاليتهاي «کارخانه ايده» اصطلاحي که بيزينس ويک باب کرده است، کراراً در سرمقالههاي مجلات معتبر تجاري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است . اساتيد دانشکدههاي مديريت، مطالب متعددي را در خصوص تلاشهاي اين شرکت در سازماندهي و توسعه محصول مستند كردهاند . گاري همل استاد دانشکده مديريت لندن در کتاب جديد خود باعنوان «آينده مديريت»، گوگل را پيشگام مديريت مدرن ناميده است که «خيلي چيزها براي آموزش اينکه چطورمي توان شرکتي ساخت که کاملاً مناسب قرن بيست و يکم باشد را در خود دارد».
اما مديران اجرايي قبل از آنکه بخواهند گوگل را سرمشق خود قرار دهند به دو مسئله بايد توجه نمايند . اول اينکه، با وجود تمام موفقيتها ، گوگل هنوز يک شرکت جوان محسوب ميشود و ميبايست در برابر ناملايمات و مشکلات محک زده شود . ما هنوز نميدانيم که رويکرد اين شرکت نسبت به مديريت و نوآوري، دليل موفقيتش است و يا محصول موفقيتش؛ که اين تمايز بسيار مهم است . دوم، ما نميدانيم که گوگل تا چه حد ميتواند براي شرکتهاي ديگر سرمشق قرار گيرد .به طور قطع، گوگل يک شرکت متفاوت است، ولي آيا آنقدر متفاوت است که غيرعادي محسوب شود؟ آيا اين شرکت مثالي از يک شرکت غير متعارف است ؟
شايد براي پاسخ دادن به اين سوالات خيلي زود باشد، ولي با نگاه عميقتر به الگوي تجاري گوگل و برنامه خلاقانه آن، ميتوانيم به نکات مهمي پي ببريم .
مزيت مکمل
به گفته سرژي برين عبارات اغراق آميزي درباره گوگل گفته مي شود، ولي شايد هويت اين شرکت به اين اندازه هم پيچيده نباشد . با وجود تمام توجهاتي که رسانه ها به اين شرکت داشته اند ، گوگل همچنان به عنوان يک راز باقي مانده است. مردم حتي در خصوص صنعتي که گوگل در آن فعاليت ميكند، اتفاق نظر ندارند . کسب و کارهايي که گوگل را به عنوان يک رقيب بالفعل و يا بالقوه ميبينند، شامل نرم افزار ، آژانسهاي تبليغاتي، شرکتهاي مخابراتي، روزنامهها، شبکه هاي تلويزيوني، ناشران کتاب ، استوديوهاي فيلم ، پردازشگرهاي کارت اعتباري و انواع شرکتهاي اينترنتي هستند. حتي مشاوران مالي، دکترها و کتابدارها نيز گوگل را زير نظر دارند .
تاثير و فعاليت گوگل شاهدي بر اين مدعاست که اين شرکت نوع کاملاً جديدي از کسب و کار است و طبقهبنديهاي سنتي را تعريف مجدد کرده است . وقتي شما الگوي تجاري گوگل را به دقت مورد بررسي قرار ميدهيد ، متوجه ميشويد که آنقدرها هم مرموز نيست . روشي که گوگل از طريق آن به کسب درآمد ميپردازد، کاملاً شفاف است : انتشارآگهي و گرفتن حق دلالي آن در يک رسانه ديجيتال. بيش از99 درصد فروش گوگل از گرفتن پولي است که بابت انتشار آگهي و يا پيام از طريق شبکه خود در اينترنت، از آگهي دهندگان دريافت ميکند.
محبوبيت گوگل، نه به خاطر نوع کسب و کارش بلکه بيشتر به خاطر ارائه محصول و سرويس هاي مکمل آن که هر دو با هم ارائه ميشوند، است؛ همانند هات داگ و خردل و يا خانه و وام خانه که با هم ارائه مي شوند . در مورد گوگل تقريباً هر آنچه که در اينترنت اتفاق ميافتد، مکملي براي کسب و کارش است. هر چه بيشتر شرکتها در فعاليتهاي بر خط(آن لاين) شرکت کنند، آگهيهاي بيشتري ميبينند و از اين رو گوگل پول بيشتري بهدست ميآورد . علاوه بر اين ، همگام با افزايش فعاليتهاي اينترنتي، گوگل اطلاعاتي بيشتري در مورد نيازهاي مصرفکنندگان و رفتارهاي آنها به دست ميآورد و از اين رو آگهيهاي خود را بهتر طراحي و مزيت رقابتي خود را تقويت مي كند و به تبع آن درآمد خود را افزايش ميدهد . هر چه محصولات و سرويسهاي بيشتري برروي شبکه کامپيوتري ارائه شوند، همانند سرگرمي، اخبار، برنامههاي نرم افزاري و تراکنشهاي مالي، دامنه خدمات مکمل گوگل نيز در بخشهاي مختلفي از صنايع توسعه پيدا ميکند .
از آنجا که فروش محصولات مکمل، سريع بالا ميرود، گوگل داراي راهبرد قوي در کاهش هزينه محصول و افزايش دسترسي به مکملها از طريق محصول است . اين بزرگنمايي نيست اگر بگوييم که گوگل مايل به ارائه بسياري از مکملها با قيمتهاي بسيار پايين است . اگر هات داگ رايگان شود، فروش خردل بسرعت افزايش مييابد .
اين يک گرايش طبيعي است تا قيمت مکملها بيش از هر چيز ديگر کاهش يابد و اين همان راهبرد گوگل است. تقريباً هرکاري که شرکت انجام ميدهد ، از جمله ساختن ديتا سنتر ، خريد فيبر نوري ، ارتقاي دسترسي رايگان Wi-Fi ، دعوا بر سر محدوديت مالکيت معنوي ، حمايت از نرم افزارهاي open source و ارائه رايگان داده و سرويس وب تماماً براي کاهش هزينه و گسترش دامنه استفاده از اينترنت است . به بيان ديگر ، گوگل خواهان آن است که اطلاعات رايگان باشد و اين امر باعث ترس بسياري از شرکتها ميشود .
يک مسئله ديگر نيز وجود دارد . از آنجا که هزينه حاشيه توليد و توزيع نسخه جديد يک محصول کاملاً ديجيتال، نزديک به صفر است، گوگل نه تنها مايل به ارائه رايگان محصولات اطلاعاتي است، بلکه از حيث اقتصادي، آزادي و توان انجام اين کار را دارد. اين دو واقعيت، يعني دامنه وسيع محصولات و يا خدمات مکمل گوگل و همچنين توانايي اين شرکت در به صفر رساندن قيمت محصولات و خدمات مکمل باعث تمايز اين شرکت از ساير شرکتها شده است. گوگل با ريسک به مراتب کمتري در توسعه محصول در مقايسه با ساير شرکتها مواجه است. اين شرکت به طور روتين، محصولات و يا سرويس هاي نيمه تمام را به صورت برخط (آن لاين) و تحت نسخه "بتا" ارائه ميدهد؛ چرا که ميداند، حتي اگراين محصولات و يا خدمات با موفقيت مواجه نشوند ، بازهم به لحاظ ايجاد درآمد از محل تبليغات و توليد دادههاي ارزشمند در خصوص رفتار مشتري، درآمد قابل توجهي کسب ميكند. براي بسياري از شرکتها، شکست در راهاندازي موفقيت آميز محصول بسيار پرهزينه است، ولي به طور کلي براي گوگل اين امر به آن شکل پر هزينه نيست و ارزان است .
درس گرفتن از گوگل
بيشتر موفقيت گوگل و تقريباً تمام سود اين شرکت مديون سه نوآوري است : اول، نگرش در خور تحسين اين شرکت در سازماندهي اطلاعات؛ دوم ، تقليد توام با خلاقيت و سوم دگرگوني در مهندسي سيستم هاي کامپيوتري. ايده تاسيس شرکت ابتدا در اوايل 1996 توسط پيج و برين در زماني که آنها دريافتند که موتورهاي جستجو اشکالات زيادي دارند، مطرح شد. در رتبه بندي نتايج جستجوهاي بر اساس کليد واژه، موتورهاي جستجوي قديمي تنها به محتواي صفحات وب و افزون بر آن به تعداد دفعاتي که يک کليد واژه تکرار ميشده است ، توجه داشتند. موسسان گوگل دريافتند که اگر به تعداد و کيفيت ساير صفحات مرتبط به يک صفحه توجه شود، درک بهتري از اهميت و مرتبط بودن آن صفحه با کليد واژه مورد نظر به دست خواهد آمد. اتصالها، آنطور که اين دو نفر تحليل کردند، نسخه وبي رأيهاست: هنگامي که رأيها را با هم جمع ميکنيم ، به درک روشني از ارزش و اهميت سايت ميرسيم .
نتايج درخشان گوگل توجه بسياري از افرادي را که در وب به جستجو ميپرداختند به خود جلب کرد و در مدت زمان کوتاهي، گوگل به موتور جستجوي برتر تبديل گرديد. اما سرويس دهي رايگان به جستجوگران در اينترنت، به خودي خود يک مدل کسب و کار محسوب نميگردد و از اين رو ما به دومين نوآوري مهم گوگل ميرسيم؛ يعني توسعه يک حراجي براي فروش آگهيهاي مرتبط به نتايج جستجو. اين گوگل نبود که ايده دادن قيمت از طرف آگهي دهندگان به ازاي عبارات جستجو را (search terms) مطرح کرد . بلکه ايده را از يک موتور جستجوي ديگر يعني GoTo گرفته بود ولي گوگل فرايند GoTo را تکميل کرد . در حالي که GoTo آگهيهاي مبتني بر جستجو را بر مبناي قيمت پيشنهادي آگهي دهندگان طبقه بندي مينمايد، گوگل معيار ديگري نيز در نظر ميگيرد و آن احتمال کليک برروي آگهي تبليغاتي توسط مراجعه کنندگان به سايت است . اين نوآوري، باعث شده است تا آگهي هاي تبليغاتي گوگل مرتبطتر شود و از اين رو نرخ کليک ها بر روي آنها افزايش يابد و اين دو عامل هنگامي که با نتايج عالي جستجو در گوگل ترکيب شوند، حراجي گوگل را به يک معدن طلا تبديل ميکنند .
سومين نوآوري گوگل که مي توان گفت، مهمترين عامل در موفقيت آتي اين شرکت محسوب ميشود، طراحي سيستم کامپيوتري با پردازش موازي است .راه اندازي مراکز داده در سراسر دنيا با به کارگيري صدها هزار کامپيوتر باعث شده است تا فرايند جستجو و انجام ساير تراکنشها با سرعت غير قابل تصوري انجام پذيرد. از آنجا که مردم از نرم افزارهايي که به صورت آن لاين کار ميکنند، انتظار پاسخ سريع دارند، سيستم گوگل در مقايسه با رقباي خود يعني مايکروسافت و ياهو، مزيتهاي قابل مقايسه اي را به دست آورده است . رقابت آتي در ميان اين شرکتها بيشتر در راستاي قدرت و کارايي ماشين آلات و تجهيزات آنهاست تا جذابيت خدمات ارائه شده آنها .
جهت گيريهاي اخير گوگل مبين اين نکته است که باوجود اينکه الگوي کسب و کار اين شرکت نسبتاً جديد است و داراي پيشينه نيست، اما در برابر مشکلاتي که در گذشته گريبانگير اين شرکت شد، ايمن نيست. بايد ديد كه آيا گوگل، در آينده نيز چنين تكتازانه ادامه خواهد داد؟
منبع: imi.ir