بسیاری از افراد نمیدانند كه چرا یك رشته تحصیلی یا یك حرفه بهخصوص را انتخاب كردهاند. بعضیها فقط به دلیل اصرار والدینشان درس میخوانند و عدهای دیگر هم برداشتهایی خاص از شغلهایی مانند وكالت، مهندسی یا پزشكی دارند. بسیاری از دانشجویان هنوز نمیدانند دنبال چه ارزشهایی هستند و آیا اگر در رشتهای كه انتخاب كردهاند درس بخوانند میتوانند به این ارزشها برسند؟ جانهلند (روانشناس) معتقد است كه انتخاب شغل به نوعی ابراز شخصیت است. به نظر او انتخاب یك شغل منعكسكننده انگیزه، دانش، شخصیت و توانمندی یك شخص است و طرز تلقی شما را از زندگی نشان میدهد. بسیاری از افراد تحت فشار زندگی و انتظار دیگران مجبور میشوند بدون اینكه آمادگی لازم را داشته باشند، شغلی انتخاب كنند.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند كه اغلب اشخاص هنگام انتخاب شغل مراحلی را پشتسر میگذارند. در مواقع متفاوت و در مراحل مختلف زندگی عوامل متعددی مطرح میشوند. از جمله عوامل تأثیرگذار در انتخاب شغل عبارتند از: اعتماد به نفس، نوع شخصیت، میزان توانمندیها، نفوذ والدین، توجه به علایق و ارزشها، سطح اقتصادی و... در انتخاب شغل باید ببینید كدام یك از این عوامل روی شما بیشتر تأثیر میگذارند و برایتان مهم هستند. مثلا توانمندیها و شایستگیها در انتخاب شغل نقش مهمی را ایفا میكنند. در انتخاب شغل دو نكته مهم نقش مؤثری دارند؛ یكی آنكه از توانمندی لازم برای انجام آن برخوردار باشید و دیگر آنكه آیا میتوانید مطالب و موارد لازم را در این خصوص بیاموزید.
یكی دیگر از عوامل مهم در انتخاب شغل این است كه ببینید آیا اصولا به آن شغل علاقهمندید یا نه؟ در برنامهریزیهای شغلی به مسئله علاقه توجه خاصی میشود. ارزشهای شغلی شما نیز مشخص میكند كه میخواهید با شغلی كه انتخاب میكنید به كجا برسید. ارزشهای كاری جنبه مهمی از ارزشهای شما به شمار میآیند. باید بدانید كدام ارزشهاست كه به زندگی شما معنا میبخشد و بعد در انتخاب شغل خود آنها را در نظر بگیرید.
فرایند انتخاب شغل چیزی بیش از علم و اطلاع درباره دنیای كار و همخوانی آنها با نوع شخصیت شماست. با پیروی از مراحل زیر و رعایت آنها میتوانید در انتخاب شغل بهتر عمل كنید.
- با توجهكردن و دقیقشدن به خود شروع كنید. علایق، توانمندیها، ارزشها و اولویتهای خود را شناسایی كنید. این پرسشها را در ذهن داشته باشید: من چگونه میخواهم زندگی كنم؟ چه علایقی دارم؟ دوست دارم كجا زندگی كنم و چگونه محیطی را برای انجام كار ترجیح میدهم؟آگاهی از علایق خود میتواند كمك كند تا انتخاب بهتری داشته باشید.
انتخاب شغل به نوعی ابراز شخصیت است. به نظر او انتخاب یك شغل منعكسكننده انگیزه، دانش، شخصیت و توانمندی یك شخص است و طرز تلقی شما را از زندگی نشان میدهد.
به راهحلهای متفاوت فكر كنید. این مرحله با دو مرحله بعدی ارتباطی نزدیك دارد. به جای اینكه دامنه انتخابهای خود را محدود كنید، مشاغل دیگری را در نظر بگیرید كه میتوانید آنها را انجام دهید. در این مرحله حتما به علایق و ارزشهای خود توجه كنید.
اطلاعاتی درباره مشاغل دیگر جمعآوری و آنها را هم ارزیابی كنید. از خود بپرسید در چه كاری میتوانید موفقتر ظاهر شوید؟ كدام شغل بیشتر با خصوصیات شما همخوانی دارد؟ باید شغلی انتخاب كنید كه با استعدادها، ارزشها و علایق شما تناسب داشته باشد. هر شغلی كه نظرتان را جلب میكند بررسی كنید. درباره نیازهای آموزشی این مشاغل مطالعه كنید. جنبههای مثبت و منفی هر شغل را در نظر بگیرید. تا حدی كه امكانش وجود دارد با كسانی كه در این مشاغل اشتغال دارند گفتوگو كنید. از آنها نظرخواهی كنید و بپرسید كه برای آینده در انتظار چه تحولاتی هستید و از شغل خود چه انتظاراتی دارید. در كار انتخاب شغل به جنبههای اجتماعی، اقتصادی و محیط جغرافیایی نظر داشته باشید.
فرصتهای شغلی مختلف را ارزیابی كنید. پس از تهیه فهرست راهكارهای مختلف و انواع مشاغلی كه میتوانید داشته باشید، وقت كافی برای اولویتبندی آنها صرف كنید. به جنبههای عملی تصمیمات خود بیندیشید؛ كجا را برای زندگیكردن بیشتر ترجیح میدهم؟ ارزشهایم چیست؟ و برای صرف وقت با افراد خانواده و دوستانم چه بهایی درنظر میگیرم؟ اگر این شغل را انتخاب كنم میزان فراغت و ساعات تفریحم چقدر خواهد بود؟ در اطلاعات مربوط به شغل، نظرات خود و دیگران را با هم مقایسه كنید.
تصمیم بگیرید و برنامهای بریزید. بهتر است كه به یك مجموعه از تصمیمات توجه كنید. از خود بپرسید چگونه میتوانم به بهترین شكل ممكن به هدفم برسم؟ پاسخدادن به این سؤال مستلزم اطلاع از مهارتها و داشتن یك برنامه دقیق و روشن است كه شما را در رسیدن به اهدافتان كمك خواهد كرد.
البته توجه داشته باشید اگر با رعایت همه این موارد تصمیمی گرفتید و شغلی را انتخاب كردید كه نتوانست شما را راضی نگه دارد، مجبور نیستید تمام عمر به آن اشتغال ورزید.
تصمیم خود را به اجرا بگذارید. بعد از اتخاذ تصمیم با اقدام عملی به آن تحقق بخشید. به مرحله اجرا گذاشتن تصمیم گرفتهشده به معنای آن نیست كه نگرانی و هراسی نداشته باشید. مهم این است كه اجازه ندهید این نگرانیها شما را از حركت باز دارند.
به نتایج انتخاب خود توجه كنید. بعد از اقدام عملی برای اجرای تصمیم گرفتهشده، باید ببینید كه آیا انتخاب درستی كردهاید. هم خود شما و هم دنیای كار به مرور زمان تغییر میكنند. آنچه اكنون به نظر مناسب میرسد، لزوما در سالهای بعد خوشایند نخواهد بود. فرایند رشد و اعتلای شغلی، موضوعی همیشگی است. بنابرین باید خود را با تغییر شرایط هماهنگ كنید.
نارضایتی در كار
اگر از كارتان راضی نباشید، مطمئنا انتخاب یك شغل جدید راهی برای پایان بخشیدن به این نارضایتی است اما ممكن است تغییر دادن شغل هم تفاوتی ایجاد نكند.
این اشتباه است اگر فكر كنیم كه تغییر شغل لزوما نارضایتی را از بین میبرد. برای آگاهی از اینكه آیا شغل جدیدتان میتواند نارضایتی شما را از بین ببرد یا نه، ابتدا باید بدانید چه عواملی سبب ناخشنودی شما از شغل فعلیتان شدهاند. ممكن است كارتان را دوست داشته باشید؛ اما تحت تأثیر بعضی عوامل بیرونی ناراحت شوید.
ممكن است به این نتیجه رسیدهاید كه رئیستان تمام آزادیها و اختیاراتتان را از شما گرفته یا میان همكاران به اندازه كافی هماهنگی وجود ندارد. شاید هم فكر میكنید در كارتان جایی برای رشد و شكوفایی وجود ندارد. نگرانی از اخراجشدن، تقلیلدادن نیروی كار و... ابعادی دوچندان پیدا میكنند. در این مواقع اگر میتوانیم باید كارمان را رها كنیم و در غیر این صورت باید در كار خود معنا و انگیزه به وجود آوریم.
برای آگاهی از اینكه آیا شغل جدیدتان میتواند نارضایتی شما را از بین ببرد یا نه، ابتدا باید بدانید چه عواملی سبب ناخشنودی شما از شغل فعلیتان شدهاند. ممكن است كارتان را دوست داشته باشید؛ اما تحت تأثیر بعضی عوامل بیرونی ناراحت شوید
ایجاد معنا در كار
كار میتواند به ایجاد معنا برای شما كمك كند؛ اما همین كار میتواند منبع بیمعنایی باشد! شما میتوانید از طریق كارتان تفاوت قابل ملاحظهای در كیفیت زندگیتان ایجاد كنید. میتوانید بر زندگی دیگران اثر بگذارید و این میتواند باعث رضایت خاطر خود شما هم بشود.
اما همین كار میتواند مسئلهساز باشد و حتی انرژی شما را تحلیل ببرد. اگر كارتان را بیمعنی ارزیابی میكنید، برای رفع آن چه میتوانید بكنید؟
اگر شغلتان به جای اینكه به شما انرژی و نیرو بدهد، توان جسمانی و روانیتان را بگیرد چه میتوانید بكنید؟
برای رسیدن به معنا چه زمانی باید شغلتان را تغییر دهید؟ یك راه برای بررسی موضوع بیمعنا بودن و نارضایتی شغلی، توجه به چگونگی گذران اوقات خویش است. شاید بد نباشد كه یك هفته یا حتی یك ماه به جنبههای مختلف شغلی خود توجه كنید. چه عواملی در كار شما باعث اتلاف نیرویتان میشود و كدام عوامل به شما نیرو میدهند؟
در حالی كه ممكن است نتوانید تمام عوامل ناراحتكننده شغلتان را برطرف كنید؛ اما كارهای متعددی هست كه میتوانید انجام دهید و شاید از نتایج مثبت آن تعجب كنید. شاید بتوانید امیدهایی را كه به شغلتان داشتهاید از نو تعریف كنید. البته میتوانید ابتدا به انتظاری كه از شغلتان دارید توجه كنید و سپس به این بیندیشید كه آیا اگر كارتان را عوض كنید میتوانید به این خواستههایتان دست یابید. میتوانید در شغل فعلیتان تحولی به وجود آورید یا شاید بتوانید مهارتهایی كسب كنید كه سرانجام شما را به خواستهتان برساند.
تغییر شغلدادن میتواند مفید واقع شود؛ اما باید دانست كه تغییر شغل هم اغلب بهایی دارد كه باید آن را پرداخت كرد. تغییر شغلدادن میتواند رضایت شغلی شما را افزایش دهد؛ اما تغییر شغلی كه سالها داشتهاید اغلب با احساس خطر و ریسكهایی همراه است. در هر صورت توجه به این نكته ضروری است كه چون ما نیمی از ساعات بیداری خود را صرف كار میكنیم، بهتر است كاری را انتخاب كنیم كه شخصیت ما را به عنوان یك انسان مشخص كند.
اما هرگز از یاد نبرید كه كار به تنهایی نمیتواند باعث احساس موفقیت شود. اوقات فراغت و داشتن تفریح زمانی است كه میتوانیم به خودمان اختصاص دهیم و لحظاتی است كه میتوانیم آن را با توجه به خواست و علایق خود سپری كنیم.
ترجمه یكتا فراهانی- همشهری