در آمریکا یه نفر بود که فقیر بود و چیزی نداشت
یه روز که داشت از جلوی مغازه سبزیجات میگذشت دبد که 2 نوع سیب زمینی میفروشه
یکی ریز تر از اون یکی بود
ناگهان یه فکری به سرش میزنه
با یه روزنامه قرارداد میبنده که این تبلیغ را به مدت ** روز به نمایش بذار و من 2 برار هزینه آگهی را بعد از پایان تبلیغ بهت میدم
توی روزنامه اگهی میده که هر کس بزرگترین سیب زمینی را بیاره مبلغ ********** بهش جایزه میدم
در همین حین یه سوله خالی هم به مدت 2 هفته کرایه میکنه و قرارداش مثل قبلی بود
فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟
بیشتر کشاورزها و حتی مردم عادی هر کدوم یه کیسه سیب زمینی آوردند ( آخه در برابر اون مبلغ یه کیسه سیب زمینی چیزی نبود )
در مدت کوتاهی سوله پر از سیب زمینی شد
و با حضور داوران بزرگترین سیب زمینی انتخاب و جایزه داده شد
هزینه آگهی روزنامه و اجاره سوله و ... هم داد
و در اخر با فروش سیب زمینی های دیگه کلی پول به جیب زد.
یه روز که داشت از جلوی مغازه سبزیجات میگذشت دبد که 2 نوع سیب زمینی میفروشه
یکی ریز تر از اون یکی بود
ناگهان یه فکری به سرش میزنه
با یه روزنامه قرارداد میبنده که این تبلیغ را به مدت ** روز به نمایش بذار و من 2 برار هزینه آگهی را بعد از پایان تبلیغ بهت میدم
توی روزنامه اگهی میده که هر کس بزرگترین سیب زمینی را بیاره مبلغ ********** بهش جایزه میدم
در همین حین یه سوله خالی هم به مدت 2 هفته کرایه میکنه و قرارداش مثل قبلی بود
فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟
بیشتر کشاورزها و حتی مردم عادی هر کدوم یه کیسه سیب زمینی آوردند ( آخه در برابر اون مبلغ یه کیسه سیب زمینی چیزی نبود )
در مدت کوتاهی سوله پر از سیب زمینی شد
و با حضور داوران بزرگترین سیب زمینی انتخاب و جایزه داده شد
هزینه آگهی روزنامه و اجاره سوله و ... هم داد
و در اخر با فروش سیب زمینی های دیگه کلی پول به جیب زد.