«در اوج دوران جوانی كه به استخدام شهرداری تهران و سازمان تاكسیرانی درآمدم علاقه زیادی به كار قضاوت و داوری در عرصه ورزش داشتم. البته رشته تخصصی من شنا و نجات غریق بود و مدرك درجه یك بینالمللی نجات غریق داشتم. در رشته تربیت بدنی تحصیل میكردم اما از سال 1353 وارد عرصه داوری فوتبال شدم و پس از گذراندن دورههای متعدد به عنوان كمك داور كارم را شروع كردم. طی دوران خدمتم در تاكسیرانی طوری برنامهریزی كردم كه پرداختن به كار داوری فوتبال لطمهای به كارم وارد نكند. به هر حال در آن سالها دستمزد چندانی به داوران پرداخت نمیشد و من با حقوقی كه از سازمان تاكسیرانی میگرفتم امرار معاش میكردم.»
این بخشی از گفت گوی مجله تاكسی با محمد فنایی است. متن كامل این مصاحبه را كه در شماره هفتم تاكسی منتشر شده بخوانید:
فنایی پس از تحویل دادن واحد بازرسی تاكسیرانی به مدیران بعدی، پستهای دیگری را در سازمان تاكسیرانی تجربه كرد: «از حدود سال 69 كه پایان دوران مدیریت من در واحد بازرسی بود به قسمت اداره رفاه و خدمات اجتماعی رفتم و مسؤولیت ورزش این اداره را برعهده داشتم. سال 1992 میلادی و قبل از اعزام شدنم به المپیك 1992 بارسلون بود كه به عنوان مشاور عالی آقای جامی، شهردار وقت منطقه پنج منصوب شدم و خدمت كردم.»
برخورد با فوتبالیستهای راننده
كمك داور سرشناس فوتبال ایران در دهه 70 كه اكنون به عنوان یكی از كارشناسان خبره داوری در برنامههای ورزشی حاضر میشود از دوران نوجوانی جذب تشكیلات تاكسیرانی شد و طی دوران خدمتش به مدارج بالای مدیریت نیز رسید.
فنایی در خصوص روند همكاریاش با سازمان تاكسیرانی میگوید :« سال 1352 بود كه به عنوان یك كارمند ساده رسما به استخدام شهرداری تهران درآمدم. قبل از سال 52 و در نوجوانی البته با قسمتهای مختلف شهرداری همكاری میكردم. از سال 59 هم در اداره آتشنشانی مشغول به كار شدم و این همكاری تا سال 62 ادامه داشت. یادم هست اواسط سال 62 بود كه بنا به پیشنهاد داوود تاجران، مدیرعامل وقت سازمان تاكسیرانی و بر مبنای تخصصی كه داشتم به عنوان رئیس بازرسی و شكایات سازمان تاكسیرانی منصوب شدم.
از سال 62 تا 69 در همین سمت خدمت كردم و تصور میكنم یكی از حساسترین پستهای مدیریت به من سپرده شده بود. تخلفات گاه و بیگاه بعضی تاكسیها توسط شهروندان تهرانی به واحد بازرسی كه مستقیما زیرنظر مدیرعامل اداره شد، میرسید و ما موظف بودیم به انواع و اقسام شكایات و تخلفات انجام شده، رسیدگی كنیم. قبل از شروع كار لازم بود با فرهنگ و آداب و رسوم رانندگان تاكسی آشنا میشدم. بعد از این مرحله موارد تخلف را در آئیننامه آن زمان تاكسیرانی بررسی كردم. بر اساس این آئیننامه تاكسیها باید اصول اخلاقی را رعایت میكردند. بدرفتاری با مسافر و دریافت كرایه بیشتر از مبلغ تعیین شده جزو تخلفات معمول بود و در مسیر كار كردن به مسائل منكراتی نیز رسیدگی میكردیم.»
اصطكاك محمد فنایی به عنوان رئیس واحد بازرسی با تعدادی از فوتبالیستهای قدیم كه گاهی اوقات با تاكسی امرار معاش میكردند و هر ازگاهی مرتكب تخلف میشدند، جالبترین بخش ماجرای فعالیت محمد فنایی در سازمان تاكسیرانی است؛ زمانی كه كمك داور سابق فوتبال علاوه بر رسیدگی به خطاهای فوتبالیستهای آن دوران، به عنوان رئیس بازرسی سازمان تاكسیرانی هم هر از گاهی آنها را در قامت رانندگان متخلف ملاقات میكرد:« روال معمول واحد بازرسی در آن سالها این بود كه پرسنل این واحد با ماشینهای مخصوص در سطح شهر میچرخیدند و به تخلفات رانندگان تاكسی رسیدگی میكردند. خود من هم هر از گاهی شخصا سری به خیابانها میزدم تا اوضاع كردم. گاهی پیش میآمد كه آنها هم مثل تعدادی از رانندگان تاكسی مرتكب تخلف میشدند و در تیررس ما قرار میگرفتند.
مثلا گزارش میرسید تاكسی فوتبالیستها در حین تمرین خوابیده اما ما به دادن یك تذكر اكتفا میكردیم. قصد سازمان تاكسیرانی این بود كه به ورزشكاران متعهد و متاهل آن دوران تسهیلاتی داده شود اما آنها گاهی اوقات تخلفاتی میكردند كه برای ما پذیرفتنی نبود. عدهای از آنها به دلیل درگیر بودن با مسابقات داخلی و خارجی تاكسی را به افراد خاص دیگری واگذار میكردند و به همین دلیل مشكلاتی به وجود میآمد. هر از گاهی هم خبر میرسید فلان فوتبالیست مسافر دربستی سوار كرده و ما با این تخلفات برخورد میكردیم.البته طی دوران فعالیتم در واحد بازرسی از فوتبالیستهایی كه خودشان با تاكسی كار میكردند خلاف بزرگی ندیدم و بیشتر آنها به جز زمان تمرینات با تاكسی مشغول نان درآوردن و امرار معاش برای خانواده بودند. به جز فوتبالستها بسیاری از ورزشكاران رشتههای دیگر مثل كشتیگیران هم از تسهیلات سازمان تاكسی بیبهره نبودند و با تاكسی كار میكردند.»
تسهیلات تاكسیرانی در اختیار دایی
چند ماه پیش بود كه اسطوره فوتبال ایران بدون پردهپوشی از رنجهایی كه در اولین سالهای فوتبالش متحمل شده گفت و از اینكه بگوید در روزگاری نهچندان دور از راه دستفروشی ارتزاق میكرده، ابایی نداشت.
روایت محمد فنایی از سالهایی كه علی دایی در تیم تاكسیرانی بازی میكرد نشان میدهد او چه مسیر صعبالعبوری را برای اسطوره شدن در فوتبال ایران طی كرده است: «در دهه 60 كه من به عنوان رئیس واحد بازرسی تاكسیرانی خدمت میكردم اساسا پولی در ورزش نبود و فوتبال مثل امروز رونق نداشت. در آن سالها فوتبالیستهای بزرگی مثل عبدالعلی چنگیز، پرویز مظلومی و بسیاری بازیكنان مطرح دیگر از راه كار با تاكسی امرار معاش میكردند. در آن مقطع علی دایی به تازگی فوتبال باشگاهیاش را با تیم تاكسیرانی آغاز كرده بود و بعدها با پیراهن این تیم به عنوان آقای گلی مسابقات دسته دوم تهران رسید.
در همان سال امتیاز یك دستگاه تاكسی به علی دایی داده شد. دایی در آن سالها دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بود و برای امرار معاش و تامین هزینه تحصیل هر از گاهی با همین تاكسی كار میكرد. یكی از شرایط مالكیت تاكسی این بود كه افرادی مثل ورزشكاران كارنامه كمكی میگرفتند تا به دلیل مشغلههای احتمالی بتوانند تاكسی را به اقوام نزدیك نیز واگذار كنند و دایی از تسهیلات استفاده میكرد. شرط دیگر این بود كه راننده تاكسی الزاما متاهل باشد.
دایی البته در آن زمان متاهل نبود اما تعهد داد كه 6 ماه بعد ازدواج كند. او حتی فرم تعهدنامه را پر كرد اما بعدها زیر بار ازدواج نرفت و پس از آنكه از تاكسیرانی به باشگاه بانك تجارت منتقل شد تاكسی را هم واگذار كرد.
محمد فنایی و علی دایی تقریبا در یك دوره همزمان وارد تشكیلات و تیم فوتبال تاكسیرانی شدند. چه آنكه در بسیاری از بازیها یكدیگر را خارج از محــــدوده تاكسیرانی و در زمین فوتبال ملاقـــات میكردند.