مناظر طبیعى کویر لوت با ۸۰هزار کیلومترمربع وسعت در جنوب شرق ایران از زیباترین جاذبه هاى گردشگرى به شمار مى رود. رود شور به عنوان تنها رودخانه دایمى در اعماق کویر لوت جایى که به گفته کارشناسان گرمترین نقطه کره زمین است، جریان دارد. این رود از کوههاى شمال غرب بیرجند سرچشمه مى گیرد و پس از ۲۰۰ کیلومتر مسیر پرپیچ و خم در کویر سرانجام به گود نمک سر یا معدن نمک شهداد مى رسد. آب این رود بسیار شور است و هرچه به چاله مرکزى لوت نزدیکتر مى شود بر اثر گذشتن از بسترهاى شور و نیز تبخیر شدید آب، غلظت املاح در آن به حدى زیاد مى شود که در کناره هاى قسمت پایینى آن کیلومترها اثرى از گیاه دیده نمى شود. در کناره هاى رود شور قبل از رسیدن به معدن نمک به علت بالا رفتن غلظت، بلورهاى زیباى نمک که شکلهاى جذاب هندسى دارند به چشم مى خورد. نمک رود شور قابل استحصال است و در حال حاضر از نمک معدن آن استفاده مى شود.
آب رود شور که از مناظر چشم نواز کویر شهداد است به علت خشکسالى بسیار کاهش یافته است. از کلوتهاى کویر شهداد هم که بزرگترین عارضه کلوخى طبیعى دنیا هستند به عنوان منحصربفردترین و جذابترین عارضه کویر نام برده مى شود. عارضه هاى کلوخى یا کلوتها در اثر فرسایش آبى و بادى طى هزاران سال شکل گرفته اند و از دور مانند شهرى بزرگ اما بدون جمعیت به نظر مى آیند. این شهر کلوخى در فاصله ۴۰ کیلومترى شرق و شمال شرق شهداد قرار گرفته و مساحت آن بیش از ۱۱هزار کیلومترمربع است.
ژنرال سرپرسى سایکس که در قدیم یکى از با نفوذترین عوامل انگلیس در ایران بوده در مورد کلوتها نوشته : آثار شهر کلوتها از غرایب طبیعت است ، در حین عبور از بین این نقاط مخروب، شخص تصور مى کند از وسط قلاع و قصرهاى جن و پرى مى گذرد. «این ابنیه اى که طبقه طبقه روى هم بنا شده و گویا اشخاصى وراى بنى نوع انسان در ساختمان آن دخیل بوده اند، اشکال عبادتگاهها، اهرام، برجها و قعله هاى بزرگى را در نظر انسان مجسم مى کنند و بدون اغراق از مشاهده آنها شخص به خود مى لرزد.» امواج شن در کوچه و دالانهاى کلوتها از یک سو و سرابهاى زیبا در این شهر افسانه اى قطره اى از دریاى قدرت الهى را نمایان مى سازد. سراب در کلوتها به قدرى زیبا است که گویى صدها کشتى و قایق بر آب شناور هستند.
دشت ریگ سوخته یا تل گندم بریان از دیگر جاذبه هاى زیبا و دیدنى کویر لوت است. تل گندم بریان با مساحت ۴۸۰ کیلومتر در شرق رود شور قرار دارد و سطح آن از گدازه هاى آتشفشانى سیاهرنگ پوشیده شده، رنگ تیره این خطه با جذب حرارت خورشید، موجب افزایش گرماى موجود مى شود. گفته مى شود در تابستان دماى هوا در این نقطه در سایه ۶۵درجه بالاى صفر و در آفتاب در روى گدازه هاى آتشفشانى به ۱۰۰درجه سانتیگراد مى رسد. شهداد با ۲۴هزار کیلومتر مربع وسعت به عنوان بزرگترین و باستانى ترین بخش کرمان در حاشیه غربى لوت و در ۱۰۰کیلومترى شمال کرمان قرار گرفته است.
از آثار تاریخى این بخش نیز مى توان به پیر بابامسافر، قلعه هاى چغوکى، رموک و کهنه، بقعه امامزاده، بقایاى آثار تمدن شش هزار ساله و آب انبارهاى قدیمى اشاره کرد. قلعه رموک به عنوان قدیمى ترین قلعه شهداد مربوط به قرون اولیه اسلامى مى باشد و در سال ۱۳۴۷در فهرست آثار ملى به ثبت رسیده است. این قلعه در فاصله چهار کیلومترى شمال شهداد قرار دارد و مرمت آن از سال گذشته آغاز شده است. این اثر به علت ارزش تاریخى آن و قرار گرفتن در محور گردشگرى کمپ کویرى و کلوتهاى شهداد مورد توجه گردشگران قرار دارد. تپه هاى تخم مرغى شکل، طلوع و غروب بى نظیر آفتاب کویر، شبهاى پرستاره، سکوت دل انگیز و شنهاى روان از دیگر جاذبه هاى اعجاب آور در دل کویر به شمار مى روند.
گندم بریان تپه اى به مساحت ۴۸۰ کیلومتر مربع است که از گدازه هاى سیاهرنگ آتشفشانى پوشیده شده است. این تپه به عنوان گرمترین نقطه کره زمین از سوى پروفسور پرویز کردوانى معرفى شده است که دماى آن در سایه در تابستان به ۶۷ درجه سلیسوس مى رسد و در حقیقت قطب گرمایى کره زمین بشمار مى رود.
«گندم بریان» یا «ریگ سوخته» در ۸۰ کیلومترى شمال شهر شهداد در کویر لوت واقع است و به دلیل نداشتن جاده و راه مشخص دستیابى به آن به سختى و تنها با همراهى تعداد معدودى که آشنا به مسیرها هستند امکان پذیر است. این تپه هم از لحاظ زمین شناسى و هم به عنوان یک جاذبه گردشگرى نیاز به بازشناسى و معرفى بیشتر دارد و باید زمینه دستیابى آسانتر علاقمندان به آن نیز فراهم شود. دماى هوا از آبان تا فروردین در این نقطه کره زمین قابل تحمل و طبیعى است و تنها در همین فرصت است که مى توان به سفر به گندم بریان فکر کرد.
* کویرشهداد
کویر شهداد بخشى از کویر لوت به شمار مى رود. سرزمینى با پدیده ها و شگفتى هاى ناشناخته که مى تواند پنجره اى نو به صنعت طبیعت گردى ایران بگشاید. کویر، تنها یک اقلیم و جغرافیا نیست، خوب که بنگریم تن پوش فرهنگ و تاریخ را هم بر تن لوت و عریانش مى بینیم.کویر با آسمان پرستاره، سکوت، شب هاى آرام، طلوع و غروب هاى زیبا، ســراب فریبنده، کلوت هاى افسانه اى شهر مانند که به قصرهاى شکوهمند مى مانند در کنار محوطه هاى باستانى و طعم شیرین پرتقال و رطب هاى خرماى بزمانى شهداد براى همه افراد با سلایق و ملیت هاى متفاوت جذاب است.در کنار جاذبه هاى یاد شده، رود دایمى شور با بــــــلورهاى زیباى نمک، تپه گندم بریان، گدار باروت، نمک هاى تخم مرغى شکل، منطقه بدون حیات و باکترى عمق کویر، بوته هاى گز(نبکا ) در حاشیه آن، زیبایى کویر را صد چندان کرده اند. جایى که همچون سیاره هاى ناشناخته نیاز به کشف و شناسایى بیشتر دارد.
شب کویر هم که خیال انگیز و توصیف نشدنى است چنـــــانکه در هیچ جاى دیگرى نمى توان شب هاى سرمه اى و پرستاره را این چنین تجربه کرد. شــــب که بر کویر چتر مى گسترد مى خواهى دستت را به هواى چیدن ستاره ها بالا ببرى.اینجا آسمان و زمین بهم نزدیک ترینند. هر چه روزها آسمان و خورشید پرفروغش به نامهربانى بر زمین سوخته و تفتیده کویر گرما و آتش مى پاشند شب ها اما به جبران آن، گویى با مهربانى تمام فاصله ها را از میان برمى دارند و آسمان ستاره هاى زیبایش را به سخاوت تمام به زمین مى بخشد.
* آغاز راه
دیگر بار مسافر کویر شده ایم. ماشاالله پورحسینى رئیس هلال احمر شهداد خودروى سفر به گندم بریان را مهیا کرده است. ۳ نفر از بچه هاى هلال احمر و نماینده میراث فرهنگى منطقه همراهیمان مى کنند. در ابتداى مسیر و در ورودى شهداد، گروهى دیگر از امدادگران هلال احمر با شربت «کاشکیلو» که از شکوفه هاى نخل هاى منطقه بدست مى آید به استقبالمان مى آیند. نوروز امسال هم از همه گردشگرانى که به شهداد آمدند با همین شربت پذیرایى شد. ساعت ۱۵/۴۵ از شهداد خارج مى شویم و از جاده شهداد به نهبندان از کنار روستاهاى تکاب شکالى مى گذریم.
درختان گز با جمع شدن شن هاى روان در اطرافشان مانند گلدان هاى بیابانى در کنار جاده تا «ده سیف» خودنمایى مى کنند. به این تپه ها و گزها، نبکا گفته مى شود که ارتفاع بعضى از آنها تا ۱۵ متر هم مى رسد. بلندترین نبکاى جهان با ۱۵ متر ارتفاع در روستاى
کریم آباد شهداد وجود دارد. هرچه جلوتر مى رویم زمین از پوشش گیاهى خالى تــر مى شود و تنها ۵ کیلومتر پس از ده سیف در ۳۰ کیلومترى شهداد، پوشش گیاهى کاملا ناپدید مى شود و کویر تا آنجا که چشم کار مى کند آغوش به رویمان مى گشاید.
کلوت ها که مانند یک شهر بزرگ به نظر مى رسند از دور دیده مى شوند اما چون مسیر ما گندم بریان است در کیلومتر ۴۵ از جاده اصلى جدا مى شویم و از مسیر قدیمى که کاروان هاى شتر تا دهه ۳۰ و برخى کامیون ها تا دهه ۷۰ از آن استفاده مى کردند راه را ادامه مى دهیم. راه مشخصى وجود ندارد، از گروه ۵ نفره آنها که پیش از این تا تپه گندم بریان رفته اند راه را از بیراهه ها مى یابند و راننده خودرو با سرعتى که حداکثر به ۲۵ کیلومتر مى رسد با احتیاط به سمت تپه مى راند. ساعت ۱۷ به نخستین کلوت ها مى رسیم. سراب در کویر موج مى زند و کلوت هاى کوچک و بزرگ قایق وار بر آن شناورند. خدا در کویر بدون سفال و متال، رنگ و سنگ، شهرى آفریده که ساعت ها از دیدنش مبهوت مى شوى.
از میان کلوت ها که به خیابان هاى شهر کلوخى مى مانند مى گذریم در حالى که لحظه اى چشم از این عارضه هاى کلوخى که در اثر فرسایش بادى و آبى به وجود آمده اند بر نمى داریم. طول منطقه اى که کلوت ها در آن جاى دارد ۱۴۵ کیلومتر و عرض آن حدود ۸۵ کیلومتر است. شهرى بدون جمعیت و با ۱۱ هزار کیلومتر مربع وسعت که از شهرهاى بزرگ جهان بزرگتر و زیباتر است. ۷۵ کیلومتر از شهداد و ۳۰ کیلومتر از جاده اصلى شهداد به نهبندان دور شده ایم که به نمک هاى تخم مرغى شکل برخورد مى کنیم.
در این محل به دلیل نزدیکى به رود شور، با تبخیر آب، نمک برجاى مانده است و به مرور زمان، آب در ستون هاى ایجاد شده بالا آمده و با تبخیر بر ارتفاع نمک افزوده شده است و در نهایت نمک به صورت تخم مرغ، گنبدهاى کوچکى ساخته است.
هزار متر آن طرفتر به رود شور با بستر سفید رنگ و پوشیده از نمک مى رسیم. براى رسیدن به تپه باید از رود بگذریم اما حالت باتلاقى در بستر رود که منجر به نشستن خودرو در کف رود و گیرافتادن آن مى شود ما را از این مسیر منصرف مى کند.
گندم بریان با لبه اى سیاه رنگ در سمت راست رود دیده مى شود. راه را در امتداد رود با خودرو ادامه مى دهیم تا به تپه نزدیکتر شویم. پس از یک کیلومتر توقف مى کنیم و با برداشتن ۳ ظرف آب راه تپه را پیاده در پیش مى گیریم. آب رود شور جریان دارد، از محلى که نمک هاى کف رود محکم تر است از رود مى گذریم.
سطح زمین از سنگریزه هاى سیاه پوشیده شده است. راه رفتن در شنزار نفس گیر است.دو تا از ظرف هاى آب را در مسیر مى گذاریم تا با سبکتر شدنمان راحت تر و سریعتر حرکت کنیم. ساعت ۱۸/۴۰ را نشان مى دهد و ۳۰ دقیقه اى مى شودکه در راه هستیم. به پایین تپه مى رسیم. ارتفاع تپه حدود ۲۰۰ متر است. از پایین پلکانى به نظــــر مى رسد که سنگ هاى سیاه آتشفشانى زیبایى خاصى به آن داده اند. هر چه جلوتر مى رویم عظمت تپه مشهود تر مى شود. شیب مسیر تندتر مى شود اما با شوق رسیدن به بالاى تپه و تماشاى آن قبل از تاریک شدن هوا ادامه مى دهیم و ساعت ۱۹ است که همه بر سطح تپه گندم بریان گام مى گذاریم.
تپه گندم بریان با سنگ هاى آتشفشانى سیاهرنگ کاملاً پوشیده شده است. سنگ ها هر یک به شکلى درآمده اند و فرسایش بادى در طول سالیان دراز صحنه هاى زیبایى را از همنشینى سنگ و شن خلق کرده است. بى اختیار در برابر این شکوه و بزرگى پیشانى بر سنگ هاى سیاه مى ساییم و خالق این همه زیبایى را شکر مى گوییم. توصیف آن سخت و ناممکن است. خورشید در حال غروب کردن است تا فرسنگ ها اثرى از انسان و موجود زنده نیست و ما در دل کویر تنها کسانى هستیم که روى تپه گام برمى داریم.
دقایقى بعد که راه برگشت را در پیش گرفته ایم وقتى به پایین تپه مى رسیم همه جا را شب فرا گرفته است. سکوت و تاریکى در هم تنیده است و ما لحظاتى را سرشار از آرامش تجربه کرده ایم. در مسیر به سختى دو ظرف دیگر آب را پیدا مى کنیم و سیــر مى نوشیم هوا چندان گرم نیست از رود شور در تاریکى و با کمک نور ضعیف تلفن هاى همراه مى گذریم. ۱۹/۴۰ سوار خودرو مى شویم و راه برگشت را در یک شب کویرى پرستاره به سوى شهداد در پیش مى گیریم.
حدود ۳۶ کیلومتر را در تاریکى مى پیماییم، با ردیابى اثر لاستیک هاى خودرو که از عصر تازه مانده اند ساعت ۲۲ به جاده اصلى مى رسیم. سفرى همراه با کنجکاوى، دلهره و زیبایى را تجربه کرده ایم. علیرضا پورحسینى مى گوید: گندم بریان و کویر وهم انگیز بود. ابراهیمى نماینده میراث فرهنگى منطقه مى گوید: ما به گرمترین نقطه کره زمین رفتیم و این یک سفر به یاد ماندنى برایم است. یکى دیگر از همراهان مى گوید: در کویر با تمام وجودم خدا را حس کردم و دیگرى مى گوید: تصور نمى کردم گندم بریان به این عظمت باشد.
* چرا گندم بریان
اهالى شهداد به تپه گندم بریان، ریگ سوخته هم مى گویند. یکى از کسانى که سال ها در کویر با کامیون رفت و آمد کرده و به تجارت بین دو منطقه شهداد و جنوب خراسان (بیرجند) پرداخته است. در این باره مى گوید: چون سطح تپه از گدازه هاى سیاه رنگ کاملا پوشیده شده مردم در گذشته ریگ سوخته مى گفتند که هنوز هم رایج است.
رضا عبدالهى با اشاره به سفر کاروان هاى شتر تا دهه ۱۳۳۰ از مسیر کویر لوت به شهداد و خراسان مى افزاید: گفته مى شود کاروانى مجبور به خالى کردن بار گندم خود در این محل شده است. پس از چند روز که از شهداد شترهاى تازه نفس براى حمل گندم و ادامه مسیر مى آورند مشاهده کردند گندم هایشان حالت برشته، بو داده شده یا بریان پیدا کرده است و آن زمان به این تپه گندم بریان هم مى گویند.
* نظر زمین شناسان
یکى از کارشناسان ارشد زمین شناسى سنگ هاى تپه گندم بریان را گدازه هاى آتشفشانى دانست که در اثر فعالیت آتشفشان در سطح وسیعى پخش شده اند. محمد حسین بهجتى تعیین عمر دقیق سنگ ها و تپه را منوط به بررسى بیشتر مى داند و مى گوید: این سنگ ها قلیایى (بازى) و از نوع آذرین بیرونى هستند. او اضافه مى کند: پس از خروج ماگما از دهانه آتشفشان با حرکت دوکى شکل گدازه ها در آسمان، گازها از داخل آنها خارج شده اند که منجر به ایجاد حفراتى در آنها شده است. به اعتقاد وى دهانه آتشفشان در اثر فرسایش از بین رفته است. بیابان شناس معروف و استاد دانشگاه تهران معتقد است گندم بریان شهداد گرمترین نقطه کره زمین است که دماى هوا در سایه آن به ۶۷ درجه سلسیوس مى رسد.
پروفسور پرویز کردوانى که سال ها در کویر لوت تحقیق کرده گفت: رنگ سیاه سنگ ها باعث جذب انرژى خورشید در تابستان به میزان زیادى توسط آنها و بالا رفتن دما مى شود. وى مساحت گندم بریان را ۴۸۰ کیلومتر مربع اعلام مى کند.
* کویر لوت دیگر دورافتاده نیست
با بهره بردارى از جاده شهداد - نهبندان که با ۲۹۳ کیلومتر طول از میان کلوت هاى شهداد در کویر مى گذرد همه دوستداران طبیعت و گردشگران مى توانند از جاذبه هاى کویر دیدن کنند، چنانکه به گفته بخشدار شهداد در تعطیلات نوروزى امسال هم بیش از ۳۰ هزار نفر به شهداد و کویر سفر کردند و ۱۶۷۳ نفر در کمپ گردشگرى کویر اقامت کامل شبانه داشته اند. محمد مؤمنى مى گوید: کمپ گردشگرى کویر با ۳۴ آلاچیق، آب بهداشتى، برق، راه آسفالته و برج هاى نور در ۲۸ کیلومترى شمال شرقى شهداد در مسیر کلوت ها قرار دارد و گردشگران مى توانند در آن استراحت و اقامت کنند.
وى درباره امکان سفر علاقه مندان به گندم بریان گفت: ساخت جاده فرعى به گندم بریان در حال مطالعه و بررسى است و به احتمال فراوان از کیلومتر ۷۵ جاده شهداد به نهبندان یک راه شوسه به طول ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر براى دسترسى گردشگران به تپه تا مهرماه امسال ساخته مى شود. یک توریست فنلاندى که براى دومین بار در ۵ سال گذشته به شهداد سفر کرده کلوت را زیبا توصیف مى کند. «کیموکى روس» خود را عکاس روزنامه «کارجانالو» و ۵۰ ساله معرفى مى کند. او با دوچرخه از کرمان تا شهداد را پیموده و خواستار معرفى جاذبه هاى کویر در سطح بین المللى است.
رئیس مؤسسه طبیعت گردى نیز بر ایجاد زیرساخت هاى گردشگرى در نزدیکى کلوت ها تأکید دارد. محمد على اینانلو به سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى پیشنهاد مى کند دو کمپ گردشگرى دیگر در منطقه شهداد بسازد.
عبدالحسین زرگانى از هموطنان اهوازى هم استقبال و راهنمایى گردشگران را خوب دانسته و مى گوید: حضور گشت هاى امدادى هلال احمر تا عمق ۱۵۰ کیلومترى کویر لوت آرامش خاطر را براى گردشگران به ارمغان آورد. اما شهردار شهداد مى گوید: احداث و تکمیل پروژه هاى گردشگرى و رفاهى به اعتبار ویژه نیاز دارد. اسدالله رجبى با بیان اینکه شهداد به یک نقطه گردشگرپذیر تبدیل شده است از مسئولان استانى مى خواهد اعتبارات شهردارى شهداد را افزایش دهند.
بخش شهداد با ۲۴ هزار کیلومتر مربع وسعت ۳۰ هزار نفر جمعیت و ۲ نقطه شهرى در ۹۵ کیلومترى شمال شرق کرمان در همسایگى کویر لوت واقع است.
منبع : خبرگزاری ایران زمین