Miss zahra
متخصص بخش تکنولوژی
برای جاودانه بودن حاضر به چه کاری هستید؟ چه مقدار میپردازید تا همیشه زنده باشید؟ این نکته را در ذهنتان داشته باشید که منظور از جاودانگی یعنی زمانی بسیار بسیار طولانی و تصور کنید که چه برنامههای هیجان انگیزی را ترتیب داده و چه رویدادهای شگفت انگیزی را تجربه خواهید کرد.
بر اساس واقعیات تاریخی تنها مذاهب کلید جاودانگی را در اختیار دارند. موهبتی الهی که مستقیما و از طریق وحی بیان شده است. جاودانگی تولد دوباره هوشیاری است که به صورت معنوی و پس از بین رفتن جسم فیزیکی ما خود را نشان میدهد. اما حدس بزنید چه شگفتی پیش روی ماست. اما اکنون تعدادی از محققان نانوتکنولوژی ادعا میکنند جاودانگی درطی چند دهه آینده در دسترس همگان قرار خواهد گرفت و مرگ تنها انتخابی است که شما میکنید! انتخابی کاملا اختیاری و نه یک واقعیت تزلزل ناپذیر هستی. فارق از درست و غلط بودن این ادعا، بد نیست با تفکر آنها بیشتر آشنا شویم.
حال ببنیم چگونه این پیشبینی تحقق میپذیرد. اینتل در حال حاضر دستگاه کوچکی ساخته با اندازه ای حدود ۲۰ نانومتر. قطر یک گلبول قرمز در انسان چیزی حدود ۱۰۰۰۰ نانومتر است. در بعد دوم ما میتوانیم حدود ۲۵۰۰۰۰ ترکیب را در فضایی به اندازه یک گلبول قرمز جای دهیم. و هر روز که میگذرد و با پیشرفت سریع فناوری و دانش بشر شاید روزی برسد که بتوانیم ۲۵۶ میلیون ترکیب را در یک گلبول جای دهیم. اگر این میزان را در بعد سوم حساب کنیم رقمی شگفت انگیز بدست میآید.
و نکته اینجاست، اگر ما به چنین توانایی بینظیری در فناوری دست پیدا کنیم این قابلیت را خواهیم داشت روباتی بسیار کوچک با کارایی فوقالعاده بالا تولید کنیم. روباتی که این ویژگی را داشته باشد که در بدن ما زندگی کرده و بر اساس برنامه ریزیهای انجام شده، مشکلات جسمانی را به محض ایجاد شدن از میان بردارد.
اگر بتوانیم این روبوت را با اندازه تقریبی یک ده هزارم حجم یک گلبول قرمز تولید کرده به آن توانایی تفکر و عملکردی کاملا مستقل داده و آن را در جهت خواست خود برنامه ریزی کنیم به قدرت شگفت انگیز جاودانگی دست یافتهایم. پس از آن کافی است روبوت مذکور مجهز به توانایی های خاص شود تا بتواند به راحتی وارد سلولهای بدن شده و کلیه عوامل دخیل در فرآیند پیری را شناسایی و بازسازی کند. در نتیجه به سلول کمک میکند که به نسخه جوانتر خود تبدیل شده، پیر شدن بافتها و اندامها متوقف شود. در عین حال در هنگام آسیب دیدگی به بهبود هر چه سریعتر بافتها کمک کرده مشکلات جسمانی را پیش از جدی تر شدن رفع کند. اگر ما قادر باشیم این کار را برای تمامی سلولهای بدن انجام داده و نظمی مشخص به آن دهیم، شما میتوانید برای همیشه زندگی کنید، از حوادث رانندگی، بلایای طبیعی و هر چیز دیگری که سلامت و زندگی شما را تهدید میکند جان سالم به در برید. این ایده خیلی رویایی به نظر میرسد نه!
[h=3]سوال اصلی اینجاست، چه زمانی این ایده واقعیت پیدا میکند؟ پاسخ این سوال تفاوت بین مرگ و زندگی است. برخی معتقدند با توجه به اختراعات و اکتشافات کنونی نزدیک به ۴۰ سال دیگر ما شاهد تبدیل این ایده به واقعیت خواهیم بود. اما گروه دیگر معتقدند برای عملی شدن این ایده شاید بایدصدها سال در انتظار باشیم. آنها برای توجیه نظریه خود به اشکالات موجود در زمینه تحقق این رویا اشاره میکنند. که شامل موارد زیر میباشد.
هم اکنون ما نمیتوانیم یک روبات کاملا مستقل از هر پیچیدگی اختراع کنیم. بهترین ماشینهای دست ساز ما تنها میتوانند به انجام دادن کارهایی ساده و بدور از هر پیچیدگی اکتفا کنند.
حتی اگر ما موفق به ساخت این روبوت شویم در حال حاضر توانایی نوشتن برنامه نرمافزاری ویژه، برای کنترل کردن آن را نداریم. اگر فرض را بر این بگذاریم که این روبوت را ساخته و برنامه ریزی آن نیز با موفقیت به پایان رسیده باشد، اطلاعات ما در مورد علم زیست شناسی هنوز به آن پایه نرسیده که مکان، نوع فعالیت و نحوه عملکرد را برای این روبوت مشخص کنیم.
اگر بتوانیم این روبوت را در سایز مورد نظر نیز تولید کنیم هنوز درباره منبع انرژی و چگونگی انتقال این انرژی به روبوت سردرگم هستیم و هیچ ایدهای در مورد چگونگی کنترل کردن آن نداریم.
متخصصین نانوتکنولوژی اینگونه پاسخ میدهند نگران نباشید، تکنولوژی با سرعتی بیسابقه در حال فتح قله های دانش است. منحنی لگاریتمی برای فناوری های گوناگون ثابت میکند که چگونه این تکنولوژیها حتی بسیار سریعتر از آنچه تصور میشد پیشرفت میکنند.
اما در اینجا مسئله ای که باید در ذهن داشته باشیم این است که وقتی در مورد آینده علم تامل میکنیم باید چشم را بر پیش بینیهایی که خود امید برآورده شدنشان را داریم، ببندیم. یعنی بیجهت دل به موفقیت طرح نبندیم فقط چون این آرزوی ماست. برای درک بهتر توجه شما را به مثالی در این مورد جلب میکنیم. پیش بینیهای تکنولوژیکی عموما درست از آب در نمیآیند. در۱۹۶۵ مطالعات انجام شده نشان میداد که سرعت مسافرت انسان در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۶۳ بیشتر و بیشتر شده و انتقال این سرعت بر روی منحنی های لگاریتمی شیبی تند را نشان میداد که یعنی انسان میبایست تا اواخر قرن بیستم با سرعتی معادل سرعت نور سفر کند. اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد. اما اینکه آیا این آرزوی دیرینه انسان جامه عمل میپوشد یا خیر؟ سوالی است که بشر هنوز برای پاسخ گویی به آن آمادگی ندارد.
بر اساس واقعیات تاریخی تنها مذاهب کلید جاودانگی را در اختیار دارند. موهبتی الهی که مستقیما و از طریق وحی بیان شده است. جاودانگی تولد دوباره هوشیاری است که به صورت معنوی و پس از بین رفتن جسم فیزیکی ما خود را نشان میدهد. اما حدس بزنید چه شگفتی پیش روی ماست. اما اکنون تعدادی از محققان نانوتکنولوژی ادعا میکنند جاودانگی درطی چند دهه آینده در دسترس همگان قرار خواهد گرفت و مرگ تنها انتخابی است که شما میکنید! انتخابی کاملا اختیاری و نه یک واقعیت تزلزل ناپذیر هستی. فارق از درست و غلط بودن این ادعا، بد نیست با تفکر آنها بیشتر آشنا شویم.
حال ببنیم چگونه این پیشبینی تحقق میپذیرد. اینتل در حال حاضر دستگاه کوچکی ساخته با اندازه ای حدود ۲۰ نانومتر. قطر یک گلبول قرمز در انسان چیزی حدود ۱۰۰۰۰ نانومتر است. در بعد دوم ما میتوانیم حدود ۲۵۰۰۰۰ ترکیب را در فضایی به اندازه یک گلبول قرمز جای دهیم. و هر روز که میگذرد و با پیشرفت سریع فناوری و دانش بشر شاید روزی برسد که بتوانیم ۲۵۶ میلیون ترکیب را در یک گلبول جای دهیم. اگر این میزان را در بعد سوم حساب کنیم رقمی شگفت انگیز بدست میآید.
و نکته اینجاست، اگر ما به چنین توانایی بینظیری در فناوری دست پیدا کنیم این قابلیت را خواهیم داشت روباتی بسیار کوچک با کارایی فوقالعاده بالا تولید کنیم. روباتی که این ویژگی را داشته باشد که در بدن ما زندگی کرده و بر اساس برنامه ریزیهای انجام شده، مشکلات جسمانی را به محض ایجاد شدن از میان بردارد.
اگر بتوانیم این روبوت را با اندازه تقریبی یک ده هزارم حجم یک گلبول قرمز تولید کرده به آن توانایی تفکر و عملکردی کاملا مستقل داده و آن را در جهت خواست خود برنامه ریزی کنیم به قدرت شگفت انگیز جاودانگی دست یافتهایم. پس از آن کافی است روبوت مذکور مجهز به توانایی های خاص شود تا بتواند به راحتی وارد سلولهای بدن شده و کلیه عوامل دخیل در فرآیند پیری را شناسایی و بازسازی کند. در نتیجه به سلول کمک میکند که به نسخه جوانتر خود تبدیل شده، پیر شدن بافتها و اندامها متوقف شود. در عین حال در هنگام آسیب دیدگی به بهبود هر چه سریعتر بافتها کمک کرده مشکلات جسمانی را پیش از جدی تر شدن رفع کند. اگر ما قادر باشیم این کار را برای تمامی سلولهای بدن انجام داده و نظمی مشخص به آن دهیم، شما میتوانید برای همیشه زندگی کنید، از حوادث رانندگی، بلایای طبیعی و هر چیز دیگری که سلامت و زندگی شما را تهدید میکند جان سالم به در برید. این ایده خیلی رویایی به نظر میرسد نه!
[h=3]سوال اصلی اینجاست، چه زمانی این ایده واقعیت پیدا میکند؟ پاسخ این سوال تفاوت بین مرگ و زندگی است. برخی معتقدند با توجه به اختراعات و اکتشافات کنونی نزدیک به ۴۰ سال دیگر ما شاهد تبدیل این ایده به واقعیت خواهیم بود. اما گروه دیگر معتقدند برای عملی شدن این ایده شاید بایدصدها سال در انتظار باشیم. آنها برای توجیه نظریه خود به اشکالات موجود در زمینه تحقق این رویا اشاره میکنند. که شامل موارد زیر میباشد.
هم اکنون ما نمیتوانیم یک روبات کاملا مستقل از هر پیچیدگی اختراع کنیم. بهترین ماشینهای دست ساز ما تنها میتوانند به انجام دادن کارهایی ساده و بدور از هر پیچیدگی اکتفا کنند.
حتی اگر ما موفق به ساخت این روبوت شویم در حال حاضر توانایی نوشتن برنامه نرمافزاری ویژه، برای کنترل کردن آن را نداریم. اگر فرض را بر این بگذاریم که این روبوت را ساخته و برنامه ریزی آن نیز با موفقیت به پایان رسیده باشد، اطلاعات ما در مورد علم زیست شناسی هنوز به آن پایه نرسیده که مکان، نوع فعالیت و نحوه عملکرد را برای این روبوت مشخص کنیم.
اگر بتوانیم این روبوت را در سایز مورد نظر نیز تولید کنیم هنوز درباره منبع انرژی و چگونگی انتقال این انرژی به روبوت سردرگم هستیم و هیچ ایدهای در مورد چگونگی کنترل کردن آن نداریم.
متخصصین نانوتکنولوژی اینگونه پاسخ میدهند نگران نباشید، تکنولوژی با سرعتی بیسابقه در حال فتح قله های دانش است. منحنی لگاریتمی برای فناوری های گوناگون ثابت میکند که چگونه این تکنولوژیها حتی بسیار سریعتر از آنچه تصور میشد پیشرفت میکنند.
اما در اینجا مسئله ای که باید در ذهن داشته باشیم این است که وقتی در مورد آینده علم تامل میکنیم باید چشم را بر پیش بینیهایی که خود امید برآورده شدنشان را داریم، ببندیم. یعنی بیجهت دل به موفقیت طرح نبندیم فقط چون این آرزوی ماست. برای درک بهتر توجه شما را به مثالی در این مورد جلب میکنیم. پیش بینیهای تکنولوژیکی عموما درست از آب در نمیآیند. در۱۹۶۵ مطالعات انجام شده نشان میداد که سرعت مسافرت انسان در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۶۳ بیشتر و بیشتر شده و انتقال این سرعت بر روی منحنی های لگاریتمی شیبی تند را نشان میداد که یعنی انسان میبایست تا اواخر قرن بیستم با سرعتی معادل سرعت نور سفر کند. اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداد. اما اینکه آیا این آرزوی دیرینه انسان جامه عمل میپوشد یا خیر؟ سوالی است که بشر هنوز برای پاسخ گویی به آن آمادگی ندارد.