Miss zahra
متخصص بخش تکنولوژی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه مطالعات رسانهای بدون فلسفه نمیتواند امری جدی باشد، گفت: کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" نشان میدهد که اگر نگاه فلسفی وجود نداشته باشد، مطالعات رسانهای بیشتر کاری در حوزه فهم عامه خواهد بود.
به گزارش خبرنگار مهر، در دومین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتابهای انتشارات همشهری، کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" که توسط احد علیقلیان ترجمه شده و بیژن عبدالکریمی ویراستاری علمی آن را بر عهده داشته است، یکشنبه، دهم بهمن ماه 1389 با حضور بیژن عبدالکریمی، حسین کاجی، سید محمد مهدیزاده در فرهنگسرای رسانه نقد و بررسی شد.
دکتر بیژن عبدالکریمی: رسانهها نحوه هستی ما و عالم را شکل میدهند
در ابتدای این نشست دکتر بیژن عبدالکریمی گفت: من به بهانه نقد و بررسی این کتاب میخواهم به بررسی وضعیت فرهنگی خودمان با تأکید بر مطالعات رسانهای بپردازم. به نظر من چاپ این کتاب پدیدهای فرهنگی در جامعه ماست که میتواند به فهم بسیاری از وجوه فرهنگی این جامعه کمک کند. به هر حال به نظر میرسد که در نهادهای فرهنگی ما برنامههای طولانی مدت وجود ندارد و در نتیجه ما نهادهای اصیلی نداریم که عمری طولانی نیز داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمالافزود: من با تمام وجودم کوشیدم که متن این کتاب را به خوبی ویرایش کنم اما متأسفانه بعد از چاپ آن به نظر میرسد فرد دیگری نیز متن ویرایش شده مرا باز ویرایش کرده است و بنابراین من نمیدانم در اینجا باید از خودم دفاع کنم یا درباره این کتاب سخن بگویم. به هر حال این مسئله نیز ضعفی بنیادین در ساختار فرهنگی ماست که معلوم نیست مسئولیت هر متن با چه کسی است.
ویراستار علمی کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" ادامه داد: این کتاب، کتاب بسیار بسیار ارزشمندی در حوزه پژوهشهای رسانهای است که کوشیده دیدگاههای کلاسیک و برجسته را در این حوزه در سنتهای مختلف تبیین کند. شاخصه اصلی این کتاب رویکرد هایدگری مؤلف آن است. کاری که لون در این کتاب انجام داده این است که تلقی هایدگر از تکنولوژی را در بحث از مطالعات رسانهای مدنظر قرار میدهد. ویدر این کتاب میکوشد نشان دهد که امروزه رسانهها نحوه هستی عالم و خود ما را شکل میدهند. بنابراین به نظر میرسد این کتاب که کتابی فلسفی نیز هست، به عنوان یک متن درسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
این استاد فلسفه با اشاره به اینکه لون در این کتاب کوشیده تا مباحثی را به طور فشرده در رابطه با فلسفه تکنولوژی و مطالعات رسانه مطرح کند، یادآور شد: به نظر میرسد که قرار نبوده این کتاب مسئله محور باشد بلکه هدف ارائه پرسپکتیوی از مسایل مختلف برای مخاطبان بوده است و به همین دلیل هم کتاب خوبی است.
وی تصریح کرد: باید گفت که بدون برخورداری از زمینههای فلسفی، پژوهش در حوزه فرهنگ به طور عام و پژوهش در حوزه رسانهها به طور خاص کاری بیمعناست. این اثر لون نشان میدهد که اگر نگاه فلسفی وجود نداشته باشد، مطالعات رسانهای بیشتر کاری در حوزه فهم عامه خواهد بود. بنابراین ادعای من این است که مطالعات رسانهای بدون فلسفه نمیتواند امری جدی باشد.
عبدالکریمی در ادامه دلایل خود را در رابطه با این مدعا طرح کرد و گفت: رسانه امری غیرطبیعی و مصنوع است و بنابراین در این رابطه پرسش "انسان چیست؟" پرسشی بسیار مهم است که سویههای فلسفی نیز دارد. همچنین به نظر میرسد که هر پژوهشگری که در حوزه مطالعات فرهنگی و رسانهای کار میکند باید مشخص کند که روش وی تاریخی است یا غیرتاریخی. یعنی آیا ما با ذاتی ثابت مواجهیم یا با پدیدارها. هگل نشان داده است که سوژه، سوژهای تاریخی است و بنابراین مادامی که موضع پژوهشگر این حوزه در قبال رویکرد ارسطویی یا هگلی مشخص نشود، کژفهمیهای بسیاری نیز وجود خواهد داشت.
وی خاطرنشان کرد: اگر ما نگاهی تاریخی داشته باشیم، آنگاه این حرف هایدگر را میفهمیم که ما یک عالم نداریم. این همان چیزی است که در بحث پارادایمهای علمی توماس کوهن هم مطرح میشود. لذا بدون فهم تاریخی هگل، فهم تبارشناسانه نیچه و فهم تاریخی هایدگر ما برخوردی سطحی با تکنولوژی خواهیم داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال ضمن طرح این پرسش که آیا با گسترش رسانهها، روابط انسانی گسترش پیدا کردهاند یا در نهایت این روابط به فاجعه منجر خواهند شد، تصریح کرد: این پرسش، پرسشی فلسفی است که حقیقتاً انسان و روابط انسانی چیست؟ وقتی ما از هویتهای مجازی در شبکههای اینترنتی سخن میگوییم باید این موضوع را بررسی کرد که آیا هویت مجازی میتواند معنابخش باشد؟ یا اینکه انسان آنلاین چگونه انسانی است و آیا برای چنین انسانی، تأمل و تفکر معنایی دارد؟ همچنین آیا سنت و امید تاریخی، قابل ترجمه به زبان دیجیتالی هستند؟
عبدالکریمی در پایان سخنان خود گفت: دلنگرانی درباره وضعیت کنونی جهان و رسانهها و بحث درباره آنها نیازمند آشنایی با نظریات اندیشمندان بزرگ است و به نظر میرسد بدون این آشنایی نمیتوان به پرسش از ماهیت رسانه پاسخ گفت.
حسین کاجی: "تکنولوژی" چشمانداز است
حسین کاجی دیگر سخنران نشست نقد و بررسی کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" بود که بحث خود را از منظر فلسفه تکنولوژی و فلسفه رسانه مطرح کرد و گفت: فلسفه تکنولوژی، تأملی نظری درباره تکنولوژی و تأثیر آن بر اجتماع و فرهنگ و به تعبیر کلانتر انسان است.
وی با اشاره به اینکه فلسفه تکنولوژی از این نظر نسبت به فلسفه علم متأخر است، سخنانش را پی گرفت و یادآور شد: فلسفه تکنولوژی بر خلاف فلسفه علم که چارچوبی مشخص را در بر میگیرد، دارای تنوع و تکثر است که برخی حتی از آن به عنوان تشتت یاد میکنند. همچنین باید توجه داشت که خاستگاههای فکری و معنوی فلسفه تکنولوژی هم بسیار متنوعاند و در نتیجه فلسفه تکنولوژی مانند فلسفه علم، متمرکز در حوزه فلسفه تحلیلی نیست.
این پژوهشگر فلسفه تکنولوژی تصریح کرد: اختلاف مهم دیگر فلسفه تکنولوژی با فلسفه علم این است که فلسفه تکنولوژی برای مقابله با خطرات برخی از تکنولوژیها مثل انرژی هستهای پا به عرصه وجود نهاد. بنابراین فلسفه تکنولوژی بر خلاف فلسفه علم از سوی کسانی بسط یافت که نگران خطرات و تبعات ناخواسته تکنولوژی بودند که این مسایل باعث میشود که ما با جریانی در دل فلسفه تکنولوژی رو به رو باشیم که خاص است تا آنجا که هنوز بسیاری از گروههای فلسفی، فلسفه تکنولوژی را به عنوان فلسفه قبول ندارند.
کاجی در ادامه با اشاره به اینکه این خاص بودن، به نسل دومی از فیلسوفان تکنولوژی انجامیده است، خاطرنشان کرد: بر خلاف نسل اول که دیدگاهی کلی داشتند، نسل دوم از فیلسوفان تکنولوژی بیشتر به مطالعات موردی میپردازند. این نسل دوم کوشیدهاند با کاستن از نگاه اخلاقی نسبت به تکنولوژی، بدون ارزشگذاری مباحث موردنظر خود را طرح کنند.
وی با بیان این نکته که تکنولوژی ابزار نیست بلکه چشمانداز است، سخنانش را پی گرفت و گفت: در این نگاه، رسانه قطعاً یکی از مهمترین تکنولوژیهایی است که میتوان به آن اشاره کرد. بنابراین از این منظر میتوان این کتاب را در ذیل فلسفه تکنولوژی مورد بحث قرار داد.
این پژوهشگر فلسفه رسانه افزود: یکی از مهمترین انتقاداتی که به فلسفه تکنولوژی و رسانه وارد میشود این است که آنها در مطالعات خود مسئله خاصی را پی نمیگیرند. به نظر من این انتقاد وارد است و ضعفی است که در این کتاب نیز وجود دارد یعنی این نگاه چند پاره در کار ونلون نیز مشهود است چرا که در واقع فلسفه رسانه هنوز در آغاز راه خود قرار دارد و این امر مقتضای شرایط مطالعاتی است که در این حوزه انجام میگیرد.
کاجی ادامه داد: تعریف رسانه، نسبت ابزار یا رسانه با انسان، میزان خودبنیادی رسانه و اینکه با تکنولوژی و رسانه ما به کدام سو میرویم، از جمله مباحثی هستند که در فلسفه رسانه مورد بحث قرار میگیرند. بنابراین اگر ونلون میخواست کتابش، به کتابی مرجع در حوزه فلسفه رسانه تبدیل شود، باید به این مسایل نیز میپرداخت.
وی تصریح کرد: ما در این کتاب با برخی از آراء فیلسوفان در حوزه مطالعات و فلسفه رسانه مواجهیم که مؤلف در مباحث طرح شده در رابطه با آنها به عمق نمیرود و در نتیجه طبیعی است که این کتاب، به کتابی درسی تبدیل نشده است. البته این کتاب به یک معنا میتواند درسنامه نیز باشد چرا که ما را با نظرات برخی از فیلسوفان در حوزه مطالعات رسانه آشنا میکند. همچنین به یک معنا نیز نمیتواند درسنامه باشد چرا که پرسشی مدون در خود ندارد.
وی در ادامه به ذکر چند نکته انتقادی در رابطه با کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" پرداخت و گفت: نخستین نکته به ترجمه عنوان کتاب مربوط میشود که به نظر میرسد "تکنولوژی رسانه" (به عنوان مضاف و مضاف الیه) ترجمه دقیقتری باشد تا "تکنولوژی رسانهای" (به عنوان صفت و موصوف). همچنین با توجه به عنوان انگلیسی کتاب میتوان گفت که "از منظرهای انتقادی" صحیح است و نه "از منظری انتقادی".
این پژوهشگر فلسفه رسانه افزود: انتقاد دوم به یک معنا هم به ونلون و هم به مترجم وو ویراستار این کتاب وارد است چرا که واژهها و مفاهیمی در این کتاب وجود دارند که به نظر میرسد نیاز به توضیحات بیشتری برای خواننده فارسی زبان دارند. به عبارت دیگر در واقع مترجمان فارسیزبان باید در کار خودشان فراتر از عمل ترجمه، گونهای کار تفسیری نیز انجام دهند.
کاجی با اشاره به اینکه نکات دیگری نیز وجود دارد که آنها را در اختیار مترجم و ویراستار کتاب قرار خواهد داد، خاطرنشان کرد: با این حال این موارد از ارزش این کتاب کم نمیکند اما باید توجه داشت که ما با چه پرسشها و چه اهدافی به یک کتاب رجوع میکنیم. اما شاید بتوان گفت که این کتاب اثری جدی و ماندگار در فلسفه رسانه نخواهد بود.
سید محمد مهدیزاده: مباحث این کتاب موجز و سختفهم است
سید محمد مهدیزاده با اشاره به اینکه کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" میکوشد سویهای متفاوت در حوزه مطالعات رسانه را مورد بحث قرار دهد، گفت: نویسنده این کتاب با تمرکز بر خود رسانه و تکنولوژی بر این نکته تأکید میکند که رسانه میتواند ذهنیت، هستی و وجود ما را انتظام ببخشد.
وی افزود: مؤلف این کتاب چهار وجه تحلیل تکنولوژی رسانهای را از یکدیگر متمایز میکند. نخست شکل یا سبک ارائه مطلب است؛ به این معنا که رسانه فارغ از محتوا دارای تأثیرات ادراکی و حسی متفاوتی است. دوم اصالت یا حیثیت تاریخی است و در آن ساختارهای فرهنگی و اقتصادی مرتبط با تکنولوژی رسانهای مدنظر قرار میگیرد. سومین وجه، جذب شدن یا ریشه دوانیدن فرهنگی است که در این بخش ارتباطات همچون یک فرهنگ دانسته میشود و در نهایت در چهارمین وجه یعنی تنیافتگی و تنزدایی، رسانهها همچون امتداد دهنده انسان و قوا و حواس وی محسوب میشوند.
این پژوهشگر مطالعات رسانه با تأکید بر اینکه برخی از مباحث این کتاب موجز و سختفهم هستند و فهم برخی از مطالب نیز نیازمند دانستههای قبلی است، سخنانش را پی گرفت و یادآور شد: رسانهها عامل مؤثری در شکلگیری تجربهها هستند چرا که هر رسانه صورتبندیهای خاص خود را میسازد. همچنین باید گفت که فهم مدرنیته برای اهالی رشته مطالعات فرهنگی اهمیت بسیاری دارد. یکی از این موارد فهم زمان و مکان است چرا که با رسانههای جدید زمان و مکان از هم جدا شدهاند.
وی سپس به نظریات الیس و مکلوهان اشاره کرد و گفت: از نظر مکلوهان شکلگیری عقلگرایی مدرن حاصل رسانهها بوده است، یا والتر بنیامین، متفکر مکتب فرانکفورت، مانند مکلوهان بر شکل تأکید میکند. وی میگوید وقتی یک اثر هنری بازتولید میشود حس و حال و ویژگی کیفی آن اثر از بین میرود. از نظر بنیامین شکل ارتباط یا رسانهای که یک متن را تولید میکند، بر نحوه درک و فهم ما از محتوا تأثیر میگذارد.
مهدیزاده تصریح کرد: لون ادعا کرده که خواسته است در این کتاب نظریهای مشخص در حوزه مطالعات رسانه را طرح کند اما من چیزی در این رابطه نتوانستم بیابم. حداکثر کاری که وی کرده این است که با پسزمینهای فلسفی و پدیدارشناسانه، آراء و نظرات رسانهای را مورد بحث قرار داده است.
این پژوهشگر مطالعات رسانه خاطرنشان کرد: این کتاب زیر عنوانی نیز دارد که به این صورت است: "طرح مباحثی در حوزه مطالعات فرهنگی و رسانهای" اما واقعیت این است که این کتاب به بسیاری از مباحث این حوزه نپرداخته است و بنابراین از این نظر ضعفهایی جدی دارد. نکته دیگر این است که لون از افرادی که به بحث در حوزه مطالعات رسانه پرداختهاند، انتقاد میکند و میگوید یک سویه بحث میکنند در حالیکه خود وی نیز همین گونه عمل کرده است.
مدیا نیوز
به گزارش خبرنگار مهر، در دومین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتابهای انتشارات همشهری، کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" که توسط احد علیقلیان ترجمه شده و بیژن عبدالکریمی ویراستاری علمی آن را بر عهده داشته است، یکشنبه، دهم بهمن ماه 1389 با حضور بیژن عبدالکریمی، حسین کاجی، سید محمد مهدیزاده در فرهنگسرای رسانه نقد و بررسی شد.
دکتر بیژن عبدالکریمی: رسانهها نحوه هستی ما و عالم را شکل میدهند
در ابتدای این نشست دکتر بیژن عبدالکریمی گفت: من به بهانه نقد و بررسی این کتاب میخواهم به بررسی وضعیت فرهنگی خودمان با تأکید بر مطالعات رسانهای بپردازم. به نظر من چاپ این کتاب پدیدهای فرهنگی در جامعه ماست که میتواند به فهم بسیاری از وجوه فرهنگی این جامعه کمک کند. به هر حال به نظر میرسد که در نهادهای فرهنگی ما برنامههای طولانی مدت وجود ندارد و در نتیجه ما نهادهای اصیلی نداریم که عمری طولانی نیز داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمالافزود: من با تمام وجودم کوشیدم که متن این کتاب را به خوبی ویرایش کنم اما متأسفانه بعد از چاپ آن به نظر میرسد فرد دیگری نیز متن ویرایش شده مرا باز ویرایش کرده است و بنابراین من نمیدانم در اینجا باید از خودم دفاع کنم یا درباره این کتاب سخن بگویم. به هر حال این مسئله نیز ضعفی بنیادین در ساختار فرهنگی ماست که معلوم نیست مسئولیت هر متن با چه کسی است.
ویراستار علمی کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" ادامه داد: این کتاب، کتاب بسیار بسیار ارزشمندی در حوزه پژوهشهای رسانهای است که کوشیده دیدگاههای کلاسیک و برجسته را در این حوزه در سنتهای مختلف تبیین کند. شاخصه اصلی این کتاب رویکرد هایدگری مؤلف آن است. کاری که لون در این کتاب انجام داده این است که تلقی هایدگر از تکنولوژی را در بحث از مطالعات رسانهای مدنظر قرار میدهد. ویدر این کتاب میکوشد نشان دهد که امروزه رسانهها نحوه هستی عالم و خود ما را شکل میدهند. بنابراین به نظر میرسد این کتاب که کتابی فلسفی نیز هست، به عنوان یک متن درسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
این استاد فلسفه با اشاره به اینکه لون در این کتاب کوشیده تا مباحثی را به طور فشرده در رابطه با فلسفه تکنولوژی و مطالعات رسانه مطرح کند، یادآور شد: به نظر میرسد که قرار نبوده این کتاب مسئله محور باشد بلکه هدف ارائه پرسپکتیوی از مسایل مختلف برای مخاطبان بوده است و به همین دلیل هم کتاب خوبی است.
وی تصریح کرد: باید گفت که بدون برخورداری از زمینههای فلسفی، پژوهش در حوزه فرهنگ به طور عام و پژوهش در حوزه رسانهها به طور خاص کاری بیمعناست. این اثر لون نشان میدهد که اگر نگاه فلسفی وجود نداشته باشد، مطالعات رسانهای بیشتر کاری در حوزه فهم عامه خواهد بود. بنابراین ادعای من این است که مطالعات رسانهای بدون فلسفه نمیتواند امری جدی باشد.
عبدالکریمی در ادامه دلایل خود را در رابطه با این مدعا طرح کرد و گفت: رسانه امری غیرطبیعی و مصنوع است و بنابراین در این رابطه پرسش "انسان چیست؟" پرسشی بسیار مهم است که سویههای فلسفی نیز دارد. همچنین به نظر میرسد که هر پژوهشگری که در حوزه مطالعات فرهنگی و رسانهای کار میکند باید مشخص کند که روش وی تاریخی است یا غیرتاریخی. یعنی آیا ما با ذاتی ثابت مواجهیم یا با پدیدارها. هگل نشان داده است که سوژه، سوژهای تاریخی است و بنابراین مادامی که موضع پژوهشگر این حوزه در قبال رویکرد ارسطویی یا هگلی مشخص نشود، کژفهمیهای بسیاری نیز وجود خواهد داشت.
وی خاطرنشان کرد: اگر ما نگاهی تاریخی داشته باشیم، آنگاه این حرف هایدگر را میفهمیم که ما یک عالم نداریم. این همان چیزی است که در بحث پارادایمهای علمی توماس کوهن هم مطرح میشود. لذا بدون فهم تاریخی هگل، فهم تبارشناسانه نیچه و فهم تاریخی هایدگر ما برخوردی سطحی با تکنولوژی خواهیم داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال ضمن طرح این پرسش که آیا با گسترش رسانهها، روابط انسانی گسترش پیدا کردهاند یا در نهایت این روابط به فاجعه منجر خواهند شد، تصریح کرد: این پرسش، پرسشی فلسفی است که حقیقتاً انسان و روابط انسانی چیست؟ وقتی ما از هویتهای مجازی در شبکههای اینترنتی سخن میگوییم باید این موضوع را بررسی کرد که آیا هویت مجازی میتواند معنابخش باشد؟ یا اینکه انسان آنلاین چگونه انسانی است و آیا برای چنین انسانی، تأمل و تفکر معنایی دارد؟ همچنین آیا سنت و امید تاریخی، قابل ترجمه به زبان دیجیتالی هستند؟
عبدالکریمی در پایان سخنان خود گفت: دلنگرانی درباره وضعیت کنونی جهان و رسانهها و بحث درباره آنها نیازمند آشنایی با نظریات اندیشمندان بزرگ است و به نظر میرسد بدون این آشنایی نمیتوان به پرسش از ماهیت رسانه پاسخ گفت.
حسین کاجی: "تکنولوژی" چشمانداز است
حسین کاجی دیگر سخنران نشست نقد و بررسی کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" بود که بحث خود را از منظر فلسفه تکنولوژی و فلسفه رسانه مطرح کرد و گفت: فلسفه تکنولوژی، تأملی نظری درباره تکنولوژی و تأثیر آن بر اجتماع و فرهنگ و به تعبیر کلانتر انسان است.
وی با اشاره به اینکه فلسفه تکنولوژی از این نظر نسبت به فلسفه علم متأخر است، سخنانش را پی گرفت و یادآور شد: فلسفه تکنولوژی بر خلاف فلسفه علم که چارچوبی مشخص را در بر میگیرد، دارای تنوع و تکثر است که برخی حتی از آن به عنوان تشتت یاد میکنند. همچنین باید توجه داشت که خاستگاههای فکری و معنوی فلسفه تکنولوژی هم بسیار متنوعاند و در نتیجه فلسفه تکنولوژی مانند فلسفه علم، متمرکز در حوزه فلسفه تحلیلی نیست.
این پژوهشگر فلسفه تکنولوژی تصریح کرد: اختلاف مهم دیگر فلسفه تکنولوژی با فلسفه علم این است که فلسفه تکنولوژی برای مقابله با خطرات برخی از تکنولوژیها مثل انرژی هستهای پا به عرصه وجود نهاد. بنابراین فلسفه تکنولوژی بر خلاف فلسفه علم از سوی کسانی بسط یافت که نگران خطرات و تبعات ناخواسته تکنولوژی بودند که این مسایل باعث میشود که ما با جریانی در دل فلسفه تکنولوژی رو به رو باشیم که خاص است تا آنجا که هنوز بسیاری از گروههای فلسفی، فلسفه تکنولوژی را به عنوان فلسفه قبول ندارند.
کاجی در ادامه با اشاره به اینکه این خاص بودن، به نسل دومی از فیلسوفان تکنولوژی انجامیده است، خاطرنشان کرد: بر خلاف نسل اول که دیدگاهی کلی داشتند، نسل دوم از فیلسوفان تکنولوژی بیشتر به مطالعات موردی میپردازند. این نسل دوم کوشیدهاند با کاستن از نگاه اخلاقی نسبت به تکنولوژی، بدون ارزشگذاری مباحث موردنظر خود را طرح کنند.
وی با بیان این نکته که تکنولوژی ابزار نیست بلکه چشمانداز است، سخنانش را پی گرفت و گفت: در این نگاه، رسانه قطعاً یکی از مهمترین تکنولوژیهایی است که میتوان به آن اشاره کرد. بنابراین از این منظر میتوان این کتاب را در ذیل فلسفه تکنولوژی مورد بحث قرار داد.
این پژوهشگر فلسفه رسانه افزود: یکی از مهمترین انتقاداتی که به فلسفه تکنولوژی و رسانه وارد میشود این است که آنها در مطالعات خود مسئله خاصی را پی نمیگیرند. به نظر من این انتقاد وارد است و ضعفی است که در این کتاب نیز وجود دارد یعنی این نگاه چند پاره در کار ونلون نیز مشهود است چرا که در واقع فلسفه رسانه هنوز در آغاز راه خود قرار دارد و این امر مقتضای شرایط مطالعاتی است که در این حوزه انجام میگیرد.
کاجی ادامه داد: تعریف رسانه، نسبت ابزار یا رسانه با انسان، میزان خودبنیادی رسانه و اینکه با تکنولوژی و رسانه ما به کدام سو میرویم، از جمله مباحثی هستند که در فلسفه رسانه مورد بحث قرار میگیرند. بنابراین اگر ونلون میخواست کتابش، به کتابی مرجع در حوزه فلسفه رسانه تبدیل شود، باید به این مسایل نیز میپرداخت.
وی تصریح کرد: ما در این کتاب با برخی از آراء فیلسوفان در حوزه مطالعات و فلسفه رسانه مواجهیم که مؤلف در مباحث طرح شده در رابطه با آنها به عمق نمیرود و در نتیجه طبیعی است که این کتاب، به کتابی درسی تبدیل نشده است. البته این کتاب به یک معنا میتواند درسنامه نیز باشد چرا که ما را با نظرات برخی از فیلسوفان در حوزه مطالعات رسانه آشنا میکند. همچنین به یک معنا نیز نمیتواند درسنامه باشد چرا که پرسشی مدون در خود ندارد.
وی در ادامه به ذکر چند نکته انتقادی در رابطه با کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" پرداخت و گفت: نخستین نکته به ترجمه عنوان کتاب مربوط میشود که به نظر میرسد "تکنولوژی رسانه" (به عنوان مضاف و مضاف الیه) ترجمه دقیقتری باشد تا "تکنولوژی رسانهای" (به عنوان صفت و موصوف). همچنین با توجه به عنوان انگلیسی کتاب میتوان گفت که "از منظرهای انتقادی" صحیح است و نه "از منظری انتقادی".
این پژوهشگر فلسفه رسانه افزود: انتقاد دوم به یک معنا هم به ونلون و هم به مترجم وو ویراستار این کتاب وارد است چرا که واژهها و مفاهیمی در این کتاب وجود دارند که به نظر میرسد نیاز به توضیحات بیشتری برای خواننده فارسی زبان دارند. به عبارت دیگر در واقع مترجمان فارسیزبان باید در کار خودشان فراتر از عمل ترجمه، گونهای کار تفسیری نیز انجام دهند.
کاجی با اشاره به اینکه نکات دیگری نیز وجود دارد که آنها را در اختیار مترجم و ویراستار کتاب قرار خواهد داد، خاطرنشان کرد: با این حال این موارد از ارزش این کتاب کم نمیکند اما باید توجه داشت که ما با چه پرسشها و چه اهدافی به یک کتاب رجوع میکنیم. اما شاید بتوان گفت که این کتاب اثری جدی و ماندگار در فلسفه رسانه نخواهد بود.
سید محمد مهدیزاده: مباحث این کتاب موجز و سختفهم است
سید محمد مهدیزاده با اشاره به اینکه کتاب "تکنولوژی رسانهای؛ از منظری انتقادی" میکوشد سویهای متفاوت در حوزه مطالعات رسانه را مورد بحث قرار دهد، گفت: نویسنده این کتاب با تمرکز بر خود رسانه و تکنولوژی بر این نکته تأکید میکند که رسانه میتواند ذهنیت، هستی و وجود ما را انتظام ببخشد.
وی افزود: مؤلف این کتاب چهار وجه تحلیل تکنولوژی رسانهای را از یکدیگر متمایز میکند. نخست شکل یا سبک ارائه مطلب است؛ به این معنا که رسانه فارغ از محتوا دارای تأثیرات ادراکی و حسی متفاوتی است. دوم اصالت یا حیثیت تاریخی است و در آن ساختارهای فرهنگی و اقتصادی مرتبط با تکنولوژی رسانهای مدنظر قرار میگیرد. سومین وجه، جذب شدن یا ریشه دوانیدن فرهنگی است که در این بخش ارتباطات همچون یک فرهنگ دانسته میشود و در نهایت در چهارمین وجه یعنی تنیافتگی و تنزدایی، رسانهها همچون امتداد دهنده انسان و قوا و حواس وی محسوب میشوند.
این پژوهشگر مطالعات رسانه با تأکید بر اینکه برخی از مباحث این کتاب موجز و سختفهم هستند و فهم برخی از مطالب نیز نیازمند دانستههای قبلی است، سخنانش را پی گرفت و یادآور شد: رسانهها عامل مؤثری در شکلگیری تجربهها هستند چرا که هر رسانه صورتبندیهای خاص خود را میسازد. همچنین باید گفت که فهم مدرنیته برای اهالی رشته مطالعات فرهنگی اهمیت بسیاری دارد. یکی از این موارد فهم زمان و مکان است چرا که با رسانههای جدید زمان و مکان از هم جدا شدهاند.
وی سپس به نظریات الیس و مکلوهان اشاره کرد و گفت: از نظر مکلوهان شکلگیری عقلگرایی مدرن حاصل رسانهها بوده است، یا والتر بنیامین، متفکر مکتب فرانکفورت، مانند مکلوهان بر شکل تأکید میکند. وی میگوید وقتی یک اثر هنری بازتولید میشود حس و حال و ویژگی کیفی آن اثر از بین میرود. از نظر بنیامین شکل ارتباط یا رسانهای که یک متن را تولید میکند، بر نحوه درک و فهم ما از محتوا تأثیر میگذارد.
مهدیزاده تصریح کرد: لون ادعا کرده که خواسته است در این کتاب نظریهای مشخص در حوزه مطالعات رسانه را طرح کند اما من چیزی در این رابطه نتوانستم بیابم. حداکثر کاری که وی کرده این است که با پسزمینهای فلسفی و پدیدارشناسانه، آراء و نظرات رسانهای را مورد بحث قرار داده است.
این پژوهشگر مطالعات رسانه خاطرنشان کرد: این کتاب زیر عنوانی نیز دارد که به این صورت است: "طرح مباحثی در حوزه مطالعات فرهنگی و رسانهای" اما واقعیت این است که این کتاب به بسیاری از مباحث این حوزه نپرداخته است و بنابراین از این نظر ضعفهایی جدی دارد. نکته دیگر این است که لون از افرادی که به بحث در حوزه مطالعات رسانه پرداختهاند، انتقاد میکند و میگوید یک سویه بحث میکنند در حالیکه خود وی نیز همین گونه عمل کرده است.
مدیا نیوز