1.حوزه علوم نانو
فاینمن:
میخواهم حوزهای را شرح دهم که هنوز جای کار زیادی دارد. این حوزه شبیه حوزه فیزیک ذرات بنیادی نیست، زیرا چیز زیادی در مورد اینکه ذرات بنیادی عجیب چه هستند نمیگوید. بلکه بیشتر شبیه فیزیک حالت جامد است، چون در مورد پدیدههای عجیبی که در شرایط پیچیده اتفاق میافتند، اطلاعات جالبی میدهد. به علاوه، نکتهای که از همه مهمتر است، تعداد زیادِ کاربردهای تکنیکی این حوزه است.
اشاره
واقعیت این است که علوم نانو، نگرشی بنیادی درباره جهان در مقیاس کوچک به ما نمیدهند. نگرش بنیادی، پدیدههای عالم را با معادلات ریاضی واحدی توضیح میدهد. علوم نانو به مقیاس کوچکتر از اتم کاری ندارند. در عوض،فیزیک بنیادی در مورد ذرات بنیادی بسیار ریزتر ــ به کوچکی کوارکها و لپتونها که حداقل ده مرتبه کوچکتر از اتم هستند ــ دستاوردهای خوبی دارد.
از سوی دیگر، علوم نانو نگرش متفاوتی در مورد ظهور پدیدههای جدید میدهند. در این نگرش، از کنار هم گذاشتن تعدادی برهمکنشِ ساده بین اجزای تشکیلدهنده سیستم، خاصیت جدیدی در کلّ سیستم، متفاوت با خواص اجزای آن، بروز میکند؛ چیزی که در شبیهسازیهای رایانهای تا حدی مشاهده شده است. بنابراین، علوم نانو به ما نگرشی بنیادی در مورد پیشرفتهای فناوری در آینده نزدیک میدهند.
2.ساختن در مقیاس اتمی
فاینمن:
چیزی که میخواهم بگویم، مشکل تولید و کنترل اشیا در مقیاس کوچک است. به محض طرح این موضوع، مردم به من در مورد کوچکسازی و میزان پیشرفتِ آن تا امروز میگویند. آنها از موتورهای الکتریکیای به کوچکی ناخن انگشت سخن میرانند. آنها میگویند وسیلهای وجود دارد که میتواند متن کتاب مقدس را در سر سوزن بنگارد. اما دنیای کوچک شگفتآورتری در پاییندست وجود دارد. در سال 2000، وقتی به روزگار ما نگاه کنند، با تعجب میپرسند چرا تا سال 1960 کسی به طور جدی به این سمت حرکت نکرده بود؟ چرا ما نمیتوانیم 24 جلد «دایرهالمعارف بریتانیکا» را در سر یک سوزن بنویسیم؟ بگذارید ببینیم چه مسائلی دخیل هستند. پهنای سر سوزن یک میلیمتر است. اگر آن را 25 هزار بار بزرگتر کنیم، سطح سر سوزن برابر با مساحت همه صفحات «بریتانیکا» میشود. بنابراین، تنها لازم است که اندازههای نوشتههای دایرهالمعارف را 25 هزار بار کوچک کنیم. آیا چنین چیزی ممکن است؟ قدرت تشخیص چشم انسان دو دهمِ میلیمتر است که برابر با یکی از نقطههای کوچک دایرهالمعارف یادشده است. اگر آن را 25 هزار بار کوچک کنید، هنوز هشتاد انگسترم (هشت نانومتر) پهنا دارد، یعنی به پهنای 32 اتم در یک فلز معمولی. به زبان دیگر، یکی از آن نقاط هنوز هزار اتم در خود جای میدهد. بنابراین، هر نقطه میتواند در اندازة لازم برای چاپ تنظیم شود؛ دیگر شکی نیست که در سر سوزن فضای کافی برای قرار دادن «دایرهالمعارف بریتانیکا» موجود است.
اشاره
این کار در زمان حاضر امکانپذیر است. اگر سر سوزن از جنس سیلیکون و تخت باشد، با لیتوگرافی پرتوی الکترونی میتوان نقوشی در این ابعاد و با این دقت ایجاد کرد.
فاینمن:
حال که «دایرهالمعارف بریتانیکا» روی سر سوزن جا شد، بیایید همة کتابهای عالم را در نظر بگیریم. کتابخانه کنگره حدود نُه میلیون جلد کتاب دارد، کتابخانه موزه بریتانیا پنج میلیون جلد و کتابخانه ملی فرانسه پنج میلیون جلد دیگر. مسلماً در میان اینها نسخههای تکراری هم وجود دارند. بنابراین، فرض کنیم 24 میلیون جلد کتابِ غیر تکراری در دنیا وجود دارند. کتابدار ما در کَلتِک (مرکز تحقیقاتی که فاینمن در آنجا تدریس و تحقیق میکرد) هر چه قدر تند و تیز باشد، بعد از ده سال فقط میتواند اطلاعات مربوط به 120 هزار جلد کتاب را توی کارتها بنویسد. متن کتابهایی که از کف تا سقفِ همه ساختمان کتابخانه چیده شدهاند، و کارتهایی که همه کشوهای کتابخانه را انباشتهاند، همه میتوانند تنها در یک کارت نگهداری شوند. آیا چنین چیزی ممکن است؟
اشاره
اگر فرض کنیم هر کتاب یک میلیون حرف دارد، 24 میلیون جلد کتابی که فاینمن میگوید، در فضایی معادل با 24 ترابایت ذخیره میشود. در چند سال آینده، یک آرایه از لوحهای RAID گنجایش همه این اطلاعات را خواهد داشت. گرچه هنوز به اندازه یک کارت کتاب نیست، اما خیلی به آن نزدیک است.
3. ارتباط بین فیزیک، شیمی و زیستشناسی
فاینمن:
بنابراین باید بتوانیم اتمهای منفرد را ببینیم. اگر اتمها را از هم جدا ببینیم، چه فایدهای دارد؟... ما دوستانی در رشتههای دیگر داریم، مثلاً در زیستشناسی. ما فیزیکدانها معمولاً به آنها نگاه میکنیم و میگوییم: «می دانید چرا همکاران شما اینقدر کُند پیشرفت میکنند؟ (در واقع، من رشتهای را نمیشناسم که در زمان ما رشدی به سرعت زیستشناسی داشته باشد) شما باید ریاضیات را بیشتر به کار ببرید، همان کاری که ما میکنیم.» آنها مؤدبانه پاسخ میدهند: «کاری که شما باید انجام دهید تا ما سریعتر پیشرفت کنیم، این است که میکروسکوپ الکترونی را صد مرتبه بهتر کنید.»
اشاره
میکروسکوپهای پیمایشیِ امروزی قدرت تشخیص پستی و بلندیهایی از مرتبه دهم انگستروم (صدم نانومتر) را دارند. یعنی فیزیکدانها درخواستی را که زیستشناسان آن زمان از زبان فاینمن بیان کردهاند انجام دادهاند.
فاینمن:
اصلیترین مسائل در زیستشناسی امروز چه هستند؟ سؤالهایی هستند مثل: ترتیب پایههای DNA چیست؟ وقتی یک جهش ژنتیکی رخ دهد، چه اتفاقی میافتد؟ ترتیب پایهها در DNA چه ارتباطی با اسیدهای آمینه در پروتئین دارد؟ ساختار RNA چیست؟ یکزنجیرهای است یا دوزنجیرهای و چگونه در ترتیب پایهها با DNA مرتبط میشود؟ ساختار میکروزوم چیست؟ پروتئینها چطور سنتز میشوند؟ RNA کجا میرود؟ چگونه قرار میگیرد؟ پروتئینها کجا قرار میگیرند؟ آمینواسیدها از کجا داخل میشوند؟ در فتوسنتز، کلروفیل کجاست؟ چگونه چیده شده است؟ کاروتنوئیدها کجا در این فرآیند دخیل میشوند؟ سیستم تبدیل نور به انرژی شیمیایی چیست؟
پاسخ دادن به این سؤالات بنیادی زیستشناسی بسیار ساده است. کافی است به ساختارها نگاه کنید. میتوانید ترتیب پایهها را در زنجیره یا ترکیب میکروزوم را ببینید. متأسفانه میکروسکوپها در حال حاضر، مقیاسی را میبینند که بسیار زمخت است. میکروسکوپ را صد مرتبه بهتر کنید. در این صورت، بسیاری از مسائل زیستشناسی سادهتر میشوند.
اشاره
امروزه با استفاده از انبرکهای لیزری میتوان یک مولکول DNA را زیر میکروسکوپ نیروی اتمی ثابت و تصویرش را ثبت کرد.
فاینمن:
...اگر فیزیکدانها بخواهند، میتوانند دشواری کار شیمیدانها در مسائل تجزیه شیمیایی را حل کنند. تجزیه هر ترکیب پیچیده شیمیایی بسیار ساده است، فقط باید به آن نگاه کرد و دید اتمها کجا هستند... یک سیستمِ زیستی میتواند بسیار کوچک باشد. سلولها خیلی ریز، اما بسیار فعالاند. آنها ترکیبات مختلفی میسازند، حرکت میکنند، و همه جور اعمال شگفتانگیز انجام میدهند، همه در مقیاسی بسیار ریز. همچنین آنها اطلاعات ذخیره میکنند. امکانش را تصور کنید که ما هم بتوانیم چیزی بسیار کوچک بسازیم که آنچه ما می خواهیم انجام دهد یا به عبارت دیگر بتوانیم شیئی بسازیم که در آن ابعاد مانور دهد!
اشاره
امروزه نانوبیوتکنولوژیستها تلاش میکنند تا با مهندسیِ سلولهای جدید، فعالیتهای این سلولها را مطابق هدف مطلوبشان کنترل کنند.
4.نانوماشینها
فاینمن:
...امکانات یک ماشین کوچک با قابلیت تحرک چیست؟ آنها ممکن است بهدردنخور باشند، اما مسلماً ساختن آنها مُفرّح است. من نمیدانم به طور عملی چطور در ابعاد ریز این کار را انجام دهم، اما میدانم که ماشینهای محاسبه بسیار بزرگ هستند؛ آنها اتاقهای متعدد را اشغال میکنند. چرا نمیتوانیم آنها را خیلی کوچک بسازیم، آنها را از سیمهای ریز بسازیم، از اجزای کوچک ــ و منظور من از کوچک این است که به عنوان مثال سیمها 10 یا 100 اتم پهنا داشته باشند و مدارها در گسترة چند انگستروم قرار گیرند.
اشاره
این شبیه همان مرحلهای است که فناوری سنتی سیلیکون امروزه در آن قرار دارد. روشهای زیادی برای ساخت اجزای سنتی الکترونیک طراحی شده است. در عین حال، با افزایش کنترل انسان در ابعاد نانو ،اصول جدیدی برای کار ماشینهای محاسبه پیشنهاد شده است. ترانزیستورهای مولکولی، ترانزیستورهای تکالکترونی و اسپینترونیک حوزههای جدیدی هستند که مورد مطالعه دانشمندان حوزه نانو قرار دارند.
عنوان اسپینترونیک از تشابه این حوزه با رقیب (یا همکار) سنتی خود یعنی الکترونیک ریشه گرفته است. در شیمی خواندهایم که الکترونها و برخی دیگر از ذرات بنیادی به غیر از بار الکتریکی و جرم، خاصیت دیگری به نام اسپین هم دارند که یکی از خواص ذاتی الکترون به حساب میآید و دو مقدار مثبت یا منفی یکدوم به آن نسبت داده میشود. جریان الکتریکی، پتانسیل الکتریکی و میدان الکتریکی (که از روابط ماکسول پیروی میکنند) ابزار اصلی در تحلیل یک مدار الکترونیکی هستند و بیشتر با «بار الکترون» سر و کار دارند. محققان اسپینترونیک تلاش میکنند تا با استفاده از قواعد حاکم بر برهمکنش و تغییرات «اسپین الکترون» روشهای جدیدی برای ساخت سیستمهایی معادل با مدارهای الکترونیکی بهخصوص برای محاسبه و ذخیره اطلاعات بیابند.