• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کلیدهای موفقیت- کلاسهای موفقیت استاد شاهین فرهنگ

rahnama

پدر ایران انجمن
میزبان با دیدن تلاش مهمانش ، رو به سایر میهمانها کرد و گفت :" هیچ کدام از شما در واقع تشنه نیستید ، تشنه ی واقعی کسی است که به طلب آب از جای خود بر می خیزد و به دنبال آن همه جا را جستجو می کند.
قدم اول تحول نیز "تشنه بودن" است ، باید بخواهیم و سپس از جایی که هستیم برخیزیم و حرکت کنیم .
 

rahnama

پدر ایران انجمن
مثلا شرط گذاشتیم برای کاهش وزن شیرینی نخوریم. طبق قانون مقاومت در مقابل تغییر ، همان روز همکار ما با یک جعبه شیرینی تر به محل کار آمد، ما هم علی رغم مراقبت نهایی تسلیم شدیم و چند شیرینی تر خوردیم! اکثر ما در چنین مواقعی به خاطر اراده ضعیف یا راحت طلبی می گوییم، " امروز که خراب شد ، باشه از فردا شروع می کنم" .این دقیقا خطای بزرگتری از تسلیم و زیر پا گذاشتن شرط است.
 

rahnama

پدر ایران انجمن
بنابراین باید بسیار مراقب واژه هایی که به کار می بریم ، موسیقی هایی که گوش می دهیم ، حرفهای اطرافیانمان و ... باشیم ، چرا که همه ی واژه ها از نظر ضمیر ناخودآگاه بار معنایی مثبت یا منفی دارند. مثلا وقتی می گوییم : من بدبختم ، ضمیرناخودآگاه این ورودی را پذیرفته و تکرار می کند.
 

rahnama

پدر ایران انجمن
در برخی کلاس های موفقیت گفته می شود اگر می خواهید به چیزی برسید ، آنرا در حال ببینید ، مثلا چنانچه در پی خوشبختی هستید بگویید " من خوشبختم " ، در حالی که این غلط است.
در جلسه گذشته گفتیم که در برخی موارد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ما در مقابل هم قرار می گیرند ، وقتی می گوییم خوشبختم در حالی که اوضاع چندان مناسب نیست ، ضمیر خودآگاه که داده های منطقی را می پذیرد ، خوشبختی فعلی را نپذیرفته و رد می کند در حالی که ضمیرناخوداگاه آنرا قبول می کند.
 

rahnama

پدر ایران انجمن
" 16 ساله بودم که به جرم کودن بودن از مدرسه اخراجم کردن ، روز یا شبی رو به یاد نمیارم که از پدرم کتک نخورده باشم.
موفقیت من دو دلیل مهم داشت ، یکی پشتکار فراوانی که داشتم و دیگری مادرم که علی رغم بداخلاقی های پدرم به شدت مرا دوست داشت و همیشه با شوق تمام مرا *نابغه* خطاب می کرد. به طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم."
 

rahnama

پدر ایران انجمن
یک روز من تصمیم گرفتم در مورد برخورد این پیرزن با خودم عبارات تاکیدی بکار ببرم و همزمان قانون انتظار را نیز در این مورد رعایت کنم ، بدین ترتیب ، ابتدا از صبح مدام با خودم تکرار می کردم به لطف خدا امروز خانم صاحبخانه با من به خوبی رفتار می کند ، همزمان ، انتظار خود را نیز بالا بردم ، یعنی انتظار داشتم با من خوب برخورد کند ، به طوری که واقعا به یقین رسیدم که امروز پیرزن همسایه بر خلاف همیشه که به نحوی گیر میداد ، با من بسیار خوب برخورد خواهد کرد.
نتیجه شگفت انگیز بود !
وقتی وارد آپارتمان شدم پیرزن صاحبخانه لبخندی به من زد و گفت : چطوری پسرم ؟ خسته نباشی !"
 

rahnama

پدر ایران انجمن
خانوم ساعت 10 صبح میخواد ماهی تابه اش رو بشوره. سه سانت ته گرفته. سیم ظرفشویی رو گرفته که بیوفته به جوونش. بعد میگه "حیفه همین جوری بشوریم! بزار ریتمیک بشوریم! نوار بخونه، ما بشوریم!" شستن ماهی تابه به صورت ایروبیک! نوار چی میخونه؟ " دل نگرونم نگرونم نگرونم نگرونم نگرونم" خانوم هم داره با همین ریتم ظرف میشوره ...
 

rahnama

پدر ایران انجمن
دوست عزیز به راننده بگو "خودت جوونی نکردی. تو اون موقع ها یه رینگ دوچرخه می گرفتی تو کوچه ها ترتره بازی می کردی. ما اس.ام.اس میزنیم. چت می کنیم. دانشگاه میریم. اصلا اون موقع این همه لوازم آرایشی بود؟! اصلا میدونی اینترنت چیه؟! اصلا تا حالا دانشگاه رفتی؟! اصلا تو می دونستی اینا چیه؟! اصلا اون موقع خیابون ولی عصر به این باحالی بود؟! چی چی شماها جوونی نکردین!"
 

rahnama

پدر ایران انجمن
یه قصه ی جالب دیگه هم واستون بگم:
یه آقایی می گفت که: من یه پیکان داشتم مدل 53 ما تو عمرمون با این پیکان نه به کسی زدیم و نه کسی به ما زد. شب ها هم همین جوری میذاشتیمش توی کوچه خیلی وقت ها هم صبح که میرفتم، می دیدم که در یا شیشه ماشین باز بوده.
اسم نوشتیم برای یک دستگاه پژو...
 

rahnama

پدر ایران انجمن
آقای "پرویز پرستویی" دیدین توی نقش هاش چقدر موفقه! از پرویز پرستویی پرسیدن که "آقا شما چی کار می کنی این قدر عالی بازی می کنی؟" گفت: "دقیقا کاری که می کنم اینه که بازی نمی کنم! من نقش هام رو زندگی می کنم. اون وقت که آژانس شیشه ای رو بازی کردم چند ماه ازش که گذشته بود. من هنوز تو قالب حاج کاظم بودم. خانمم بهم میگفت آقای پرستویی نمیخوای خودت بشی حاج کاظم؟ !من هنوز حاج کاظم بودم !"
 

rahnama

پدر ایران انجمن
آقای "پرویز پرستویی" دیدین توی نقش هاش چقدر موفقه! از پرویز پرستویی پرسیدن که "آقا شما چی کار می کنی این قدر عالی بازی می کنی؟" گفت: "دقیقا کاری که می کنم اینه که بازی نمی کنم! من نقش هام رو زندگی می کنم. اون وقت که آژانس شیشه ای رو بازی کردم چند ماه ازش که گذشته بود. من هنوز تو قالب حاج کاظم بودم. خانمم بهم میگفت آقای پرستویی نمیخوای خودت بشی حاج کاظم؟ !مامن هنوز حاج کاظم بودم !"
 
بالا