رحمان باقريان از تجربه بازي در سريال شيدايي ميگويد
شيدايي در آرامش ساخته شد
رحمان باقريان با بازي در سريال «دوران سركشي» به شهرت رسيد. هر چند كه سالهاست در عرصه بازيگري فعاليت ميكند. او كارمند صداوسيماست و به گفته خودش چيزي تا بازنشستگياش باقي نمانده است. او علاوه بر بازي مقابل دوربين تلويزيون در راديو نيز به عنوان بازيگر فعاليت دارد، اما بهانه گفتوگوي ما با او، حضورش در سريال «شيدايي» و اجراي نقش باقري (پدر ليلا) است.
از چگونگي ورود به دنياي بازيگري برايمان بگوييد.
از زماني كه پايم به صحنه تئاتر باز شد وارد دنياي هنر شدم. سال دوم دبيرستان بودم كه توسط همكلاسيام آقاي پرويز پرستويي تئاتري را روي صحنه برديم كه اتفاقا بسيار هم مورد توجه قرار گرفت. آنقدر كه بعدها آن را به صورت يك تلهتئاتر از تلويزيون پخش كردند.
زير نظر چه افرادي اصول بازيگري در تئاتر را آموختيد؟
آقايان پرويز احمدينژاد و علاءالدين رحيمي استادني بودند كه تئاتر را به صورت حرفهاي به ما آموزش دادند، البته در اين زمينه پرويز پرستويي هم به عنوان يك دوست واقعي هميشه همراه و مشوق من بود.
پس چرا با توجه به اين كه با پرويز پرستويي كارتان را در زمينه بازيگري آغاز كرديد، اما مانند او چندان پركار نيستيد؟
چون هنر در كشور ما متاسفانه فصلي است. يك بازيگر ممكن است در يك دوره، بسيار پركار و برعكس در دورهاي ديگر كمكار باشد. باور كنيد خودم هم هنوز نميدانم كه چرا در دورههايي كمكار ميشوم يا كاري پيشنهاد نميشود.
شما در راديو هم فعاليت داريد. درست است؟
بله. من استخدام صداوسيما هستم و سالهاست كه در راديو نيز فعاليت دارم كه از معروفترين برنامههايم در اين زمينه ميتوانم به قصههاي شب راديو اشاره كنم . چند سال ديگر هم بازنشسته خواهم شد.
بازيگري پشت ميكروفن راديو سختتر است يا دوربين تلويزيون؟
بازي در راديو ويژگيهاي خاص خودش را دارد كه بسيار هم سخت است. شما بايد به وسيله صدا و آن حسي كه داريد قصه را براي شنونده تعريف كنيد. مثلا بايد شنونده را به اين باور برسانيد كه در جنگل است يا روي دريا، بنابراين بازي پشت ميكروفن راديو به مراتب سختتر است.
شما به كدام رسانه وابستهتر هستيد، راديو يا تلويزيون؟
من به هر دو رسانه وابسته هستم، البته چون راديو خانه اول من است و بيشتر وقتم را در راديو ميگذرانم طبيعتا به آن وابستهترم.
و اما شيدايي؛ چه شد كه در اين سريال بازي كرديد؟
از طرف آقاي عسگرپور و سعيد نعمتالله براي بازي در اين نقش دعوت به همكاري شدم. آقاي نعمتالله ميگفتند وقتي اين نقش را مينوشتم خيلي دوست داشتم كه شما اين نقش را بازي كنيد. آقاي عسگرپور را هم كه از تجربه قبلي يعني سريال «گلهاي گرمسيري» ميشناختم و با اعتماد كامل اين پيشنهاد را پذيرفتم.
قصه اين كار چقدر برايتان جذاب بود؟
بسيار زياد. شيدايي جزو كارهايي است كه بسيار آن را دوست دارم، چون حرفي براي گفتن دارد.
آقاي باقريان! يك ويژگياي كه در اكثر نقشهاي شما ديده ميشود و وجود دارد آرامش و متانت است. اين خصلتها چقدر برگرفته از شخصيت واقعي خودتان است؟
خودم آدم آرامي هستم و وقتي با اين گونه شخصيتها برخورد ميكنم براحتي ميتوانم به آنها نزديك شوم و با آنها ارتباط برقرار كنم، چون اينگونه نقشها حالا ديگر جزئي از من شدهاند و من هم جزئي از آنها.
آيا براي اجراي يك نقش شناسنامهاي براي آن طراحي ميكنيد يا تنها به راهنماييهاي كارگردان بسنده ميكنيد؟
خير، ابتدا شناسنامهاي برايش طراحي ميكنم، چون فيلمنامه فقط نقش را به من معرفي ميكند و بعد آن چيزي را كه از نقش درك كردم به اجرا ميگذارم.
در زمان اجراي نقش باقري در سريال شيدايي چقدر دستتان باز بود؟
خيلي كم، چون خود آقاي نعمتالله سر صحنه بودند و دوست داشتند كه قصه و فيلمنامه بيكم و كاست اجرا شود. به هر حال ايشان حساسيت زيادي داشتند و ما هم از اين نظر كمتر ميتوانيم روي نقشهايمان دخل و تصرف كنيم.
سختترين سكانس اين سريال از نظر بازي براي شما كدام سكانس بود؟
سكانسي كه دخترم به خانه سپاهان ميرود تا از شرايطش براي او بگويد و بعد پدر مجبور ميشود به خاطر اين موضوع با او برخورد كند. بازي در اين سكانس برايم بسيار دشوار بود آن هم به لحاظ حسي.
شيدايي جايگاه خوبي در پرونده هنريتان دارد. اينطور نيست؟
بله، همينطور است، چون هم قصه و هم گروه كاربلدي داشت و سريال در آرامش ساخته شد.
آقاي باقريان روي انتخاب نقشهايتان چقدر حساسيت داريد؟
خيلي زياد. شايد براي همين است كه اصولا بازيگر كمكاري هستم.
بيشتر چه نوع نقشهايي شما را جذب ميكند؟
نقشهايي كه از من دور و داراي پيچيدگيهاي خاصي باشند.
به نظر شما چرا ديگر سريالهايي مانند دوران سركشي كمتر توليد ميشود؟
چون كمتر به مسائلي كه درون جامعه هست دقت ميكنيم. دوران سركشي اگر ماندگار شد به اين دليل است كه حرف روز جامعه را مطرح ميكرد، مشكلاتي كه شايد خانوادههاي بسياري در آن زمان با آن مواجه بودند.
شما در مورد مخاطبتان چگونه فكر ميكنيد و چه نگاهي نسبت به آنها داريد؟
من دوست دارم وقتي مردم كاري را از من ميبينند در نهايت به چيزي برسند كه برايشان ارزشمند باشد، دلم نميخواهد وقت آنها را با آثار ضعيف هدر بدهم. من وقتي بازيگر موفقي هستم كه مخاطب با كار من ارتباط برقرار كند و در نهايت با شخصيت جديدي هم روبهرو شود.
كمي هم در مورد راديو نمايش صحبت كنيم. با افتتاح اين راديو چقدر موافق هستيد؟
خيلي زياد. ما به چنين راديويي نياز داشتيم. خيلي خوب است كه مردم از طريق اين راديو بتوانند با نمايشهاي خارجي و داخلي آشنا شوند.
فكر ميكنيد نمايشهاي راديويي ما در چه سطحي قرار دارند؟
خوشبختانه ما نمايشهاي خوب بسياري در راديو داريم كه اكثر آنها براي شنوندگان جذاب و مفيد است، اما هنوز راههاي زيادي را در اين زمينه ميتوانيم امتحان كنيم و جاي پيشرفت بسياري داريم.
آقاي باقريان چرا خيلي از افرادي كه در راديو هستند علاقه چنداني براي حضور مقابل دوربين ندارند. خيلي از آنها عنوان ميكنند كه چون با صدايمان به مردم معرفي شدهايم، تمايل نداريم اين آشنايي را برهم زنيم.
البته برخي از اهالي راديو تمايل ندارند، فقط در راديو فعاليت داشته باشند، ولي همانهايي هم كه فعاليت در راديو برايشان مهم است، گاهي مورد بيمهري قرار ميگيرند.
شما تجربه بازي در كارهاي تاريخي مانند مختارنامه را نيز داريد. بازي در اينگونه كارها چه نوع تجربهاي برايتان است؟
بازي در اينگونه كارها بسيار شيرين و در عين حال دشوار است، چون بايد ساعتها گريم سنگين و لباسهاي متعدد را تحمل كني، اما همين كه به وسيله بازي در اين كارها ميتواني به گذشته برگردي لذتبخش است.
از راهي كه تا به امروز در عرصه هنر پيمودهايد راضي هستيد؟
بله. خوشبختانه توانستهام از اين سالها تجربههاي شيرين و تلخ زيادي را كسب كنم كه همه آنها برايم ارزشمند هستند.
شيدايي در آرامش ساخته شد
رحمان باقريان با بازي در سريال «دوران سركشي» به شهرت رسيد. هر چند كه سالهاست در عرصه بازيگري فعاليت ميكند. او كارمند صداوسيماست و به گفته خودش چيزي تا بازنشستگياش باقي نمانده است. او علاوه بر بازي مقابل دوربين تلويزيون در راديو نيز به عنوان بازيگر فعاليت دارد، اما بهانه گفتوگوي ما با او، حضورش در سريال «شيدايي» و اجراي نقش باقري (پدر ليلا) است.
از چگونگي ورود به دنياي بازيگري برايمان بگوييد.
از زماني كه پايم به صحنه تئاتر باز شد وارد دنياي هنر شدم. سال دوم دبيرستان بودم كه توسط همكلاسيام آقاي پرويز پرستويي تئاتري را روي صحنه برديم كه اتفاقا بسيار هم مورد توجه قرار گرفت. آنقدر كه بعدها آن را به صورت يك تلهتئاتر از تلويزيون پخش كردند.
زير نظر چه افرادي اصول بازيگري در تئاتر را آموختيد؟
آقايان پرويز احمدينژاد و علاءالدين رحيمي استادني بودند كه تئاتر را به صورت حرفهاي به ما آموزش دادند، البته در اين زمينه پرويز پرستويي هم به عنوان يك دوست واقعي هميشه همراه و مشوق من بود.
پس چرا با توجه به اين كه با پرويز پرستويي كارتان را در زمينه بازيگري آغاز كرديد، اما مانند او چندان پركار نيستيد؟
چون هنر در كشور ما متاسفانه فصلي است. يك بازيگر ممكن است در يك دوره، بسيار پركار و برعكس در دورهاي ديگر كمكار باشد. باور كنيد خودم هم هنوز نميدانم كه چرا در دورههايي كمكار ميشوم يا كاري پيشنهاد نميشود.
شما در راديو هم فعاليت داريد. درست است؟
بله. من استخدام صداوسيما هستم و سالهاست كه در راديو نيز فعاليت دارم كه از معروفترين برنامههايم در اين زمينه ميتوانم به قصههاي شب راديو اشاره كنم . چند سال ديگر هم بازنشسته خواهم شد.
بازيگري پشت ميكروفن راديو سختتر است يا دوربين تلويزيون؟
بازي در راديو ويژگيهاي خاص خودش را دارد كه بسيار هم سخت است. شما بايد به وسيله صدا و آن حسي كه داريد قصه را براي شنونده تعريف كنيد. مثلا بايد شنونده را به اين باور برسانيد كه در جنگل است يا روي دريا، بنابراين بازي پشت ميكروفن راديو به مراتب سختتر است.
شما به كدام رسانه وابستهتر هستيد، راديو يا تلويزيون؟
من به هر دو رسانه وابسته هستم، البته چون راديو خانه اول من است و بيشتر وقتم را در راديو ميگذرانم طبيعتا به آن وابستهترم.
و اما شيدايي؛ چه شد كه در اين سريال بازي كرديد؟
از طرف آقاي عسگرپور و سعيد نعمتالله براي بازي در اين نقش دعوت به همكاري شدم. آقاي نعمتالله ميگفتند وقتي اين نقش را مينوشتم خيلي دوست داشتم كه شما اين نقش را بازي كنيد. آقاي عسگرپور را هم كه از تجربه قبلي يعني سريال «گلهاي گرمسيري» ميشناختم و با اعتماد كامل اين پيشنهاد را پذيرفتم.
قصه اين كار چقدر برايتان جذاب بود؟
بسيار زياد. شيدايي جزو كارهايي است كه بسيار آن را دوست دارم، چون حرفي براي گفتن دارد.
آقاي باقريان! يك ويژگياي كه در اكثر نقشهاي شما ديده ميشود و وجود دارد آرامش و متانت است. اين خصلتها چقدر برگرفته از شخصيت واقعي خودتان است؟
خودم آدم آرامي هستم و وقتي با اين گونه شخصيتها برخورد ميكنم براحتي ميتوانم به آنها نزديك شوم و با آنها ارتباط برقرار كنم، چون اينگونه نقشها حالا ديگر جزئي از من شدهاند و من هم جزئي از آنها.
آيا براي اجراي يك نقش شناسنامهاي براي آن طراحي ميكنيد يا تنها به راهنماييهاي كارگردان بسنده ميكنيد؟
خير، ابتدا شناسنامهاي برايش طراحي ميكنم، چون فيلمنامه فقط نقش را به من معرفي ميكند و بعد آن چيزي را كه از نقش درك كردم به اجرا ميگذارم.
در زمان اجراي نقش باقري در سريال شيدايي چقدر دستتان باز بود؟
نكته: بازي در راديو ويژگيهاي خاص خودش را دارد كه بسيار هم سخت است. شما بايد به وسيله صدا و آن حسي كه داريد قصه را براي شنونده تعريف كنيد
خيلي كم، چون خود آقاي نعمتالله سر صحنه بودند و دوست داشتند كه قصه و فيلمنامه بيكم و كاست اجرا شود. به هر حال ايشان حساسيت زيادي داشتند و ما هم از اين نظر كمتر ميتوانيم روي نقشهايمان دخل و تصرف كنيم.
سختترين سكانس اين سريال از نظر بازي براي شما كدام سكانس بود؟
سكانسي كه دخترم به خانه سپاهان ميرود تا از شرايطش براي او بگويد و بعد پدر مجبور ميشود به خاطر اين موضوع با او برخورد كند. بازي در اين سكانس برايم بسيار دشوار بود آن هم به لحاظ حسي.
شيدايي جايگاه خوبي در پرونده هنريتان دارد. اينطور نيست؟
بله، همينطور است، چون هم قصه و هم گروه كاربلدي داشت و سريال در آرامش ساخته شد.
آقاي باقريان روي انتخاب نقشهايتان چقدر حساسيت داريد؟
خيلي زياد. شايد براي همين است كه اصولا بازيگر كمكاري هستم.
بيشتر چه نوع نقشهايي شما را جذب ميكند؟
نقشهايي كه از من دور و داراي پيچيدگيهاي خاصي باشند.
به نظر شما چرا ديگر سريالهايي مانند دوران سركشي كمتر توليد ميشود؟
چون كمتر به مسائلي كه درون جامعه هست دقت ميكنيم. دوران سركشي اگر ماندگار شد به اين دليل است كه حرف روز جامعه را مطرح ميكرد، مشكلاتي كه شايد خانوادههاي بسياري در آن زمان با آن مواجه بودند.
شما در مورد مخاطبتان چگونه فكر ميكنيد و چه نگاهي نسبت به آنها داريد؟
من دوست دارم وقتي مردم كاري را از من ميبينند در نهايت به چيزي برسند كه برايشان ارزشمند باشد، دلم نميخواهد وقت آنها را با آثار ضعيف هدر بدهم. من وقتي بازيگر موفقي هستم كه مخاطب با كار من ارتباط برقرار كند و در نهايت با شخصيت جديدي هم روبهرو شود.
كمي هم در مورد راديو نمايش صحبت كنيم. با افتتاح اين راديو چقدر موافق هستيد؟
خيلي زياد. ما به چنين راديويي نياز داشتيم. خيلي خوب است كه مردم از طريق اين راديو بتوانند با نمايشهاي خارجي و داخلي آشنا شوند.
فكر ميكنيد نمايشهاي راديويي ما در چه سطحي قرار دارند؟
خوشبختانه ما نمايشهاي خوب بسياري در راديو داريم كه اكثر آنها براي شنوندگان جذاب و مفيد است، اما هنوز راههاي زيادي را در اين زمينه ميتوانيم امتحان كنيم و جاي پيشرفت بسياري داريم.
آقاي باقريان چرا خيلي از افرادي كه در راديو هستند علاقه چنداني براي حضور مقابل دوربين ندارند. خيلي از آنها عنوان ميكنند كه چون با صدايمان به مردم معرفي شدهايم، تمايل نداريم اين آشنايي را برهم زنيم.
البته برخي از اهالي راديو تمايل ندارند، فقط در راديو فعاليت داشته باشند، ولي همانهايي هم كه فعاليت در راديو برايشان مهم است، گاهي مورد بيمهري قرار ميگيرند.
شما تجربه بازي در كارهاي تاريخي مانند مختارنامه را نيز داريد. بازي در اينگونه كارها چه نوع تجربهاي برايتان است؟
بازي در اينگونه كارها بسيار شيرين و در عين حال دشوار است، چون بايد ساعتها گريم سنگين و لباسهاي متعدد را تحمل كني، اما همين كه به وسيله بازي در اين كارها ميتواني به گذشته برگردي لذتبخش است.
از راهي كه تا به امروز در عرصه هنر پيمودهايد راضي هستيد؟
بله. خوشبختانه توانستهام از اين سالها تجربههاي شيرين و تلخ زيادي را كسب كنم كه همه آنها برايم ارزشمند هستند.