نویسنده: رضا سلطانی
روسا اغلب از جمله عوامل اصلی می باشند كه باعث شده كاركنان شغل خود را دوست داشته باشند و یا آن را ترك كنند. همانگونه كه ژوان لوید(Joan Lloyd) می نویسد یك رئیس مثل بند نافی می باشد كه كاركنان را به سازمان پیوند می دهد. اگر این بند صدمه دیده باشد فرد نهایتا سازمان را تر ك خواهد كرد اگر شما از جمله كاركنان خوش شانسی هستید كه رئیس خوبی دارید این موضوع را كم اهمیت قلمداد نكنید. در ادامه ویژگیهای یك رئیس خوب را ملاحظه می كنید.
یك رئیس خوب از همان ابتدا با یك كارمند جدید درخصوص اولویتها و انتظارات خود صحبت می كند. او درباره بازنگری عملكرد بحث نموده و بیان می كندكه از نظر او یك عملكرد عالی چگونه عملكردی می باشد.او از ابتدا جلسات و مباحثات منظمی را در خصوص تببین انتظارات برگزار می كند. یك رئیس موثر به كاركنان خود نمی گوید كه كارها را چگونه باید انجام دهند. او بیشتر درخصوص نتایج و دستاوردها صحبت می كند و كاركنان را در خصوص جزئیات كار و انجام آن به روش مناسب، آزاد می گذارد. انتظارات می تواند به روشهای مختلفی از قبیل طرح در جلسات رسمی بازنگری (مرور عملكرد) و یا درخلال یك گفتگوی غیر رسمی (گپ دوستانه) درخصوص یك موضوع خاص مطرح شود.
یك رئیس خوب به پست خود از دو دیدگاه مربی و رهبر می نگرد. وی همانند فردی است كه علاوه بر آموزش بازیكنان، تیم را از طریق یك الگو هدایت و رهبری می نماید. یك رئیس موثر فرض نمی كند كه كاركنان می دانند كه چه كاری و چگونه باید آن را انجام دهند. وی مثل یك مربی خوب بازیكنان خود را از كنار زمین صدا می زند و گاهی اوقات كه بازیكنان تكنیكی را به خوبی فرا نمی گیرند وسوسه می شود كه خود وارد زمین شده و بازی كند. یك رئیس عالی درمی یابد كه موفقیت در مربیگری در توانایی ایجاد یك تعادل مطلوب بین كنترل بیش از اندازه یا كمتر از اندازه نهفته است. حضور وی یك منبع كمك می باشد اما نه تا اندازه ای كه عملكرد بازیكنان را تحت الشعاع قرار دهد.
بسیاری از روسا تا زمان جلسه رسمی بازنگری عملكرد منتظر می مانند تا پس از آن بازخوردهای منفی به كاركنان خود بدهند. هنگامی كه این موضوع اتفاق می افتد كاركنان مدام از خود می پرسند كه چرا رئیس این موضوع را زودتر به من نگفت؟ من تلاش می كردم كه تغییر كنم و یا كار را به روش متفاوتی انجام دهم. ارایه بازخورد در طی انجام كار رابطه ای مانند رابطه مربی - بازیكن را در كاركنان ایجاد می كند. در این حالت یك احساس گفتگو، رهبری و همكاری وجود دارد. درحالی كه انتظار تا جلسه بازنگری عملكرد حس محاكمه كننده- محاكمه شونده یا دادگاه-حكم را داشته و بازخورد منفی مانند تنبیه عمل می كند.
كاركنان نیاز دارند كه مورد تقدیر واقع شوند. تحقیقات نشان می دهد كه انسانها تلاش می كنند كه مورد قدردانی واقع شوند و هرگز از آن دلزده نمی شوند. هیج چیز موثرتر از تقویت (بازخورد) مثبت نیست. یك رئیس موثر از این موضوع آگاه است و كارهایی كه دوست دارد كاركنان انجام دهند را به ایشان یادآوری می كند و این جای تعجب ندارد كه متعاقبا آن رفتارها را در كاركنان خود بیشتر مشاهده نماید. اگر فردی یك روز شلوار آبی می پوشد و كلی تعریف و تمجید درباره آن می شنود آن فرد آن شلوار را دوباره خواهد پوشید. بدین ترتیب مشاهده می شود كه رفتار انسانی یقینا پیچیده نیست.
برای كاركنان مهم است كه احساس برابری كرده و مشاركت یكسانی را به عنوان عضو تیم داشته باشند .یك رئیس موثر محیطی مملو از انسجام، اعتماد و احترام ایجاد نموده كه مشوق بازخورد، نوآوری و خلاقیت است. در چنین محیطی استعدادهای كاركنان شكوفا می شود.
یك رئیس خوب در سلام كردن پیشقدم است. او برای كاركنان خود وقت كافی می گذارد. مهم نیست كه او در حال انجام چه كاری است. وقتی كاركنان با او صحبت می كنند او با تمام وجود به كاركنان توجه می كند. یك رئیس موثر علاقه فردی ویژه ای به زندگی كاركنان خود دارد. او كنجكاوی نمی كند. وی سعی می كند بیشتر ضمیر درون كاركنان را بشناسد. رئیسی كه زندگی كاركنانش را درك می كند به احتمال زیاد با آنها همدلی نیز می كند. برای مثال در موقع نیاز با ساعت كاری منعطف موافقت می كند. كاركنانی كه احساس می كنندكه رئیس آنها علاقمند است بداند كه آنها چه كسانی هستند به كارشان بیشتر متعهد خواهند شد.
یك رئیس عالی كاركنان را زیر نظر می گیرد تا بداند آنها چه كاری را به بهترین نحو انجام می دهند. او درباره این امر كه آنها از انجام دادن چه بخشی از شغل خود بیشتر لذت می برند با آنها صحبت می كند. یك رئیس موثر برای ارتقا مهارتها و توانایی های كاركنان تلاش می كند. یك رئیس موثر در موفقیت كاركنان خود سرمایه گذاری می كند. او با آنها در خصوص اهدافشان صحبت می كند و هر آنچه كه در توان دارد جهت كمك به كاركنان به منظور دستیابی به اهداف انجام می دهد.
یك رئیس موثر كاركنان خود را تشویق می كند تا نگران اشتباهاتی كه در حین كار ممكن است رخ دهد، نباشند. ذهنیت یك رئیس موثر مشوق یادگیری است نه انتقال دادن ترس ناشی از ارتكاب اشتباه. امتحان كردن كارها و فعالیتهای جدید و كنار گذاشتن محدودیتهای فردی یك فرصت است. ترس مانع رشد می شود. یك رئیس موثر از اشتباهات به عنوان ابزار یادگیری استفاده می كند.
یك رئیس موثر، رك و رو راست ولی دقیق است. او ضرورت ارتباطات را درك می كند و اگر می بیند كه عملكرد رو به بدتر شدن است زیاد منتظر نمی ماند تا درباره آن صحبت كند. دانش كاركنان تهدیدی برای او به شمار نمی رود بلكه او آن را بیشتر تشویق می كند.
این یك حقیقت است كه بعضی از روسا دارای استعداد طبیعی برای رهبری، ایجاد انگیزه و تحت تاثیر قراردادن دیگران هستند. گفته می شود بیشتر آنچه كه باعث می شود یك فرد رهبر موثری باشد رفتارهای آموخته شده هستند. بسیاری از افراد دارای قابلیتهای ذاتی هستند كه می تواند آنها را به یك رهبر عالی تبدیل كند و مهم توسعه آن دسته از از قابلیت هاست. یك رئیس خوب بندرت بدون بهبود مهارتهایش می تواند خوب باقی بماند. خوب بودن می تواند از طریق حضور در سمینارها و دوره های مدیریتی، خواندن كتابها و انجام بسیاری از خود ارزیابی ها حفظ شود.
منبع
روسا اغلب از جمله عوامل اصلی می باشند كه باعث شده كاركنان شغل خود را دوست داشته باشند و یا آن را ترك كنند. همانگونه كه ژوان لوید(Joan Lloyd) می نویسد یك رئیس مثل بند نافی می باشد كه كاركنان را به سازمان پیوند می دهد. اگر این بند صدمه دیده باشد فرد نهایتا سازمان را تر ك خواهد كرد اگر شما از جمله كاركنان خوش شانسی هستید كه رئیس خوبی دارید این موضوع را كم اهمیت قلمداد نكنید. در ادامه ویژگیهای یك رئیس خوب را ملاحظه می كنید.
1- بیان انتظارات به صورت شفاف
یك رئیس خوب از همان ابتدا با یك كارمند جدید درخصوص اولویتها و انتظارات خود صحبت می كند. او درباره بازنگری عملكرد بحث نموده و بیان می كندكه از نظر او یك عملكرد عالی چگونه عملكردی می باشد.او از ابتدا جلسات و مباحثات منظمی را در خصوص تببین انتظارات برگزار می كند. یك رئیس موثر به كاركنان خود نمی گوید كه كارها را چگونه باید انجام دهند. او بیشتر درخصوص نتایج و دستاوردها صحبت می كند و كاركنان را در خصوص جزئیات كار و انجام آن به روش مناسب، آزاد می گذارد. انتظارات می تواند به روشهای مختلفی از قبیل طرح در جلسات رسمی بازنگری (مرور عملكرد) و یا درخلال یك گفتگوی غیر رسمی (گپ دوستانه) درخصوص یك موضوع خاص مطرح شود.
2- مربیگری
یك رئیس خوب به پست خود از دو دیدگاه مربی و رهبر می نگرد. وی همانند فردی است كه علاوه بر آموزش بازیكنان، تیم را از طریق یك الگو هدایت و رهبری می نماید. یك رئیس موثر فرض نمی كند كه كاركنان می دانند كه چه كاری و چگونه باید آن را انجام دهند. وی مثل یك مربی خوب بازیكنان خود را از كنار زمین صدا می زند و گاهی اوقات كه بازیكنان تكنیكی را به خوبی فرا نمی گیرند وسوسه می شود كه خود وارد زمین شده و بازی كند. یك رئیس عالی درمی یابد كه موفقیت در مربیگری در توانایی ایجاد یك تعادل مطلوب بین كنترل بیش از اندازه یا كمتر از اندازه نهفته است. حضور وی یك منبع كمك می باشد اما نه تا اندازه ای كه عملكرد بازیكنان را تحت الشعاع قرار دهد.
3- ارائه بازخورد
بسیاری از روسا تا زمان جلسه رسمی بازنگری عملكرد منتظر می مانند تا پس از آن بازخوردهای منفی به كاركنان خود بدهند. هنگامی كه این موضوع اتفاق می افتد كاركنان مدام از خود می پرسند كه چرا رئیس این موضوع را زودتر به من نگفت؟ من تلاش می كردم كه تغییر كنم و یا كار را به روش متفاوتی انجام دهم. ارایه بازخورد در طی انجام كار رابطه ای مانند رابطه مربی - بازیكن را در كاركنان ایجاد می كند. در این حالت یك احساس گفتگو، رهبری و همكاری وجود دارد. درحالی كه انتظار تا جلسه بازنگری عملكرد حس محاكمه كننده- محاكمه شونده یا دادگاه-حكم را داشته و بازخورد منفی مانند تنبیه عمل می كند.
4- قدردانی از تلاشها
كاركنان نیاز دارند كه مورد تقدیر واقع شوند. تحقیقات نشان می دهد كه انسانها تلاش می كنند كه مورد قدردانی واقع شوند و هرگز از آن دلزده نمی شوند. هیج چیز موثرتر از تقویت (بازخورد) مثبت نیست. یك رئیس موثر از این موضوع آگاه است و كارهایی كه دوست دارد كاركنان انجام دهند را به ایشان یادآوری می كند و این جای تعجب ندارد كه متعاقبا آن رفتارها را در كاركنان خود بیشتر مشاهده نماید. اگر فردی یك روز شلوار آبی می پوشد و كلی تعریف و تمجید درباره آن می شنود آن فرد آن شلوار را دوباره خواهد پوشید. بدین ترتیب مشاهده می شود كه رفتار انسانی یقینا پیچیده نیست.
5- استثنا قائل نشدن
برای كاركنان مهم است كه احساس برابری كرده و مشاركت یكسانی را به عنوان عضو تیم داشته باشند .یك رئیس موثر محیطی مملو از انسجام، اعتماد و احترام ایجاد نموده كه مشوق بازخورد، نوآوری و خلاقیت است. در چنین محیطی استعدادهای كاركنان شكوفا می شود.
6- شناخت كاركنان
یك رئیس خوب در سلام كردن پیشقدم است. او برای كاركنان خود وقت كافی می گذارد. مهم نیست كه او در حال انجام چه كاری است. وقتی كاركنان با او صحبت می كنند او با تمام وجود به كاركنان توجه می كند. یك رئیس موثر علاقه فردی ویژه ای به زندگی كاركنان خود دارد. او كنجكاوی نمی كند. وی سعی می كند بیشتر ضمیر درون كاركنان را بشناسد. رئیسی كه زندگی كاركنانش را درك می كند به احتمال زیاد با آنها همدلی نیز می كند. برای مثال در موقع نیاز با ساعت كاری منعطف موافقت می كند. كاركنانی كه احساس می كنندكه رئیس آنها علاقمند است بداند كه آنها چه كسانی هستند به كارشان بیشتر متعهد خواهند شد.
7- هر فرد را به عنوان یك استعداد منحصر بفرد دیدن
یك رئیس عالی كاركنان را زیر نظر می گیرد تا بداند آنها چه كاری را به بهترین نحو انجام می دهند. او درباره این امر كه آنها از انجام دادن چه بخشی از شغل خود بیشتر لذت می برند با آنها صحبت می كند. یك رئیس موثر برای ارتقا مهارتها و توانایی های كاركنان تلاش می كند. یك رئیس موثر در موفقیت كاركنان خود سرمایه گذاری می كند. او با آنها در خصوص اهدافشان صحبت می كند و هر آنچه كه در توان دارد جهت كمك به كاركنان به منظور دستیابی به اهداف انجام می دهد.
8- بی محابا كار كردن
یك رئیس موثر كاركنان خود را تشویق می كند تا نگران اشتباهاتی كه در حین كار ممكن است رخ دهد، نباشند. ذهنیت یك رئیس موثر مشوق یادگیری است نه انتقال دادن ترس ناشی از ارتكاب اشتباه. امتحان كردن كارها و فعالیتهای جدید و كنار گذاشتن محدودیتهای فردی یك فرصت است. ترس مانع رشد می شود. یك رئیس موثر از اشتباهات به عنوان ابزار یادگیری استفاده می كند.
9- صادق و قابل اعتماد بودن
یك رئیس موثر، رك و رو راست ولی دقیق است. او ضرورت ارتباطات را درك می كند و اگر می بیند كه عملكرد رو به بدتر شدن است زیاد منتظر نمی ماند تا درباره آن صحبت كند. دانش كاركنان تهدیدی برای او به شمار نمی رود بلكه او آن را بیشتر تشویق می كند.
10- رئیس خوب بودن امری اكتسابی است نه ذاتی
این یك حقیقت است كه بعضی از روسا دارای استعداد طبیعی برای رهبری، ایجاد انگیزه و تحت تاثیر قراردادن دیگران هستند. گفته می شود بیشتر آنچه كه باعث می شود یك فرد رهبر موثری باشد رفتارهای آموخته شده هستند. بسیاری از افراد دارای قابلیتهای ذاتی هستند كه می تواند آنها را به یك رهبر عالی تبدیل كند و مهم توسعه آن دسته از از قابلیت هاست. یك رئیس خوب بندرت بدون بهبود مهارتهایش می تواند خوب باقی بماند. خوب بودن می تواند از طریق حضور در سمینارها و دوره های مدیریتی، خواندن كتابها و انجام بسیاری از خود ارزیابی ها حفظ شود.
منبع