ممنون از باران عزیزم واقعا با دیدن این تاپیک سورپرایز شدم :1:
اینجا کسیست پنهان
دامان من گرفته
خود را ز پس کشیده
پیشان من گرفته
اینجا کسیست پنهان
چون جان و خوشتر از جان
باغی به من نموده
ایوان من گرفته
اینجا کسیست پنهان
همچون خیال در دل
اما فروغ رویش ارکان من گرفته
اینجا کسیست پنهان
اینجا کسیست پنهان
مانند قند در نی
شیرین شکر فروشی دکان من گرفته
جادو چشم بندی چشم کسش نبیند
سوداگریست موزون میزان من گرفته
چون گلشکر من و او در همدگر سرشته
من خوی او گرفته او آن من گرفته
اینجا کسیست پنهان
گوید ز گریه بگذر
زان سوی گریه بنگر
عشاق روح گشته ریحان من گرفته
یاران دل شکسته بر صدر دل نشسته
مستان و می پرستان میدان من گرفته
اینجا کسیست پنهان دامان من گرفته
خود را ز پس کشیده پیشان من گرفته
اینجا کسیست پنهان چون جان و خوشتر از جان
باغی به من نموده ایوان من گرفته
اینجا کسیست پنهان