توبی آلن به طراحی هشت بیماری اضطراب، افسردگی، اسکیزوفرنی، هراس اجتماعی، اختلال شخصیت دوری گزین، اختلال شخصیت مرزی، پارانویا و اختلال هویت تجزیهای به شکل هیولا پرداخته است.
به گفته آلن، این کارهای هنری برای سبک کردن این بیماریها طراحی نشدهاند بلکه قصد دارند به این بیماریهای روانی نامفهوم کمی مفهوم داده و آنها را مانند بیماریهای فیزیکی تسخیرپذیر سازند.
وی اظهار امیدواری کرده که این نقاشیها بتوانند به کاهش قبح بیماریهای روانی و تبدیل آنها به عناصر طنز و درک از این شرایط کمک کنند.
آلن این کار را با طراحی هیولای اضطراب به شکلی که برای خود وی به عنوان اضطراب آشنا بود، آغاز کرد؛ به این معنی که طراحی را طبیعی یافته بود.
وی هیولاها را به اندازهای کوچک طراحی کرده که بتوانند بر روی شانه قربانی بنشینند و در گوش آنها چیزهایی را زمزمه کنند. این طراح همچنین رنگ هیولای اضطراب را تیرهرنگ کشیده تا احساس سرکوبگر همراه با آنرا منعکس کند.
هیولای هراس اجتماعی وی نیز از پوست رنگپریده شبیه مبتلایان به کمخونی برخوردار است چرا که بیشتر عمر خود را زیر زمین سر میکند. آلن همچنین صفحات محکمی برای این هیولا طراحی کرده که مانند سپر دفاعی عمل میکنند.
به گفته وی، هیولای اختلال شخصیت دوریگزین شبیه به هیولای هراس اجتماعی بوده با این تفاوت که ترجیح میدهد در روی زمین زندگی کرده و بیشتر در درختان پنهان شود. او این هیولا را با بالهای شبیه برگ طراحی کرده که به عنوان استتار عمل میکنند تا بتواند خود را از مردم اطرافش بپوشاند.
هیولای اختلال شخصیت مرزی به عنوان «ظریفترین اما شاید شومترین هیولا» توصیف شده است. این موجودات به گفته آلن، بصورت گروهی اطراف قربانیانشان جمع شده تا احساسات آنها را تشدید کنند. وی این هیولا را کاملا از یخ ساخته تا روشن و نامرئی باشد.
هیولای اسکیزوفرنی یک شخصیت بدطینت بوده که با قربانیانش بازی کرده و از گازهای توهمزا برای کنترل و تاثیر بر دیگران استفاده میکند. هیولای افسردگی به شکلی طراحی شده که بیوقفه در اطراف پرواز کرده و چشمانش را برای مخفی کردن خود از دیگران بسته است. این هیولا دم مایع خود را اطراف قربانی خود حلقه کرده تا افسردگی خود را با آنها به اشتراک بگذارد. در همان زمان، این هیولا همچنین انرژی مثبت قربانی را جذب میکند.
هیولای اختلال هویت تجزیهای میتواند شکل خود را به هر صورت که میخواهد تغییر داده و حتی به شکل فیزیکی شبیه افراد مختلف تبدیل شود. در نهایت هیولای پارانویا از گوشهای دراز برخوردار بوده که میتواند به شکل رادار برای جستجو برای فعالیتهای خطرناک عمل کند. اما در واقعیت آلن این گوشها را طوری طراحی کرده که در واقع بیاستفاده هستند چرا که از غضروف خمیده و پشم ضخیمی برخوردارند که صدا را مغشوش و خفه میکنند.
به گفته آلن، این کارهای هنری برای سبک کردن این بیماریها طراحی نشدهاند بلکه قصد دارند به این بیماریهای روانی نامفهوم کمی مفهوم داده و آنها را مانند بیماریهای فیزیکی تسخیرپذیر سازند.
وی اظهار امیدواری کرده که این نقاشیها بتوانند به کاهش قبح بیماریهای روانی و تبدیل آنها به عناصر طنز و درک از این شرایط کمک کنند.
آلن این کار را با طراحی هیولای اضطراب به شکلی که برای خود وی به عنوان اضطراب آشنا بود، آغاز کرد؛ به این معنی که طراحی را طبیعی یافته بود.
وی هیولاها را به اندازهای کوچک طراحی کرده که بتوانند بر روی شانه قربانی بنشینند و در گوش آنها چیزهایی را زمزمه کنند. این طراح همچنین رنگ هیولای اضطراب را تیرهرنگ کشیده تا احساس سرکوبگر همراه با آنرا منعکس کند.
هیولای هراس اجتماعی وی نیز از پوست رنگپریده شبیه مبتلایان به کمخونی برخوردار است چرا که بیشتر عمر خود را زیر زمین سر میکند. آلن همچنین صفحات محکمی برای این هیولا طراحی کرده که مانند سپر دفاعی عمل میکنند.
به گفته وی، هیولای اختلال شخصیت دوریگزین شبیه به هیولای هراس اجتماعی بوده با این تفاوت که ترجیح میدهد در روی زمین زندگی کرده و بیشتر در درختان پنهان شود. او این هیولا را با بالهای شبیه برگ طراحی کرده که به عنوان استتار عمل میکنند تا بتواند خود را از مردم اطرافش بپوشاند.
هیولای اختلال شخصیت مرزی به عنوان «ظریفترین اما شاید شومترین هیولا» توصیف شده است. این موجودات به گفته آلن، بصورت گروهی اطراف قربانیانشان جمع شده تا احساسات آنها را تشدید کنند. وی این هیولا را کاملا از یخ ساخته تا روشن و نامرئی باشد.
هیولای اسکیزوفرنی یک شخصیت بدطینت بوده که با قربانیانش بازی کرده و از گازهای توهمزا برای کنترل و تاثیر بر دیگران استفاده میکند. هیولای افسردگی به شکلی طراحی شده که بیوقفه در اطراف پرواز کرده و چشمانش را برای مخفی کردن خود از دیگران بسته است. این هیولا دم مایع خود را اطراف قربانی خود حلقه کرده تا افسردگی خود را با آنها به اشتراک بگذارد. در همان زمان، این هیولا همچنین انرژی مثبت قربانی را جذب میکند.
هیولای اختلال هویت تجزیهای میتواند شکل خود را به هر صورت که میخواهد تغییر داده و حتی به شکل فیزیکی شبیه افراد مختلف تبدیل شود. در نهایت هیولای پارانویا از گوشهای دراز برخوردار بوده که میتواند به شکل رادار برای جستجو برای فعالیتهای خطرناک عمل کند. اما در واقعیت آلن این گوشها را طوری طراحی کرده که در واقع بیاستفاده هستند چرا که از غضروف خمیده و پشم ضخیمی برخوردارند که صدا را مغشوش و خفه میکنند.