• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

توجه توجه پارسي زبانها

مونا

کاربر ويژه
دو واژه پارسي‌ درست
لطفاجهت آگاهي دوستان و احترام به کلمه فارس که همانا پارس است, به دوستان فارسي زبان خود اعلام نماييد که: سگ واق واق مي‌کند نه پارس. اين ضربه‌اي بود که از تازيان خورده‌ايم که مي‌خواستند ما پارسيان را خرد و کوچک کنند که اين لقب را به صداي سگان دادند.

غذا در زبان عربي يعني پس آب شتر است که اين هم يکي ديگر از ضربه‌هاي تازيان هست که به هنگام خوردن شام يا ناهار به ايرانيان شکست خورده مي‌گفتند ، بگوييد: غذا مي‌خوريم.
به جاي کلمه غذا از خوراک استفاده نمائيد.

خواهشمندم اين دو مورد را به دوستان پارسي‌ زبان خود گوش زد کنيد. جهت اطلاع بيشتر مي‌توانيد به لغت‌نامه دهخدا مراجعه نماييد.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
ممنونم مونا جان برای مطالبت ؛ فقط دوستم این موضوع مربوط به بخش گرافیک نمیشه !
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



ممنون موناجان :گل:

در مورد واژه ی غذا چیزی نمیدونم، امّا در مورد پارس قضیه اینطوره که اصل واژه «پاس» هست و این یک غلط مصطلح و عوامانه است که پاس رو پارس تلفظ می کنیم. پاس به معنای نگهبانی و محافظته و سگ وقتی پاس میکنه که میخواد از حریمش محافظت کنه.



مقامات بالا لطفاً تاپیک رو منتقل کنید به :

http://www.iranjoman.com/forumdisplay.php?f=1068

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
البته درستتر اینه که برای معنای کلمات عربی به فرهنگ لغت عربی مراجعه کرد
http://www.ebnmasr.net/wtranslate/

[FONT=Arial, Helvetica, sans-serif]قاموس ترجمة ابن مصر الفورى

[FONT=tahoma, Vazir]لا يتطلب هذا القاموس الضغط على انتر بعد كتابة الكلمة,فقط قم بكتابة الكلمة المراد ترجمتها و ستتم الترجمة فوريا بعد الانتهاء من كتابتها.

[FONT=tahoma, Vazir].No need to press Enter, the dictionary automatically looks up the word once you type it

غذائيّ : Alimentary

غذائي : Dietary

غذائيّ : Dietetic

غذائيا : Dietetically

غذائي : Trophic




اینم از گوگل
http://www.google.ae/search?tbm=isc...519l0l1319l1l1l0l0l0l0l188l188l0j1l1l0.frgbld
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
ممنونم از مطالب خوبتون دوستان......

تاپیک به بخش مورد نظر منتقل شد بارووون جان............

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
دو واژه پارسي‌ درست
لطفاجهت آگاهي دوستان و احترام به کلمه فارس که همانا پارس است, به دوستان فارسي زبان خود اعلام نماييد که: سگ واق واق مي‌کند نه پارس. اين ضربه‌اي بود که از تازيان خورده‌ايم که مي‌خواستند ما پارسيان را خرد و کوچک کنند که اين لقب را به صداي سگان دادند.

غذا در زبان عربي يعني پس آب شتر است که اين هم يکي ديگر از ضربه‌هاي تازيان هست که به هنگام خوردن شام يا ناهار به ايرانيان شکست خورده مي‌گفتند ، بگوييد: غذا مي‌خوريم.
به جاي کلمه غذا از خوراک استفاده نمائيد.

خواهشمندم اين دو مورد را به دوستان پارسي‌ زبان خود گوش زد کنيد. جهت اطلاع بيشتر مي‌توانيد به لغت‌نامه دهخدا مراجعه نماييد.



لطفا منبع این مطالب رو مشخص کنید
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات


درود دوستان گرامی
:بغل:






با سپاس از مونای گرامی برای این جستار باید بگویم که درستی این گفته که عرب برای پست شمردن ما ایرانیان این واژه-ها را به خورد ما داده است، روشن نیست و آنچنان که بارون گرامی و فاطمه برایمان آوردند به خوبی پی می بریم که ما این واژه-ها را ندانسته دگرگون کردیم و از این روی است که چم یا معنی این واژه-ها همچنان آن چیزی است که ما ایرانیان می خواهیم و نه آنچنان که عرب می پندارد.

من خود پارسی گوی و پارسی نویس هستم و بسیار نیکو می دانم که در این راه با هم تلاش کنیم، ولی نادرستی این گفتارها هم مرا می آزارد.

در عربی غَذی با الف مقصوره بر روی ی پایانی که آن را غَذا می خوانیم، می شود پیشاب شتر و غِذاء با همزه در پایان می شود خورش
و خوراک. عرب این واژه-ها را گوناگون به زبان می آورد و گویش آنها یکسان نیستند. ما ایرانیان آنها را یکسان به زبان می آوریم و همزه-ی پایانی را نادیده گرفته و در گویش پارسی آن را از واژه-ی غِذاء رانده-ایم. و کسره-ی غ را هم فتحه می خوانیم. پس اگر می گوییم غَذا، خواسته-ی ما غِذاء است و نه غَذی.

بیگمان بسیار به جاست اگر از واژه های پزا و خوراک و خورش و خوردنی
به جای غَذاء سود جوییم و آنها را به کار بریم، ولی بهتر این است که ریشه-ی واژه-ها را هم پیگیری کرده و ساده انگارانه هر سخنی را درست نپنداریم. بسیاری از واژه-های عربی ریشه-ی پارسی دارند و بکار بردن آنها هیچ ایرادی ندارد.


سپاسگزارم نازنینان

پارسا مرزبان



لغت نامه دهخدا:
غذی . [ غ َ ذا ] (ع اِ) کمیز شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بول شتر.
غذا. [ غ َ ] (ع اِ) بول شتر. (اقرب الموارد).
غذاء. [ غ ِ ] (ع اِ) خورش .(منتهی الارب ). خوردنی که نشو و نمای تن و قوام تمام بدن بدان است و با لفظ چیدن و کردن مستعمل . (آنندراج ). خوراک و آشامیدنی که بدان اغتذاء شود. ج ، اغذیه .(اقرب الموارد). || پرورش که بدان بالیدگی و آراستگی جسم است . (منتهی الارب ). هر آنچه نشو و نما و قوام تن بدان است . ج ، اغذیه . (اقرب الموارد).
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
پارسای عزیز شما هم متاسفانه برای مطالبتون منبع نیاوردید
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
در زبان فارسی ما ایرانیا به طور طبیعی همزه آخر کلمات رو ادا نمی کنیم مثل املا و انشا و همچنین تغییر کلمات وقتی از زبانی به زبان دیگر منتقل میشن طبیعیه
من می خوام بدونم توی کدوم کتاب تاریخ آمده که اعراب به عمد برای تحقیر ایرانیان کلمات رو اینگونه آموزش دادند
 
بالا