الگو برداری
در گذار از سدهها زبان فنلاندی وامواژههایی بسیاری از زبانهای بسیار و به ویژه از زبانهای همسایه هندواروپایی خود وامگرفتهاست. آنچنان که واژگان زنده با ریشه فینواوگری را در فنلاندی تنها ۳۰۰ واژه میدانند. اگرچه به دلیل ساختار آوایی و دستوری و آواآرایی ویژه فنلاندی این وامواژهها سیمایی بومیشده به خود گرفتهاند و در زبان فنلاندی حل شدهاند.
در بنیاد نخستین وامواژههای گرفته شده از سوی زبانهای فینواوگری از زبانهای آغازین هندواروپایی بودهاست و آنگاه از زبانهای هندوایرانی، ترکی، بالتیک، ژرمنی و اسلاوی بودهاست. از این گذشته برخی واژگان در زبان فنلاندی میباشند که نه در دیگر زبانهای فینواوگری یافت میشوند و نه وابسته به هیچ زبانی از گروههای زبانی یادشده هستند. بدین واژگان به چشم واژگان بهجامانده از زبان نوردیک- که پیش از ورود نیاکان فنلاندیزبانان در فنلاند و اسکاندیناوی بدان سخنگفتهمی شد-نگریسته و توجهمیشود. از این دسته میتوان از واژگان musta(سیاه)،mäki (تپه)،saari(جزیره)، suo(مرداب) نامبرد. همچنین جاینامهایی چون Päijänne و Imatra که پنداشتهمیشود پیش از آمدن نیاکان فنلاندیها بدین نامها خواندهمیشدهاند.
از زبانهای ژرمنی میتوان واژههای kuningas(شاه) و ruhtinas(شاهزاده) از ریشه *kuningaz و *druhtinaz را نام برد.
نمونه برای وامواژههای کهن هندوایرانی واژه vasara به معنای چکُش اوستایی که شدهاست vadžra یا vajra، و orja به معنای برده از واژه arya,airya به معنای انسان.(برخی این واژه پسین را از اسلاو در بسیاری از زبانهای اروپایی میدانند.)
در سالهای نزدیکتر زبان سوئدی آبشخور باروری برای واگیری زبان فنلاندی از آن شدهاست. از این در گذر سوئدی کار صافی برای درونشُد دیگر وامواژهها به فنلاندی را نیز انجام میدهد. فنلاند از سده ۱۲ (میلادی) بخشی از پادشاهی سوئد بودهاست و در ۱۸۰۹ به چنگ روسها افتاد و پس از آن به خودمختاری رسید. اینهمه سبب شد تا سوئدی زبان نخستین فنلاند باشد و روسی هم نتواند جای آن را بگیرد. حتا هنگامی که فنلندی زبان رسمی شد تنها توانست در کنار سوئدی و موازی با آن جای بگیرد و این شیوه دوزبانه همچنان هم پایدار است. امروزه ۶درصد از فنلاندیاین سوئدیزبان زبان مادریشان سوئدیاست.
برچسب ها: ترجمه متون انگلیسی | سایت ترجمه انگلیسی به فارسی | ترجمه متن فارسی به انگلیسی
در گذار از سدهها زبان فنلاندی وامواژههایی بسیاری از زبانهای بسیار و به ویژه از زبانهای همسایه هندواروپایی خود وامگرفتهاست. آنچنان که واژگان زنده با ریشه فینواوگری را در فنلاندی تنها ۳۰۰ واژه میدانند. اگرچه به دلیل ساختار آوایی و دستوری و آواآرایی ویژه فنلاندی این وامواژهها سیمایی بومیشده به خود گرفتهاند و در زبان فنلاندی حل شدهاند.
در بنیاد نخستین وامواژههای گرفته شده از سوی زبانهای فینواوگری از زبانهای آغازین هندواروپایی بودهاست و آنگاه از زبانهای هندوایرانی، ترکی، بالتیک، ژرمنی و اسلاوی بودهاست. از این گذشته برخی واژگان در زبان فنلاندی میباشند که نه در دیگر زبانهای فینواوگری یافت میشوند و نه وابسته به هیچ زبانی از گروههای زبانی یادشده هستند. بدین واژگان به چشم واژگان بهجامانده از زبان نوردیک- که پیش از ورود نیاکان فنلاندیزبانان در فنلاند و اسکاندیناوی بدان سخنگفتهمی شد-نگریسته و توجهمیشود. از این دسته میتوان از واژگان musta(سیاه)،mäki (تپه)،saari(جزیره)، suo(مرداب) نامبرد. همچنین جاینامهایی چون Päijänne و Imatra که پنداشتهمیشود پیش از آمدن نیاکان فنلاندیها بدین نامها خواندهمیشدهاند.
از زبانهای ژرمنی میتوان واژههای kuningas(شاه) و ruhtinas(شاهزاده) از ریشه *kuningaz و *druhtinaz را نام برد.
نمونه برای وامواژههای کهن هندوایرانی واژه vasara به معنای چکُش اوستایی که شدهاست vadžra یا vajra، و orja به معنای برده از واژه arya,airya به معنای انسان.(برخی این واژه پسین را از اسلاو در بسیاری از زبانهای اروپایی میدانند.)
در سالهای نزدیکتر زبان سوئدی آبشخور باروری برای واگیری زبان فنلاندی از آن شدهاست. از این در گذر سوئدی کار صافی برای درونشُد دیگر وامواژهها به فنلاندی را نیز انجام میدهد. فنلاند از سده ۱۲ (میلادی) بخشی از پادشاهی سوئد بودهاست و در ۱۸۰۹ به چنگ روسها افتاد و پس از آن به خودمختاری رسید. اینهمه سبب شد تا سوئدی زبان نخستین فنلاند باشد و روسی هم نتواند جای آن را بگیرد. حتا هنگامی که فنلندی زبان رسمی شد تنها توانست در کنار سوئدی و موازی با آن جای بگیرد و این شیوه دوزبانه همچنان هم پایدار است. امروزه ۶درصد از فنلاندیاین سوئدیزبان زبان مادریشان سوئدیاست.
برچسب ها: ترجمه متون انگلیسی | سایت ترجمه انگلیسی به فارسی | ترجمه متن فارسی به انگلیسی