منبعی غنی ( ! ) برای مشاعره با »» بـــ ... ««

[baroon]

شروع

فقـــط​

با ​

حـــرف

​

« ب »
​

:گل:




​

 

[maksemos]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

بنام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام وخداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر

زنام و نشان و گمان برتر است
نگارنده برشده گوهر است

به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را

نیابد بدو نیز اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هرچه زین گوهران بگذرد
نیابد بدو راه جان و خرد

خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی

ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست

خرد را و جان را همی سنجد او
در اندیشه سخت کی گنجد او

بدیت آلت و رای و جان و روان
ستود آفریننده را چون توان

به هستیش باشد که خستو شوی
ز گفتار بیکار یکسو شوی

پرستنده باشی و جوینده راه
به فرمانها ژرف کردن نگاه

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

از این برتر سخن گاه نیست
به هستیش اندیشه را راه نیست
​

ببخشبن چون شعر زیبایی بود همش رو زدم.... خالی از لطف نیست بخونمیش :گل:

 

[baroon]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««



به به ذوق زده شدممم :شاد:
ماکسیموس و مشاعره ... شروع کار با نام خدا ... به به :12: :گل:

به تماشای تو هرکس ز خود آید بیرون
تا قیامت نکند یاد ز سر منزل خویش​

 

[گل همیشه بهار]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

برای چشم خاموشت بمیرم

کنار چشمه نوشت بمیرم

نمی خواهم در آغوشت بگیرم

که می خواهم در آغوشت بمیرم

 

[baroon]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

بیا تا یک نفس باشد تو را باقی، غنیمت دان
که نبوَد هیچ کس آگاه، مرگ ناگهانی را​

 

[amininho]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

بنام خداوند جان آفرینـــ ــ *** حکیم سخن در جهان آفرین
خداوند بخشنده دستگیر *** کریم خطا بخش پوزش پذیر
سعدی

 

[maksemos]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««


باید از عشق بسازم غزلی قابل تو
غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو
دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد
سبز باشی و دلت خانه ی پاییز مباد .

:گل:

 

[Maryam]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

این رباعی و خیلی دوست دارم اینو باید با یکم لحجه بخونید ... :1:



بي ته يارب ببستان گل مرويا

اگر رويا كسش هرگز مبويا

بي ته هركس بخنده لب گشايه

رخش از خوندن دل هرگز مشويا

(بابا طاهر عریان)

 

[آسمان دریایی]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
​

 

[baroon]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت

باهرچه رود نام تو را می توان سرود

بیم از حصار نیست

که هر قفل کهنه را

با دست های روشن تو می توان گشود



​

 

[Ever Green]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی

 

[ahmadfononi]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

با خدا باش و پادشاهي کن

بي خدا باش و هر چه خواهي کن
​

 

[playful girl]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

به تو عادت کرده بودم
اي به من نزديک تر از من
اي حضورم از تو تازه
اي نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگي به شبنم
​

 

[amininho]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

بلبلی برگِ گلی خوشرنگ در منقار داشت/واندران برگ و نوا خوش ناله های زار داشت

 

[ahmadfononi]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج

آخر قدمي راست بنه اي همه جا کج

​

 

[amininho]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

به راه این امید پیچ در پیچ // مرا لطف تو می باید دگر هیچ

 

[baroon]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

با فقیران دست در یک کاسه کردن عیب نیست

بحر با آن منزلت هم کاسه ی گرداب شد​

 

[amininho]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

با دلآرامی مرا خاطر خوش است/کز دلم یک باره برد آرام را

 

[Mahdi Askari]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

بی ادب می شود از فیض الهی محروم **** خویش را میکنداز از جهل و شقاوت معدوم

دومین پستم در بخش ادبیات

 

[Xaniar]

پاسخ : مشاعره با »» بـــ ... ««

به لبخندي مرا از غم رها كن

مرا از بي كسي هايم جدا كن

اگرمردن سزاي عاشقان است

براي مردنم هر شب دعا كن

گاهي وقتها سكوت فرياد معرفت است

گرچه ساكتم ولي بيادتم