baroon
متخصص بخش ادبیات
موج عشق تو اگر شعله به دلها بكشد
رود را از جگر كوه به دريا بكشد
گيسوانِ تو شبيه است به شب، امّا نه
شب كه اينقدر نبايد به درازا بكشد
خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر يوسف اگر ناز زليخا بكشد
عقل يكدل شده با عشق فقط میترسم
هم به حاشا بكشد هم به تماشا بكشد
زخمیِ كينهی من، اين تو و اين سينهی من
من خودم خواستهام كار به اينجا بکشد
يكی از ما دو نفر كشته به دست دگریست
وای اگر كار من و عشق به فردا بكشد