• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
baroon
امتیاز کسب شده
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سولامممم عوزیزوم :بغل:
    تلفنمون از دیروز قطع بود انقده این تفلنمون اذیتم میکنه بارون که :گریه: بیا بزنش :)
    عزیزم این تاپیک که کلی سر یابیدنش اذیت شدی باید انتقالش بدم به بخش اصلی گالری تا همیشه دم دستمون باشه :12:
    http://www.iranjoman.com/showthread.php?t=53523&page=4&p=246908#post246908
    آها خوبم و مووووووفق خدا روشکر :13:
    تو چیطوری گل ای جان ؟
    بله خخخخخخخوخ :فکر:
    :هنگ: مامان این چی بود به خوردمون دادی :97::به دنبال قرص:


    در ضمن خلفیم مامان ن ن ن :18:
    سلام باران عزیز
    خواهش میکنم
    ممنون از لطف و مهربونیتون.
    کاری نکردم وظیفه است.
    :91: عجب گیری افتادیم هاااا :بهونه های کودکانه:


    خخخخخخخخخخوخ :خونسرد :
    خطهای پشت گردنم که یادته مامان :50:
    مرســی :خونسرد:
    من همیشه رو نت هستم تا صبح :بدجنس: اما میام اینجا میبینم کسی نیست میرم اون یکی انجمن :قلیون:
    مثل اینکه ناراحتی تا صبح سرکارتون نمیذارم :خنده2: همین امشب میام پس :15:
    بعد تخصصی یادم رفت حرفه ای رو هم بنویسم :15:
    آره وای به حالتون اما اگه دختر خوبی باشی زیاد کاریت ندارم :42: مثل میترا :نیش:
    حواستو بنداز یه جا دیگه از افشاگری خبری نیست اما از بدجنسی همش خبره :kamyar:
    آفرین آفرین :دست:
    هه ! :15: مبارکه :بدجنس: ولی ...بچه شیطون مدرسه ای ! :فکر: مطمئنی درست اومدی ؟ :15:یا موقع اومدن سرت به جایی نخورده ؟ :42:
    یه حساب و کتابی بدم دستت خودت ندونی کی بود چی شد چی گفت :9:
    :kamyar:
    بـــله دیگه :دست: دفعه دیگه به من نگی درو میبندم :15: به خونه ت آسیب میرسه :9:
    :15: راست گفتن تو وجود ما نیست :9:
    روز شما هم خوش :kamyar: :گل:
    بع بع
    باز این گفت مامان ..ت :اخطار: :در حال کشیدن بشقاب از جلو مامان:

    خواهش میشه دیگه ادم برا رسیدن به اهداف شومش باید بعضی وقتها دست به ول خرجی هم بزنه دیگه :81::15:

    بله بله جیگره ..:18: اره دیگه خونشه :15: بخور قشنگ خون خوار بشی :تعجب:
    دست هایم ..

    این روزها بوی حافظ می دهند !..

    تـفأل که می زنم ..

    کنعـانم ..

    بدجـور !!

    یوسفش را می خواهد !!.
    بعد از یک سال و چند ماهی که اینجا بودم دیروز تصمیم گرفتم عوض کنمش

    تغییراتی که گفته بودم داره شکل میگیره:8:

    اول پروفایل الان امضا بعدش هم آواتار:15:

    تغییرات خودم هنوز شکل نمیگیره:نیش:

    شما خوبید؟
    خوشید؟
    سلامتید؟
    خوش میگذره؟

    خوشحالم که دوستش دارید:5:
    بارون مییفهمی چی شده.

    چرا همه رو رنگ میکشن بفهمن چی شده....:سوت:

    اره بیچاره فوت کرد
    قربوت برم عزیز دلم.:بغل:تو هم ساعات خیلی خوش و شادی رو در پیش روو داشته باشی وآخر هفته بهت خوش بگذره.:12::گل:..خدا یار و نگهدارت مهربونم.:1:
    مرسی مرسی گلم بابت همه مهربونیات و همدردیت...
    باید سعی کنیم بیشتر به همدیگه خوبی کنیم و بیشتر به یاد همدیگه باشیم...شاید دیگه تکراری وجود نداشته باشه برای جبران...
    تو هم مراقب باروووونی گل من باش عزیزم...بوووووس.:بغل::1:
    مرسی:گل:

    نه خوبه که بزرگه :18: جلوه ش هم حرف نداره :ایول:

    خواهش:گل:

    اِ خب من سری قبل رفتم بیرون الان اومدم که دیگه بگیرم بخوابم:نیش: حالا شما برو :18::50: بابت دو روز ندیدنت هم کاملاً مطمئنم که میبینمت :18: از بس به خواب اهمیت میدی:93::نیش:

    :گل: خدایت نگاهبان:7::بدجنس::بای:
    صبح بخیررررررررررررر مامان :داغ: :12::گل:


    بیا از اینا بزن مامان خونت زیاد شه :15:

    صبح بخیر :11:

    عکس این آلبوم شکلک واقعاً بزرگه هااا :نیش::ایول:

    خیلی قشنگ شده :18::8:

    خب دیگه واقعا برم بخوابم :9: روزت خوش :گل::بای:
    غنچه ازخواب پرید

    و گلی تازه به دنیا آمد.
    خارخندید و به گل گفت سلام
    …و جوابی نشنید؛
    خار رنجید و هیچ نگفت؛
    ساعتی چند گذشت
    گل چه زیبا بود…
    دست بی رحمی آمد نزدیک…
    گل سراسیمه زه وحشت افسرد
    لیک آن خار در آن دست خزید
    …و گل از مرگ رهید
    صبح فردا که رسید
    خار با شبنمی از خواب پرید؛
    گل صمیمانه به او گفت:سلام!
    سلام باروووووون همیشه مهربونم...خوبی خانمی.منم خوبم گلم.توووووپ نیستم.هم بابت دیروز.همزلزله دوباره ای که اومده.باروووونی به هم میریزم...ذهنم درگیر میشه.دقیقا" حست خودت رو دارم که شاید خدایی نکرده یکی از نزدیکترینامون باشن...فکر میکردم توو زلزله تلفاتی نبوده.اما بوده و این منو آشفته میکنه...توو زلزله قبلی نبودم.وقتی اومدمو از نزدیک فجایع رو دیدم از درون شکستم.ظاهرمو میدونی ،همیشه حفظ میکنم.اما یه وقتایی حتی نمیتونی تظاهر کنی و این دلمو زخمی میکنه...
    واااااااااااااااااااااااااااااای این عکسه چقدر حالمو خوب کرد.بارووووونی ممنونم.یه لحظه توونستم خودم رو اونجا تصورکنم.کنارهمون شاخه گل و لب دریا...ممنونم ازت.اگه صبح خوبی نبوده،در عوض این عکس باروووونی جونم روحمو شاد کرد.مرسی عزیزم.:گل::دوست::گل:
    راستي منم دلتنگت شده بودم ....:دوست:
    بگم واقعا شادم دروغه....برام دعا كن فدات شم تا شاد شاد شاد بشم ....:گل:
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا