• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
baroon
امتیاز کسب شده
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام باروووون جونم.سلام همکار گلم...

    سمت جدید مبارک باشه خانمی...

    امیدوارم همیشه موفق و شاد باشی مهپروووون...
    به بههههههههههههه سلاااااااااااااااااااام خانوم ناظم :شاد:
    چطوری؟خوبی؟خوشی؟سلامتی؟
    تبریک تبریک :شاد: میبینم که دوباره اومدی وردست خودمون:نیش:
    میبینم که دوباره ناظم شدی و باید از علی تشکر ویژه کرد که بالاخره موفق شد راضیت کنه برگردی به شغل سابقت:نیش:
    بههههههههههههههههه اینو باش :نیش:
    سلام وارشی :گل:
    ناظم شدی دیگه :نیش:
    تبریک میگم بهت :بله:
    ولی یادت باشه هنوزم زیردست منی :قلیون:
    من ناظم ارشد هستم :50: :نیش:
    آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود. اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروت کروکی جگری. تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان سینه میگرفت. قبول نکردم. راست اش تحمل اش را نداشتم. بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند : پاریس خودم هنرپیشه می شدم و زنم مدل لباس. قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها نه سالگی در تصادفی کشته میشود. گفتم حرف اش را هم نزنید. بعد قرار شد کلودیا زنم باشد. با دو پسر. قرار شد توی محله های پایین شهر ناپل زندگی کنیم. توی دخمه ای عینهو قبر. اما کسی تصادف نکند. کسی سرطان نگیرد. قبول کردم. حالا کلودیا- همین که کنارم ایستاده است - مدام می گوید خانه نور کافی ندارد، بچه ها کفش و لباس ندارند، یخچال خالی است. اما من اهمیتی نمیدهم. می دانم اوضاع می توانست بدتر از این هم باشد. با سرطان و تصادف. کلودیا اما این چیزها را نمی داند. بچه ها هم نمیدانند.


    پرسه در حوالی زندگی
    سلام مجدد...
    الان تاپیک مسابقه ادبی رو دیدم ....
    راستش اهل شرکت تو مسابقه نیستم ، ولی وقتی دیدم در حال جمع آوری مطالب ادبی قشنگ هستی ، یه خورده فکر کردم و متن مورد علاقه خودم رو به خاطر آوردم...
    خواستم تقدیم شما کنم ، امیدوارم تکراری نباشه برات..
    خواهش میکنم ، باعث افتخار بود همصحبتی با شما....
    خوب بخوابید (اگه میخوابید)
    خدانگهدار
    :دی فکر کردم داری خودتو معرفی مکینی ، سحر رمضانی :دی
    ما نیز محتاج دعاییم...
    سلاااااااااااااام....
    مرسی مرسی مرسی...
    لطف کردین ، همچنین برای شما...
    نه دیگه ، سال دیگه دوباره همه چی صفر میشه :دی
    راستی ممنونم برای تبریک و گل :12:
    امیدوارم بتونم مفید واقع بشم :گل:
    سلام بارون جانم :بغل:
    تبریک میگم پست جدیدت و دوست خوبم :39:
    برات آرزوی موفقیت دارم توی این سمت :گل:
    خانمم: راهنما رفتی زن گرفتی؟
    من::غش2:خانم زن چیه؟ این حرفها چیه که می زنی؟
    خانمم: پس چرا عزیزان انجمن همگی به تو تبریک میگویند؟
    من: خانم اجازه؟ به خدا روحم خبر نداره که چی شده؟
    خانمم: خیالم راحت شد. بیا برات میوه آوردم.
    من: خانم اجازه ؟ ممنونم.

    خدائی موضوع این تبریکها چیه؟
    بد نيست گهگاه غمگين باشي
    غمين بودن زيبايي خود را دارد
    فقط بايد بياموزي كه از زيبايي غمين بودن لذت ببري
    از سكوت آن و از ژرفاي آن...
    سلاااااااااااااام بارونی گلم :بغل:
    تبریـــــــــــــــــک میگم عزیزم ناظم شدی :بغل: :14: :13:
    امیدوارم همیشه همیشه همیشه موفق و سلامت باشی عزیزم :گل:
    خیلی خوشحال شدم دوستم :14:
    :دست::دست::دست:
    باااااااارونی عزیز ناظم شدنت مبارک:بغل::گل:
    عزیزم ناظمی برازندته:ذوقیده::گل::گل::گل:
    بارون موفق انجمنمون موفق تر باشی:بله::ایول::1:
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا