• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
baroon
امتیاز کسب شده
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اون که بله.... چند روز پیش یه پست زدم که خودم درگیر همچین انقلابی شدم. یکم شدیدتر از انقلاب .چرا همش پشت همه امتحانا? نمیتونم پست بزنم دکمه فاصله کار نمیکنه بزار اینجا امتحان کنم
    مردن من انقلاب کرد یا عسل ..خودمم خیلی دوسش دارم این متنو..اون دنیا هم باید فکر گرونی باشم، سلام خانم جوان خوبی ..مگه امتحان نداری دههههشبت ستاره بارون ...
    وقتی بمیرم
    دوباره فکر خواهم کرد
    پیراهن نخی آبی ام را
    گران خر یده ام؟
    و هر صبح
    عجله خواهم کرد
    تو را با دو زنگ تلفن
    بیدار کنم؟


    وقتی بمیرم
    دوباره نان و عسل خواهم خورد
    و روی تقویم
    تاریخ روزهای مردنم را سیاه خواهم کرد؟

    وقتی بمیرم
    چقدر راه خواهد بود
    تا برای تو گل هایی از بهشت بیاورم؟
    تا
    به
    تو
    سر بزنم؟!
    گاه سکوت یک دوست معجزه میکند،

    و تو می آموزی همیشه بودن در فریاد نیست ...

    :گل:
    ببخش دیگه بارونی جونم.:دل شکسته:
    تقصیر من نبود که تقصیر این آدماست.:دل شکسته:
    راستی کارنامم رو گرفتم.:خجالت2:
    مگر كمر به قتل خورشيد بسته اي

    كه چنين تابنده وتابان به درخشش در آمده اي

    از پس آن مردمك هاي سياه همچون شب پر ستاره!

    هرم آتش كدام قبيله از درونت سر بر مي كشد

    كه ديدگانت را چنين شعله ور كرده اي

    وقتي كه ازعشق سخن مي گويي!

    آيينه كدام جادوگر رازها و رمزها بر چشمانت پرتو مي افكند

    آنگاه كه آوازخوانان گرد سر من به رقص در مي آيي

    تا تيغ جلادت عاشقانه فرود آيد بر گردنم:گل:
    سلام به بارونی گلم:دوست:
    خوبی گلم ؟ شب تو هم بخیر.:گل:
    از پیغام خصوصیم ناراحت شدی ؟ :ناراحت:
    حالا بالاخره به کجا رسید ؟
    خب برو مسواک بزن و بعد برو لالا کن.:نیش:
    شبت بخیر.:احترام:
    :شاد::شاد::شاد::شاد::شاد::شاد:
    خسته نباشی ای مهربون:دوست:
    :گل::گل::گل::گل::گل:
    می‌دانم شب است
    اما من خوابم نمی‌آيد
    البته ديری‌ست که خوابم نمی‌آيد
    نپرس، نمی‌دانم چرا ...!


    گاهی اوقات
    از آن هزاره‌های دور
    يک چيزهايی می‌آيد
    من می‌بينمشان، اما ديده نمی‌شوند
    خطوطی شکسته
    خطوطی عجيب
    مثل فرمانِ جبرئيل به فهمِ فرشته می‌مانند
    بعد ... من می‌روم به فکر
    آب از آب تکان نمی‌خورد
    اما باد می‌آيد
    سَرْ خود و بی‌سوال می‌آيد
    پرده را می‌ترساند
    می‌رود ... دور می‌زند از بی‌راهیِ خويش،
    بعد مثل آدمِ غمگينی، نااميد و خسته بَر می‌گردد
    و من هيچ پيغامی برای شبِ بلند ندارم
    فقط خوابم نمی‌آيد
    مثل همين حالا
    مثل همين امشب.
    سلااااااااااااااااااااااااام چطوری گل دختر.
    ممنون از گلت عزیز . تو خودت گلی
    خداکنه زودتر امتحانات تموم بشن.
    سلاااااااااااااااااااام باران جون خودم
    خوبی عزیزم؟؟؟؟؟؟
    دلم برات تنگ شده بود
    چه خبرا منو نمیبینی خوشی؟؟؟؟؟؟؟؟
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا