[FONT=Vazir]
غنچه از خواب پرید
 و گلی تازه به دنیا آمد
خار خندید
 و به گل گفت: سلام 
 و جوابی نشنید!
 خار رنجید ولی هیچ نگفت 
ساعتی چند گذشت 
گل چه زیبا شده بود!
دست بی رحمی آمد نزدیک
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
 لیک آن خار در آن دست خلید
 و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید 
خار با شبنمی از خواب...