:
رشتهكوههاي اصلي و وضع توپوگرافي آنها نقش مؤثري در مقدار بارندگي و پيدايش منابع آبهاي سطحي بر عهده دارند. كوههاي البرز و زاگرس كه عمدهترين رشتهكوههاي ايرانند و از نظر جهت و گسترش، عامل تعيينكننده ريزشهاي كشور به شمار ميآيند.
ريزشهاي جوي كه در ارتفاعات مزبور متمركز است و بيشتر به صورت برف ميباشد، منبع اصلي آب رودخانهها بوده و سرچشمه رودخانههاي مهم كشور را تشكيل ميدهند.
عامل اصلي ريزشهاي جوي، جريان هوايي است كه از غرب و حوضه مديترانه به سوي فلات ايران حركت ميكند و بيشتر رطوبت خود را در برخورد با كوههاي زاگرس و البرز از دست ميدهد و به ريزش باران و برف در فصلهاي پائيز و زمستان ميانجامد.
بخشي از اين آبها درون شكافهاي آهكي كوههاي زاگرس نفوذ ميكند و چشمهسارهاي فراواني را پديد ميآورد و آب رودخانهها را بخصوص در فصل خشك تابستان تأمين ميكند.
غالباً بارانها و رگبارهايي كه در فصل بهار در كوهپايههاي البرز و زاگرس و ديگر كوههاي كشور ريزش ميكنند، به جاري شدن سيلهاي شديد و كوتاهمدت ميانجامد و طبيعتا بخشي از آبهاي سطحي كشور را نيز تأمين ميكنند.
نياز انسان به آب باعث شده تا اكثر تمدنهاي بشري در كنار رودخانهها شكل بگيرند.
انسانهاي اوليه با زندگي در كنار رودخانهها به طور فطري و تجربي آموخته بودند كه جهت استفاده بهينه از اين منابع خدادادي، ميبايد رودخانهها را دوست داشت و حتي در بعضي از فرهنگهاي كهن آب و رودخانه به عنوان موجودي مقدس و حيات بخش مورد ستايش و احترام بود.
با توسعه شهرنشيني و اجراي طرح هاي عمراني و دور شدن انسانها از رودخانه اين دوستي گسسته شد و انسان با برداشت بيرويه شن و ماسه از بستر رودخانه، خانه و شهرك سازي در حريم و بستر رودخانه، احداث سازه هاي تقاطعي و غيره اقدام به تعرض به رودخانه و بر هم زدن رژيم متعادل و پايدار آن نمود.
رودخانهها به مثابه موجودات زندهاي هستند كه در مقابل اين تعارض اقدام متقابل نموده و لذا رژيم هيدروليكي آن در يك روند براي رسيدن به تعادل مجدد قرار ميگيرد.
رودخانهها شريانهاي اصلي حيات كليه سازههاي آبي محسوب ميشوند و حفاظت و بهرهبرداري بهينه از آنها و همچنين حراست از بستر و حريم آنها از مهمترين مسئوليتهاي وزارت نيرو ميباشد.
حفاظت از رودخانهها به عنوان سرمايهاي ملي و يكي از منابع مهم آبي كشور در زمينههاي كشاورزي، اقتصادي، صنعتي، ترابري، بهداشتي، شرب و تفريحي يك ضرورت است.
ايجاد تاسيسات آبي در مجاورت رودخانهها از قبيل ايستگاههاي تامين آب كشاورزي، شرب و تاسيسات حفاظت، ساحل سازي، ديوارهاي ساحلي، پلها و بناهاي آبي، ايجاب ميكند كه اطلاعات لازم با بررسيهاي پژوهشي و علمي تهيه گردد و با رعايت آن به سرمايهگذاري اقدام شود.
بروز سيلابهاي متعدد در سالهاي متمادي از مناطق كوهستاني، كوهپايهاي و گسترههاي درون دشتها و همزماني آن با فرسايش سواحل و تغيير مسير رودخانهها باعث وارد آمدن خسارات فني و حقوقي در زمينه اراضي و حقابه برآن ميشود و مناطق عظيم و حاصلخيز كشاورزي را از بهرهدهي بازداشته و سرمايه گذاري زيادي را در تجديد آنها ميطلبد.
از طرفي، تغيير كيفيت طبيعي آب رودخانهها به دليل تخليه بي رويه زهكشيهاي مسموم به انواع مواد شيميايي كشاورزي، فاضلابهاي صنعتي و شهري و انواع دخل و تصرفها در اين ماده حياتي كه در طول مسير رودخانه به وجود ميآيد، ضرورت آگاهي از اطلاعات و آمار و دانش سنجش عوامل علمي مربوط را توجيه ميكند.
با توجه به اينكه هر نوع دخل و تصرف در رودخانه اعم از كمي و كيفي واكنشهاي مختلفي را بروز ميدهد و چنانجه تغييرات ايجاد شده در جهت قانونمندي آب و بستر رودخانه نباشد در اثر گذشت زمان مقابله پرخسارت و پرهزينهاي را ميطلبد و از اين رو لازم است تا كليه طرحهاي مهندسي رودخانه مبتني بر پايهاي علمي و صحيح ارائه شود.
سفیدرود دومین رود بلند ایران است. سفیدرود را در باستان رود آمارد ميناميدند. اين رود از ترکیب 2 رود شاهرود و قزل اوزن در شهر منجیل شکل میگیرد و تا ورود به دریای خزر عرض استان گیلان را میپیماید.
سرچشمه سفیدرود در کوه چهل چشمه کردستان است و به طرف مشرق رفته داخل ناحیه گروس میشود و در این محل شعبه دیگری به همین اسم که از کوههای پنجهعلی در شمالغربی همدان جاری است، ضمیمه آن میشود.
در كتب قديم سپيد رود را با نام هاي گوناگون از جمله: سپیدرود، اسفیدرود، اسبیذروذ، سپیذروذ و سفیدرود خواندهاند.
بخشی از سپيدرود را که از آذربایجان میگذرد به ترکی قزلایرماق به معنای رود سرخ میخوانند.
نام این رود در روزگار هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان به نام قوم ایرانی که در کنارش میزیستند و آمارد خوانده میشدهاست.
سد سفیدرود، یا سد منجیل در محل پیوستن دو رود قزلاوزن و شاهرود و در نزدیکی شهر منجیل ساخته شده و برای تنظیم آب این دو رود برای کشاورزی در دشت گیلان و نیز تولید برق به کار میرود.
این سد در هنگام ساخت و اوایل دوره بهرهبرداری به سد سفیدرود معروف بود و از سال ۱۳۵۷ تاکنون به سد منجیل معروف است.
رود کارون پرآبترین و بزرگترین رودخانه ایران است. این رود با طول ۹۵۰ کیلومتر طولانیترین رودی است که تنها در داخل ایران قرار دارد و در عین حال تنها رودخانه ایرانی است که به آبهای بینالمللی و اقیانوسهای جهان ارتباط دارد.
كارون تنها رود ایران است که بخشی از آن قابل کشتیرانی است و آب آشامیدنی شهر اهواز از رودخانه کارون تامین میشود.
كارون از یک طرف در خرمشهر از طريق مصب خود به اروند رود که رودخانههای دجله و فرات از کشور عراق نیز به آن میریزند وصل میشود و از طرف دیگر به خلیج فارس و اقیانوس هند مرتبط میشود.
ایران از طریق اروند رود و کارون ميتواند کالاهای تجارتی را از طریق کشتی و به وسیله حمل و نقل دریایی که ارزانترین وسیله حمل و نقل کالاست تا شهرستان اهواز و حتی شهرستان شوشتر برساند و در عین حال کالاهای ایرانی را به جهت صادرات از این شهرستانها تا بنادر بینالمللی خرمشهر و آبادان و بندر امام (ره) منتقل کند.
رودخانه کارون رودخانهای است که از نظر ارتفاع سطح آب و عرض و طول و از نظر جریان و گذر آب و عرض و طول مناسب آبخور جهت عبور کشتیهای کوچک به نام لبخ یا مرکب در حد و اندازه رودخانههای دجله و فرات و برای عبور این قبیل کشتیهای کوچک کاملا مناسب است.
اين رودخانه در زمان قاجار به شدت مورد توجه انگلیس قرار گرفت و آنها که قبلا در رودخانه دجله و فرات سرویس کشتیرانی دایر کرده بودند این سرویس حمل و نقل دریایی را از دجله و فرات از طريق رودخانه کارون تا شهرستان اهواز و حتی تا شهرستان شوشتر نیز برقرار كردند.
آن قسمت از رودخانه کارون که بین بند قیر تا خرمشهر واقع شده و شامل مجموعه آب رودخانههای کارون و دزاست كه کارون بزرگ خوانده میشود و کشتیرانی فقط تقریبا در همین محدوده از کارون امکان پذیر است. طول این مسیر حدود 190 کیلومتر است.
در حاشیه این رود تمدنهای بزرگی از ایران شکل گرفتهاست. سرچشمه شاخههای اصلی کارون (ارمند و بازفت)، زردکوه بختیاری در استان چهار محال و بختیاری است ولی شاخههای فرعی آن از کوههای مختلف سرچشمه میگیرند مانند خرسان از دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد و دز از ارتفاعات لرستان.
این رود، پس از عبور از مناطق کوهستانی و پر پیچ و خم، در منطقهای به نام گتوند وارد دشت خوزستان میشود.
رود کارون در شمال شوشتر به دو شاخه تقسیم میشود که در جنوب شوشتر به یکدیگر متصل میشوند. مهمترین شاخهٔ فرعی کارون، رود دز است که در شمال اهواز به کارون ملحق میشود.
رود کارون در مرز ایران و عراق، به اروندرود پیوسته و روانه خلیج فارس میشود.
زایندهرود یكی از بزرگترین رودخانههای ایران است كه در مركز كشور و از مغرب به مشرق جریان دارد. این رودخانه در كتب تاریخ و جغرافیا به نامهای زایندهرود، زندهرود، زندرود، زرینرود، زرینهرود، زن رود و زندكرود آمده است.
علت نامگذاری این رود بدین جهت است که درطول مسیر خود باغات و کشتزارهای فراوانی را آباد و زنده میکند. به همین خاطر به این رود زنده رود نیز میگویند.
بخش اعظم آب زاینده رود وارد اصفهان میشود و براي انتقال آب کوهرنگ به اصفهان اقدامات زیادی انجام شده است.
روی زاینده رود چندین پل تاریخی از زمان صفویان و قبل از آن برجا ماندهاست. چندین پل در استان چهارمحال بختیاری که مشهورترین آن پل سامان است. در اصفهان سی و سه پل یا پل الله وردی خان و پل خواجو.
حاشیهسازی این رودخانه در شهر اصفهان و بوستانها و بیشههای پیرامون این رودخانه در فصل تابستان گردشگاه مناسبی برای اهالی شهر، ایرانگردان و جهانگردان است.
زایندهرود رگ حیاتی و عامل اصلی سرسبزی و حاصلخیزی اصفهان محسوب میشود.
سرچشمه این رودخانه، دامنههای زردكوه بختیاری است كه در حد فاصل بین اصفهان و لرستان قرار دارد.
سرچشمه زایندهرود به شكل حوضی مدور با مساحتی در حدود 300 زرع میباشد كه به چشمه جانان معروف است. چشمه مذكور در این ناحیه میجوشد و به طرف مشرق سرازیر میشود.
پس از طی سه فرسنگ، به چشمه دیگری به نام «چهل چشمه» میرسد. همچنین از سمت شمال این منطقه، یعنی ناحیه فریدن، دو چشمه بزرگ دیگر به نام «خُرِسنگ» و «كودَنگ» به جانانهرود ملحق میشود.
انشعاب دیگری نیز به نام زرینرود از طرف جنوب یعنی چهارمحال به این رودخانه اضافه میشود. منبع اصلی اين انشعاب زیر كوهی قرار دارد كه زردكوه نامیده میشود
رود تجن یا گرماب رود، در استان مازندران جاري است. رودخانه تجن، رودی است که در شرق شهرستان سرخس جاری است. این رود از تلاقی دو رود کشف رود و هریرود بوجود آمده است.
این رودخانه مانند دیگر رودهای منطقه دائمی نیستند و در فصول سال با تغییرات میزان ریزش باران، دارای نوسانات زیادی میباشد.
رودخانه تجن بزرگترین منبع آب سطحی دشت سرخس میباشد.
رود تجن به طول حدود 140 کیلومتر از کوههای علی خانی، داراب کوه و سرکوه از ناحیه کوهستانی هزار جریب در دامنههای شمالی رشته کوه البرز سرچشمه میگیرد و با گذشتن از شرق شهر ساری، نزدیک آبادی خزرآباد، در 25 متری پایینتر از سطح آبهای آزاد به دریای خزر میریزد.
قسمت علیای تجن در بخش هزار جریب در شهرستان نکا و بخش چهاردانگه و دودانگه در شهرستان ساری، جهت عمومی جنوب شرقی ـ شمال غربی و بستری سنگلاخی دارد و ریزابههای ببرچشمه و آبتیرچای از ساحل راست و شیرین رود و سفیدرود و لاجیم از ساحل چپ به آن میپیوندند.
همچنین رود دایمی زارِم رود- ظالمرود به طول حدود 100 کیلومتر با جهت عمومی شرقی ـ غربی از ریزابههای سمت راست تجن است و در حدود 16کیلومتری جنوب شهر ساری به آن میپیوندد.
قسمت سفلای تجن که از حدود 8 کیلومتری جنوب شهر ساری (نزدیک آبادی تنگه لته) آغاز میشود، در بخش مرکزی شهرستان ساری با جهت عمومی جنوبی ـ شمالی جریان دارد و بستر آن ماسهای است.
پوشش گیاهی حاشیه تجن در قسمت علیا، درختان جنگلی پهن برگ مانند مازو، توسکا، سفیدار، لیکی، آزاد و انجیلی و در قسمت سفلا، انواع گیاهان آبزی حاشیهای است.
تجن در منطقه زلزله خیز البرز قرار دارد. در زمین لرزه سال 1314 پانصدمتر از مسیر تجن در نزدیکی محل دوسله، در حدود 33 کیلومتری جنوب شرقی شهر ساری، بسته شد.
رودخانه جاجرود در ۳۰ کیلومتری شمال شرق تهران واقع است. اين رودخانه از شمالغرب به طرف جنوب شرق جاری است و از منطقه منشا (کوههای البرز) به ارتفاعات پایینتر جریان داشته و وارد سد لتیان میشود.
رودخانه جاجرود داراي ۴۰ کیلومتر طول و ۷۱۰ کیلومتر مربع مساحت حوضه آبریز است.
این رودخانه یکی از مهمترین رودخانههای استان تهران است که مانند رودخانه کرج از کوههای کلون بستک، در بلندیهای خرسنگ کوه، سرچشمه میگیرد.
شعبههای فشم، میگون، دماوند و آهار به این رود میریزند. روی این رودخانه، سدی به نام لتیان ساخته شده و مانند رودخانه کرج از گردشگاههای زیبای استان تهران است.
اين حوضه آبريز از سمت شمال و غرب به حوضه آبريز کرج، از سمت شمال و شرق به حوضه آبريز لار، از سمت جنوب به حوضه آبريز ايوانکى و از سمت جنوب غرب به حوضه آبريز سولقان محدود مىگردد.
با توجه به اينکه رودخانه جاجرود تامين کننده بخشى از آب شرب و نيروى برق تهران است، مطالعه رسوبشناسى آن اهميت خاصى دارد.
رودخانه جاجرود در شمال شرق تهران با روند شمال غربى- جنوب شرقى جريان داشته و به درياچه سد لتيان مىريزد.
کرخه نام رودخانهای است كه در جنوب غربي ایران در استان خوزستان جريان دارد. رودخانه كرخه از مناطق مياني و جنوبغربي رشته كوههاي زاگرس در نواحي غرب و شمال غرب كشور سرچشمه گرفته و پس از طي مسافتي در حدود 900 كيلومتر در امتداد شمال به جنوب، سرانجام در مرز مشترك ايران و عراق به مرداب هورالعظيم ميرسد.
رودخانه كرخه پس از رودخانههاي كارون و دز سومين رودخانه بزرگ ايران از نقطه نظر آبدهي محسوب ميشود.
حوزه آبريز رودخانه كرخه به وسعت حدود 43 هزار كيلومتر مربع، بين 46 درجه و 57 دقيقه تا 49 درجه و 10 دقيقه طول شرقي و 31 درجه و 48 دقيقه تا 34 درجه و 58 دقيقه عرض شمالي واقع شده و شامل استانهاي همدان، كرمانشاه، كردستان، ايلام، لرستان و خوزستان است.
رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار شوش باستان به سوی غرب تغییر مسیر میدهد. در 40 کیلومتری شمال اهواز مسیر آن دوباره تغییر کرده و وارد عراق میشود.
كرخه در عراق به رودخانهای که از پیوستن دجله و فرات پدید آمده میپیوندد.
بزرگترین سد ایران روی رود کرخه ساخته شده و سد کرخه نام دارد. نام کرخه نامی بسیار باستانی است و نام منطقه و حکومتی کهن در جنوب خوزستان بودهاست.
سد کرخه یکی از بزرگترین سدهای خاکی دنیا و بزرگترین سد خاکی ایران و خاورمیانه است. این سد بر رودخانه کرخه در ۲۲ کیلومتری شمال غربی شهرستان اندیمشک در استان خوزستان ساخته شده است.
رود اترك از كوههاي هزار مسجد در خراسان سرچشمه ميگيرد و در خليج حسنقلي در كشور تركمنستان به درياي خزر ميريزد. اترک رودی خروشان و سیلگیر با بستر گلی است و با داشتن ۶۶۹ کیلومتر طول پنجمین رودخانه بلند ایران و طولانیترین رودخانه ترکمنستان به شمار ميآيد.
این رود حدود ۲۷،۳۰۰ کیلومتر از اراضي را آبیاری میکند، اما به جهت مصرف زیاد آب آن فقط در مواقع سیل تا دریا ادامه مییابد.
بخشی از رود اترک در ناحیه چات، پس از اینچه برون به موجب قرارداد آخال در سال ۱۸۸۱ مرز رسمی ایران قاجاری و امپراتوری روسیه شد.
در سال ۱۹۲۶ به موجب قراردادی میان ایران و شوروی قرار شد که حداقل 50 درصد از آب این رودخانه وارد خاک ترکمنستان شود.
منطقه مراوهتپه با دارا بودن 5 هزار هكتار مزارع گندم و جو آبي در حاشيه رودخانه اترك، به دليل شرايط آب و هوايي خاص و استفاده از آب رودخانه اترك براي آبياري مزارع گندم نقش مهمي در توليد گندم شهرستان كلاله دارد.
:
رود ارس، رودخانهای نسبتاً پرآب و خروشان است که از منطقه آرپا چای در آناتولی ترکیه سرچشمه ميگيرد. اين رودخانه از مرز ترکیه، نخجوان جلفا و ارمنستان گذشته و پس از گذر از مرز ایران و وارد جمهوری آذربایجان شده و به رودخانه کورا میریزد.
رودخانه ارس در سال ۱۸۱۳ میلادی در پی عهدنامه گلستان به عنوان مرز ایران و روسیه انتخاب و تمامی مناطق شمال این رود از ایران جدا و به خاک روسیه افزوده شد.
بعدها ایران و اتحاد شوروی با هم سدی در ناحیه پلدشت به نام سد ارس بنا كردند. سد خداآفرین و سد قیزقعلهسی به صورت مشترک با ارمنستان روی ارس احداث میشود.
رودخانه ارس از ارتفاعات مين گول به ارتفاع 3152 متر در جنوب ارزروم در تركيه سرچشمه مىگيرد.
اين روخانه پس از پيوستن به آرپاچاى؛ مرز مشترك ايران و جمهورى ارمنستان و جمهورى آذربايجان را تا محلى به نام بهرام تپه تشكيل مىدهد و بعد از طى حدود 10072 كيلومتر مسافت به درياى خزر مىريزد.
حوضه آبريز ارس در كشورهاى ايران، تركيه، ارمنستان و جمهورى آذربايجان قرار دارد. وسعت آن تقربياً 10320 كيلومتر مربع بوده و حدود 39% (39000) كيلومتر مربع آن را اراضى ايران تشكيل مىدهد.
در طوال مسير طى شده آن تغييراتى مشاهده مىشود، از جمله از سرچشمه تا جلفا مناطق صاف و كمى كوهستانى و از جلفا تا اصلاندوز كاملاً كوهستانى و صعبالعبور بوده و عرض و عمق اين رودخانه در مسير حركت متفاوت است.
در فاصله بين جلفا تا اصلاندوز كه ارس بين كوههاى قره داغ و كوههاى کشور آذربایجان در جريان است در بعضى نقاط (نزديكى های روستاى قولان) عرض آن از 20 متر هم كمتر مىشود؛ در حدود جلفا عرض آن حدود 30 متر و عمق آن 4 متر است ولی در نزديكى پلدشت عرض آن در حدود 90 تا 100 متر و عمق آن 2 متر مىباشد.
رود ارس از مهمترين رودهاي ايران است كه علاوه بر جذابيت ويژه گردشگري و تأثيرات مثبت اكوسيستمي، قابليت مهمي از نظر ماهيهاي قابل صيد دارد.
ماهيهاي اين رود حدود ده گونه ميباشند كه حدود 6 نوع آنها نسبت به ديگر ماهيهاي بومي اين رود بزرگتر و داراي مقاومت بيشتري نسبت به ساير ماهيها هستند. به همين جهت صيد اين ماهيها بين ورزشكاران و ماهيگيران از ارزش بالايي برخوردار است.
رودخانه ارس در منابع و اصطلاحات يونانيان و اروپائيان، آراكس ( ARAX ) و اركساس و آراكسس ( ARAKSS ) بوده و از قديم اِراسك و آراسك ناميده شده.
در منابع عربى الّرس و در فارسى ارس و اَرس و در تركى آراز و آراس و اَراز و اَرَز نام گرفته است
اروندرود، رودخانه پهناوری است در جنوب غربی ایران و در مرز ایران و عراق. اجزاي متشكله رودخانه مرزي بين ايران و عراق (اروند رود)، عبارتند از: فرات، دجله و كارون.
رودخانه فرات از بلنديهاي سرزميني قفقاز (ارمنستان)، سرچشمه ميگيرد. اين رودخانه از پيوستن رودهايي كه از فلات ايران و كشور كنوني تركيه، سرچشمه ميگيرند، تشكيل ميشود.
كمابيش 60 درصد از آب رودخانه دجله از كوههاي زاگروس (ايران) سرچشمه ميگيرد با توجه به آبدهي دجله و فرات، حدود 40 درصد از آب رودخانهاي كه از پيوستن اين دو رودخانه تشكيل ميگردد، از سرزمين كنوني ايران تامين ميشود.
ميزان زيادي از آب رودخانههاي فرات و دجله، در اثر سد سازيهاي زياد بر روي آنها، كاهش يافته است. اما، اروندرود هنگامي ارزش واقعي كشتيراني پيدا ميكند كه رودخانه كارون، يعني بزرگترين رودخانهي ايران، بدان ميپيوندد.
سرزمين ميانرودان (بينالنهرين) كه پس از جنگ جهاني اول و متلاشيشدن امپراتوري عثماني، حكومت جديدالولاده عراق بر پايه برنامهريزيها و سياست استعماري؛ كشورسازي انگلستان، بر پهنه آن زاده شد، ميان دو رودخانه بزرگ غرب آسيا، يعني دجله و فرات، قراردارد.
اين رود از همریزش رودهای دجله، فرات و سپس کارون تشكيل شده است. دجله و فرات پیش از پیوستن به کارون در شهر قرنه در ۳۷۵ کیلومتری جنوب بغداد به هم میپیوندند.
درازای اروند رود از قرنه تا ریزشگاه آن در خلیج فارس ۱۹۰ کیلومتر است. ریزشگاه اروند رود در میان شهر ایرانی اروندکنار و شهر عراقی فاو است.
ایران و عراق در ۱۵ اسفند سال ۱۳۵۳ طی معاهده ۱۹۷۵ الجزایر ژرفگاه اروندرود را به عنوان خط مرزی میان دو کشور تعیین کردند.
رود دز از زردکوه بختیاری سرچشمه میگیرد. این رود پس از گذشتن از شمال استان خوزستان و شهر دزفول در منطقهای به نام گرگر در شرق شوشتر به رود کارون میپیوندد.
شهرت خاص این رودخانه به آب زلال و تمیز آن است که در گرمای سوزان دزفول جاذبهای منحصر به فرد برای گردشگری ایرانیان است.
همین امر موجب شده است تا شنا در این رودخانه به یکی از خطرناکترین سرگرمیهای اهالی این شهر تبدیل شود.
نام این رودخانه در فهرستی به عنوان زلالترین رود جهان آمده است.
رودخانه دز يكي از شريانهاي مهم سيستم رودخانه كارون بزرگ در استان خوزستان است كه علاوه بر ايفاي نقش مهم در وضعيت كيفي و هيدروليكي اين سيستم، منبع تأمين آب بسياري از كارخانجات صنعتي و طرحهاي بزرگ كشاورزي منطقه است.
در طرح ساماندهي آبراهه كارون اين رودخانه يكي از بازه هاي چهارگانه طرح بوده است.
كاهش آبدهي رودخانه بر اثر برداشتهاي روزافزون آب از يك سو و تخليه پسابهاي شهري، صنعتي و بخصوص كشاورزي به رودخانه از سوي ديگر، وضعيت كيفي آب رودخانه را تهديد ميكند.
اين مطالعات با هدف بررسي تأثير ورود فاضلابهاي مختلف (با تأكيد بر پسابهاي كشاورزي) به رودخانه دز به منظور ايجاد يك ديدگاه مناسب براي ارائه راهكارهاي فني و مديريتي صورت گرفته است
رودخان نام قلعهای است متعلق به دوره سلجوقیه که بر فراز ارتفاعات جنگلی شهرستان فومن در روستای رودخان بنا شده و 6/2هکتار مساحت و 65 برج و بارو و دیواری به طول 1500 متر دارد. رطوبت بیش از حد هوا باعث رویش گیاه در لابهلای دیوارهای قلعه و پوسیدگی آنها شده، اما با این حال در مقایسه با قلعههای دیگر، رودخان سالم مانده است.
قلعه عظیم و شگفتانگیر رودخان در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی فومن که در حوزه جغرافیایی این شهرستان قرار دارد در قله کوهی در دل جنگل آرمیده است