• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اسکیزوفرنیا

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
[h=2]اسکیزوفرنیا چیست؟
اختلافات زیادی بر سر تشخیص روانپزشکی اسکیزوفرنیا وجود دارد. این جزوه تئوری ها و ایده های متفاوتی که درباره نحوه تشخیص، علل و درمان این بیماری وجود دارد را توضیح می دهد. این جزوه همچنین به کسی که مبتلا به چنین بیماری است و همینطور به خانواده و دوستان او راهنمایی های عملی می کند. واژه اسکیزوفرنیا بطور وسیع در نظام روان پزشکی استفاده می شود.روانپزشکان آن را نوعی جنون (psyhosis) می شناسند. به باور آنها فرد اسکیزوفرنیک قابلیت تمیز دادن بین افکار، ایده ها و تصورات قوی خودش و واقعیت (ادراکات مشترک، مجموعه ایده ها و ارزش های افراد دیگری که در فرهنگ او آن را واقعیت می نامند) راندارد. از جمله عوارض این بیماری این است که فرد ممکن است صداهایی را بشنود یا ممکن است فکرکند که افراد دیگر می توانند فکر او را خوانده و یا افکار او را کنترل کنند.
بیشتر روانپزشکان این عوارض را ناشی از نوعی اختلاط روانی (psychiatric disorder) می دانند و برای درمان آنها «تسکین بخش» (tranquillizers) قوی تجویز می کنند. البته همه این باورها درباره چنین وضعیت روحی را قبول ندارند. تفسیر دیگر از این وضعیت روحی آن را ناشی عکس العمل منطقی یا طبیعی نسبت به وقایع سخت زندگی می داند، بعبارت دیگر آن را حالت افراطی اضطراب تشخیص می دهد. بسیاری مایلند به اسکزوفرنیا در «تمامیت» خود نگاه کنند. آنها بر لزوم درک تجربه فردی یا شخصی و اهمیت اینکه این تجربه چه تاثیری بر فرد گذاشته، تاکید می کنند.

شنیدن صدا، بعنوان مثال، در فرهنگ های مختلف و نظام های مذهبی مختلف، معانی مختلف دارد.
[h=2]چگونه روانپزشکان این وضعیت را تشخیص می دهند؟مشکلاتی از این قبیل معمولا با سردرگمی یا حتی تغییرات قابل ملاحظه در رفتار صورت می گیرد. مهم است که بتوان عوامل ممکن دیگر را حذف کرد.
این عوارض ممکن است مشابه مشکلات دیگر روحی مانند «اختلاط دو قطبی» (bipolar disorder) یا «اختلاط اسکیزوفرنیک ساز» (schizoaffective disorder) باشد، یا در نتیجه مشکلات جسمی معینی رخ داده باشد.

روانپزشکان این وضعیت روحی را با توجه به عوارض “مثبت” و “منفی” متفاوتی تشخیص می دهند:

عوارض “مثبت” شامل اینهاست:
  • اغتشاش فکری
  • حالت هزیانی (hallucinations)، مانند شنیدن صداها و یا اصوات دیگر
  • اوهام (delusions)
عوارض “منفی” شامل اینهاست:
  • احساس بی تفاوتی یا بی احساسی
  • ناتوانی در تمرکز کردن
  • اجتناب از تماس با افراد دیگر
  • نیاز داشتن به حفاظت
[h=2]اغتشاش فکریکسی در اغتشاش فکری است که نتواند رشته منطقی افکارش را دنبال کند و ایده های او درهم ریخته و یا به سختی قابل فهم توسط دیگران باشد. این وضعیت امکان محاوره را سخت کرده و ممکن است به حس تنهایی و انزوای فرد کمک کند.
[h=2]حالت هزیانی (Hallucinations)برخی افراد صداهایی را می شنوند که دیگران نمی شوند. این صداها ممکن است صداهای آشنا، دوستانه یا انتقادی باشند. این صداها ممکن است رفتار یا افکار فرد شنونده را بررسی می کنند و یا ممکن است به او بگویند چه باید بکند. صرف شنیدن این قبیل صداها به معنای داشتن اسکیزوفرنیا نیست.
بر اساس برخی تحقیقات در حدود چهار درصد جمعیت این قبیل صداها را می شنوند و برای بسیاری این وضعیت باعث مشکلی نمی شود. ولی کسانی که مبتلا به اسکیزوفرنیا هستند جزو کسانی هستند که بیشترین صداهای انتقادی و غیردوستانه را می شنوند. آنها ممکن است این صداها را همه عمرشان شنیده باشند، ولی یک واقعه سخت در زندگی ممکن است شنیدن این صداها را برای آنها شدیدتر و دشوارتر کرده باشد.
برخی مواقع افراد علاوه بر این گونه صداها” اصوات دیگر هم می شنوند.
[h=2]اوهام (Delusions)اوهام به باورها و تجاربی می گویند که دیگران در داشتن آنها شریک نیستند. بعنوان مثال ممکن است کسی فکرکند که او توسط افراد پلیس مخفی تعقیب می شود و یا توسط نیروهای غیبی کنترل می شود که افکار معینی را در سر او گذاشتند.
[h=2]عوارض منفیبه این عوارض که شامل کناره گیری اجتماعی، بی تفاوتی و ناتوانی در تمرکز را شامل می شوند، عوارض “منفی” و نه “مثبت” می گویند زیرا خصوصیات آنها چندان روشن نیست. براحتی نمی توان گفت که آیا این عوارض بخشی از عوارض اسکیزوفرنیا هستند و یا آنها عوارض عکس العمل فرد در مقابل چیزهای دیگری است که باعث سرخوردگی و ترس او شده اند. بعنوان مثال بسته به اینکه فرد از چه تجربه ای برخوردار است، ممکن است برای ساعات متمادی بی حرکت و ساکت بنشیند و یا بدور مداوم در حرکت باشد.

همچنین چنین عوارضی می توانند واکنشی نسبت به رفتار سایرین باشد. در اغلب موارد کسی که دارای مشکلات عقلی یا ذهنی است، با بی توجهی یا تبعیض مواجه می شود، و این باعث می شود که او احساس انزوا، افسردگی یا نومیدی بکند.
[h=2]آیا ممکن است برخی افراد احتمال بیشری در ابتلاء به این بیماری داشته باشند؟از هر صد نفر یک نفر در مقطعی از زندگی اش – معمولا وقتی یک فرد بالغ جوان است — به این بیماری مبتلا می شود. این رقم برای زن و مرد کماکان یکی است، ولی مردها معمولا در سن جوانتری به این بیماری مبتلا می شوند. احتمال بیشتری دارد که به شما گفنه شود که مبتلا به این بیماری هستید اگر که فی الحال یکی از اعضای خانواده تان این بیماری را داشته است.

تخمین زده شده است که حدود یک سوم کسانی که از چنین اختلاطی رنج می برند فقط یک بار در زندگی شان آنرا تجربه میکنند. یک سوم دیگر آنها ممکن است این وضعیت را گهگاه تجربه کنند. در حالی که یک سوم دیگر ممکن است آن را برای همیشه تجربه کنند.

وقتی یک روانپزشک از تجارب فرهنگی، مذهبی و یا اجتماعی متفاوتی از بیمار خود برخوردار است ممکن است در تشخیص او دچار اشتباه شود. بعنوان مثال، در انگلستان این نگرانی وجود دارد که چرا در بین کسانی که تشخیص داده شده است از این بیماری رنج می برند بطورغیر متناسبی تعداد زیادی از مردان جوانی که از آفریقا یا جزایر کارائیب می آیند (African-Caribbean) وجود دارند. این وضعیت باعث شده که برخی از متخصصین این ایده را مطرح کنند که گویا کل ایده اسکیزوفرنیا متکی به باورهای نژادپرستانه است. برخی افراد بر این باورند که از آنجا که در بین متخصصین، یکانگی در تعریف، علل، و درمان مناسب برای اسکیزوفرنیا وجود ندارد بنابراین نباید آن را بعنوان یک اختلال روانی تعریف کرد.
[h=2]آیا کسانی که از اسکیزوفرنیا رنج می برند خطرناک هستند؟در وسایل ارتباط جمعی در باره اسکیزوفرنیا بیش از سایر اختلاطات روانی دیگر اطلاعات غلط وجود دارد. یکی از اسطوره های غلط عمومی در این باره این است که گویا اسکیزوفرنی به معنای “شخصیت دوگانه” است و کسی که از این وضعیت رنج می برد ممکن است از حالت آرام به حالت غیر قابل کنترل تغییر مزاج بدهد.

اغلب در مطبوعات و تلویزیون داستانهای اغراق آمیزی در باره “اسکیزوفرنیک ها” وجود دارد و از آنها بعنوان افرادی خطرناک که باید تحت کنترل داروهای آرامبخش باشند و در تیمارستان نگه داشته شوند، یاد می کنند. در حقیقت تعداد قتل هایی که توسط افراد مبتلا به اختلاطات روانی طی ده سال اخیر رخ داده است در همان سطح پائین باقی مانده است حال آنکه طی این دوره تعداد قتل های مرتکب شده در انگلستان بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.

بسیاری از کسانی که از اسکیزوفرنیا رنج می برند مرتکب جرایم خشونت آمیز نمی شوند و بسیاری از این گونه جرایم توسط این افراد صورت نمی گیرد. مطابق تحقیقات صورت گرفته افرادی که معتاد به الکل یا مواد مخدر هستند ممکن است دو برابر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مرتکب جرایم خشونت آمیز شوند.

رابطه بین اسکیزوفرنیا و جرایم جدی چنان غیر متعین است که هر گونه پیش بینی درباره ارتباط این دو تقریبا غیرممکن است. مردم اغلب از دست کسانی که صداهایی می شوند، خیلی می ترسند. مهم است که به یاد داشته باشیم که چنین کسانی علیرغم شنیدن این گونه صداها از قدرت تشخیص برای آنکه بر اساس آنها رفتار کنند یا نکنند برخوردارند درست مثل بقیه که به آنها گفته شود کاری را بکنند. این صداها اغلب به این افراد می گویند که خودشان را بکشند تا اینکه فرد دیگری را به قتل برسانند.

خیلی ها علیرغم شنیدن روازنه این صداها تصمیم می گیرند زنده بمانند.
[h=2]چه چیز باعث اسکیزوفرنی است؟بعلت وجود اختلاف نظر درباره اسکیزوفرنی به سادگی نمی توان گفت که علت آن چیست ولی می توان گفت که ایده های متفاوتی در این باره وجود دارد.
[h=2]ارث بردنمتحققینی که در صدد یافتن یک “ژن اسکیزوفرنی” بودند تاکنون چنین چیزی را پیدا نکرده اند. البته این باور وجود دارد که برخی ژن ها ممکن است برخی افراد را در ابتلاء به عوارض این بیماری آماده تر کنند هر چند این لزوما به این معنا نیست که این عوارض تا حد بیماری کامل رشد خواهند کرد.

وضعیت جسمی افراد، نحوه بزرگ شدن آنها و محیطی که در آن رشد می کنند احتمالا در ابتلاء به این بیماری نقش ایفاء می کنند به همان سان که وضعیت فیزیولوژیک آنها ممکن است چنین نقشی داشته باشد.

وضعیت شیمیایی بدن

تحقیقات بیو شیمی بر بررسی میزان دوپمین ارتباط های عصبی (neurotransmitter dopamine) متمرکز بوده که مسئول حمل پیغام های بین سلول های مغر هستند. تئوری که در این زمینه وجود دارد حاکی از این است که مقدار بیش از حد دوپمین در افراد اسکیزوفرنیک وجود دارد، ولی هنوز معلوم نیست که آیا این ماده شیمیایی در رشد اسکیزوفرنیا نقش دارد یا نه.

بهر حال داروهای آرامبخش قوی برای تاثیر گذاشتن بر سیستم تولید دوپمین بدن درست شده اند.
منبع : سایت پزشکان بدون مرز

 
بالا