• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

امروزت رو چطوري سپري كردي ؟

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
سلام من یه چند روزی تو این اسباب کشی بدجور نتم قطع شده بود:ناراحت:
منم که دلم بدجور تنگیده بود:گریه:
ترافیک نتم هم تموم شده بود:تعجب2:
بالاخره امروز وصل کردم :بدجنس:
والان خیلی خوشحالم که پیش دوستای گلم برگشتم:نیش:
:شاد::شاد::شاد:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
دیشب سردرد شدیدی داشتم. تا صبح ناله کردم. صبح رفتم دکتر گفت فشارت پائین آمده.با قرص و شربت تا الان سر پا هستم. کمی بی حال و بی حوصله هستم. من بندرت مریض می شوم ولی دیشب و امروز از همان نوادر است.دلم میخواد چند تا قرص خواب آور بخورم و دو روزی پشت سر هم بخوابم.
 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی
دیشب سردرد شدیدی داشتم. تا صبح ناله کردم. صبح رفتم دکتر گفت فشارت پائین آمده.با قرص و شربت تا الان سر پا هستم. کمی بی حال و بی حوصله هستم. من بندرت مریض می شوم ولی دیشب و امروز از همان نوادر است.دلم میخواد چند تا قرص خواب آور بخورم و دو روزی پشت سر هم بخوابم.

بابا هوشنگ مهربونم لطفا بیشتر مراقب خودتون باشین... دل ما رو نلرزونین. به تغذیه تون بیشتر برسین:بغل: اگه یه روز حال شما خوب نباشه حال انجمنمون هم اونروز خوب نیست.

تو رو خدا بیشتر مراقب خودتون باشین:گل: به خودتون بیشتر استراحت بدین
:گل:
 

نیکا

متخصص بخش معماری
دیشب سردرد شدیدی داشتم. تا صبح ناله کردم. صبح رفتم دکتر گفت فشارت پائین آمده.با قرص و شربت تا الان سر پا هستم. کمی بی حال و بی حوصله هستم. من بندرت مریض می شوم ولی دیشب و امروز از همان نوادر است.دلم میخواد چند تا قرص خواب آور بخورم و دو روزی پشت سر هم بخوابم.



بابا هوشنگ مهربونم لطفا بیشتر مراقب خودتون باشین... دل ما رو نلرزونین. به تغذیه تون بیشتر برسین اگه یه روز حال شما خوب نباشه حال انجمنمون هم اونروز خوب نیست.

تو رو خدا بیشتر مراقب خودتون باشین به خودتون بیشتر استراحت بدین


نسرین جان راست میگن آقا هوشنگ :گل:
بیشتر مراقب خودتون باشین :گل:
انشالله که همیشه سلامت و شاد باشید بابا هوشنگ :گل: :6: :18:
 

parisa

متخصص بخش
تاالان که نیم ساعته ازخواب بیدارشدم بفیه روزم باید درس بخونم وفیلم ببینم ازقسمت اول خوشم نمیاد اصلا وابدا ولی خوب مجبورم:نیش:
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
واما امروز خود را چگونه سپری کردم؟ :سوت:
چون اصرار می کنید میگم. :تعجب2:
صبح بیدار شدم از خواب چه خوابیم دیدم :ناراحت:
هیچی بگذریم. بیدار شدم رفتیم پیش یکی از دوستان عزیزم :دوست: ساعت 10 تا 11/30 با هم می حرفیدیم :37: وسطای صحبت پام گیر کرد به میله جورابم جر خورد پامم زخم شد :گریه:
از اونجا مثل جت رفتم سر کار :فرار: باز امروزم دیر شد :25:
اومدم از اتوبوس پیاده شم کلم محکم خورد به این میله ها که با دست میگیرن نیوفتن قشنگ خورد فرق سرم :گریه:
بعد هیچی رسیدم سر کارم فشارمو جمع کرده بودم تو دستم افتاده بود :22:بیحال بودم خانومه گفت چی شده عزیزم؟ :تعجب2: با گریه نشستم تعریف کردم خانومه اینجوری شد :10: منم اینجوری شدم :75:
هیچی دیگه به دوستان هم یه تشر اومدم همه رفتن یه گوشه نشستن صداشون تا آخر در نیومد :69:خیلی اعصابمو خورد کرده بودن امروز :46:
بالاخره تعطیل شدمو اومدم سمت خونه اینجوری :44:
تا رسیدم با همون لباسای بیرون گرفتم نیم ساعت خوابیدم :41:
بیدار شدم عین خرس گشنم شده بود دوست داشتم از اینا بخورم :35: ولی نون پنیر خوردم. :64:
الآنم که اینجام :احترام:
فیتیله فردا تعطیله :14::13::12::58::78::39:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
ار همه عزیزانم که نگران سلامتی من بودندممنونم :گل:
در حین مریضی برای ا ینکه دل عزیزانم را شاد کنم این طنز را نوشتم و حودم هم کلی به نوشته خودم خندیدم.

در ساحل کنار دریا نشسته و امواج را نگاه میکردم. خانواده ای کنار من نشسته بود. جوانی به آنان نزدیک شد. من زیاد توجه ای نکردم. یک دفعه باصدای فریاد مرد خانواده بسوی آنان برگشتم. داد می زد : آقا دختر من شما را دوست ندارد. دست از سر ما بردار.
جوان نگاهی کرد و با ناراحتی بطرف دریا رفت. من سریع دویدم و آن جوان را از دریا دور کردم. نشست و گفتم بشین بر میگردم. به خانواده نزدیک شدم. گفتم این جوان داشت خود را در دریا می انداخت. خواهش میکنم جواب درستی به ایشان بدهید. مرد خانواده که انسانی منطقی بود گفت: هم دخترم این جوان را دوست دارد و هم ما ولی مادرش ما را اذیت میکند.
برگشتم و جریان را به آن جوان گفتم و قرار شد مادرش را راضی کند.
از جوان پرسیدم وقتی پدر نامزدت جواب رد داد چرا بطرف دریا رفتی؟
گفت : به حدی حالم بد بود که میخواستم با آب دریا دست و صورتم را بشورم و بروم.؟؟؟؟


همیشه شا دباشید. برم کمی استراحت کنم.:گل:
 
آخرین ویرایش:

khodam

متخصص بخش ادبیات
بابائی خوب استراحت کن خوبه خوب شی بیای همش اینجا باشی. :دوست::گل:
 

behamin

کاربر ويژه
این روزها احساس بـچـه ای رو دارم که رفـتـه تـو کــوچــه تــا بـازی کـنــه ولـی کــسـی بـازیــش نـمـیــده..:گل:
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
امروز روز خیلی بدی بود...:ناراحت:
امتحان دین و زندگی داشتم :12:
از خودم مطمئن بودم که 20 میگیرم ولی وقتی رفتم سر جلسه امتحان یه سوالو بلد نبودم و 19 میگیرم...:34::64:
 

Mehdi

متخصص بخش سخت افزار
امروز روز بدی نبود فقط صبح یه سوتی خیلی ناجور دادم :52: :قاطی:
 

Mehdi

متخصص بخش سخت افزار
:نیش:
صبح یه شماره ناشناس زنگ زد بعد من به خیال خودم میشناختم طرفو اما تا تونستم سوتی دادم و لو دادم خودمو :نیش:
 

ponyo

کاربر ويژه
امروز برنامه ای رو که 2 ماه بود روش کار می کردم، جواب داد:80:
 
بالا