• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

بنظر شما ذوالقرنین کیست ؟

ahmadfononi

معاونت انجمن
با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز.

دوستان در قرآن در سوره‌ی کهف از آیه‌ی 83 به بعد در مورد یک شخصیتی بنام ذوالقرنین صحبت میشه .

حالا میخواستم از شماها بپرسم که این شخص کیست .

لطفا مطالب و نظرات خودتون رو در این تاپیک قرار بدید

اما اگر گفتید که او چه کسی است باید دلیل بیاورید.

من خودم میدونم که اون کیه اما میخوام بدونم که آیا شما دوستان عزیز هم میدونید که این شخص کیه ؟

با تشکر
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
ذوالقرنین قرآن همان کوروش کبیر است؟


28875.jpg

ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است.عرب از آن به دو شاخ آفتاب ...

کلمه ذوالقرنین نام شخصی است که در قرآن و در سوره کهف از آیه 83 تا 110 نام برده شده است.
ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است. عرب از آن به دو شاخ آفتاب تعبیر نموده است و بعضی می‌گویند که در دو طرف سر وی برآمدگی مخصوصی بوده و سرانجام عده ای بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بوده است.

اما قرآن ذوالقرنین را شخصی نامیده است که بنا بر درخواست قومی سدی از آهن و مس جهت جلوگیری از هجوم بیگانگان برای آنان می‌سازد.
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
ه طور کلی سه نظریه در مورد این شخص وجود دارد. در نظر اول عده ای اعتقاد دارند که وی اسکندر مقدونی است و وی را اسکندر ذوالقرنین می‌نامند. این نظریه را ابو علی سینا در کتاب "دار الشفاء" خود بیان نموده است. دومین نظریه مربوط میشود به ابن هشام در کتاب "تاریخ سیره" و ابوریحان بیرونی در "الاثار الباقیه" که این دو نفر ذوالقرنین را از پادشاهان یمن می‌دانستند. در نهایت سومین و معتبرترین نظریه مربوط می‌شود به ابوالکلام آزاد، وزیر فرهنگ معاصر هند در کتاب "ذوالقرنین" که این شخص را کورش کبیر پادشاه ایران نامیده است.
اکنون می توان گفت همه‌ی کارشناسان و مورخان اطمینان دارند که ذوالقرنین همان کوروش است.
برخی با غرض یا به اشتباه اسکندر گجستیک را ذوالقرنین می‌دانند اما‌ این‌ معنی‌ با کلام قرآن‌ سازش‌ ندارد. چون‌ نخست قرآن‌ می‌گوید ذوالقرنین‌ مؤمن‌ به‌ خدا و روز قیامت‌ بوده‌ است‌ و دین‌ او دین‌ توحید بوده‌ است‌؛ ولی‌ ما می‌دانیم‌ كه‌ اسكندر مشرك‌ بوده‌ و در تاریخ‌ آمده‌ است‌ كه‌ ذبیحه خود را برای‌ ستاره مشتری‌ ذبح‌ نموده‌ است‌.
و دوم قرآن‌ ذوالقرنین‌ را مرد صالح‌ از عباد خدا و صاحب‌ عدل‌ و رفق‌ می‌شمارد؛ و تاریخ‌ برای‌ إسكندر خلاف‌ آنرا بیان‌ می‌كند.
سوم اینکه در هیچیك‌ از تاریخ ها‌ نیامده‌ است‌ كه‌ اسكندر مقدونی‌ سدّ یأجوج‌ و مأجوج‌ را بنا كرده‌ باشد. به هر حال از ذوالقرنین در قرآن به عنوان شخصیتی دادگستر و بشردوست یاد شده است. و در تمام نوشته هایی که از زمان باستان چه در کتابهای دینی چه کتابهای غیر دینی آمده کوروش را فردی دادگستر و بشر دوست و کسی که اولین بیانیه حقوق بشر را اجرا کرده است و کتیبه اش هنوز موجود می‌باشد، ذکر شده است.
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
توضيح آيات قرآن
«و يسئلونك عن ذى القرنين قل ساتلوا عليكم منه ذكرا»
و از تو اى پيامبر درباره ذو القرنين سؤال مى‏كنند، در پاسخ ايشان بگو: به زودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو مى‏كنم.
«انا مكنا له فى الارض و اتيناه من كل شى‏ء سببا» ما او را در روى زمين قدرت و حكومت داديم و اسباب هر چيز را در اختيارش گذاشتيم.
سفر به مغرب:
«فاتبع سببا» ذو القرنين از اين اسباب و وسايل استفاده كرد و راه سفر را در پيش گرفت.
«حتى اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فى عين حماة و وجد عندها قوما» تا به غروبگاه آفتاب رسيد. در آنجا چنين در نظرش مجسم شد كه خورشيد در چشمه يا دريايى تيره و گل‏آلود فرو مى‏رود و در آنجا مردمى را ديد كه مجموعه‏اى از انسان‏هاى نيك و بد بودند.
«قلنا يا ذا القرنين اما ان تعذب و اما ان تتخذ فيهم حسنا» گفتيم اى ذو القرنين، آيا مى‏خواهى بدان ايشان را مجازات كنى، يا روش نيكويى در مورد آن‏ها انتخاب مى‏نمايى؟
«قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم يرد الى ربه فيعذبه عذابا نكرا» ذو القرنين گفت: ما كسى را كه ستم ورزيده مجازات خواهيم كرد; سپس او به سوى پروردگارش باز مى‏گردد و خداوند او را مجازاتى شديد خواهد نمود; يعنى ظالمان و ستمگران، هم مجازات اين دنيا را مى‏كشند و هم عذاب آخرت را.
«واما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسنى وسنقول له من امرنا يسرا» و اما كسى كه ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نيكوتر - بيشتر از استحقاقش - خواهد داشت و ما به فرمان خود، او را به كارى آسان واخواهيم داشت.
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
سفر به مشرق:
ذو القرنين سفر خود را به غرب پايان داد و دوباره عزم سفر كرد; قرآن مى‏گويد:
«ثم اتبع سببا» سپس بار ديگر از وسايلى كه در اختيار داشت استفاده كرد و به طرف مشرق حركت نمود.
«حتى اذا بلغ مطلع الشمس وجدها تطلع على قوم لم نجعل لهم من دونها سترا»
همچنان به راه خود به طرف مشرق ادامه داد تا به صحرايى نزديك به محل طلوع خورشيد رسيد. در آنجا ديد كه خورشيد بر جمعيتى طلوع مى‏كند كه برايشان در برابر تابش آفتاب، هيچ‏گونه پوشش و سايبانى قرار نداده بوديم.
«كذلك و قد احطنا بما لديه خبرا» آرى، ذو القرنين اين چنين بود! و ما به خوبى از امكانات و فعاليت‏هاى او آگاه بوديم.
برگشت از مشرق و سفر به طرف كوه‏هاى ياجوج و ماجوج:
«ثم اتبع سببا» باز از وسايل مهمى كه در اختيار داشت استفاده كرد و به قصد سفر حركت نمود.
«حتى اذا بلغ بين السدين وجد من دونهما قوما لا يكادون يفقهون قولا».
همچنان راه خود را ادامه داد تا به ميان دو كوه رسيد و در كنار آن دو كوه، قومى را يافت كه هيچ سخنى را نمى‏فهميدند; يعنى خيلى ساده و بسيط‏الفهم بودند.
«قالوا يا ذا القرنين ان ياجوج و ماجوج مفسدون فى الارض فهل نجعل لك خرجا على ان تجعل بيننا و بينهم سدا» آن گروه - وقتى ذو القرنين را با آن قدرت و توانايى ديدند - به او گفتند: اى ذو القرنين، طايفه ياجوج و ماجوج در اين سرزمين فساد مى‏كنند، آيا حاضرى پولى از ما بگيرى و ميان ما و آن‏ها سدى ايجاد نمايى؟!
«قال ما مكنى فيه ربى خير فاعينونى بقوة اجعل بينكم و بينهم ردما».
ذو القرنين در پاسخ آنان گفت: اموال و امكاناتى كه پروردگارم در اختيارم گذاشته، از آنچه شما پيشنهاد مى‏كنيد بهتر است. بنابراين من از شما اجر و مزد نمى‏خواهم! فقط مرا با نيروى انسانى كمك كنيد تا ميان شما و آن‏ها سد محكمى ايجاد نمايم!
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
ساختن سد:
«اتونى زبر الحديد حتى اذا ساوى بين الصدفين قال انفخوا حتى اذا جعله نارا» در ابتداى كار سدسازى، ذو القرنين چنين دستور داد: قطعات بزرگ آهن برايم بياوريد و آن‏ها را روى هم بچينيد تا اينكه كاملا ميان دو كوه را بپوشانند. بعد گفت: در اطراف آن آتش بيفروزيد و در آن بدميد.
آنان چنين كردند تا قطعات آهن سرخ و گداخته گرديد.
«قال اتونى افرغ عليه قطرا» بعد گفت: اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا روى اين بريزم!
و به اين ترتيب، سدى آهنين در مقابل ياجوج و ماجوج ايجاد كرد، چنان كه قرآن مى‏گويد:
«فما اسطاعوا ان يظهروه وما استطاعوا له نقبا» پس از آن ديگر آن گروه مفسد قادر نبودند از روى آن عبور كرده يا راه نفوذ و حفره‏اى در آن ايجاد كنند.
«قال هذا رحمة من ربى.» ذو القرنين در پايان كار سد گفت: اين سد خود نعمت و رحمتى از پروردگار من است!
«فاذا جاء وعد ربى جعله دكاء و كان وعد ربى حقا» گمان نكنيد اين يك سد جاودانى و ابدى است، بلكه آن زمان كه وعده پروردگارم فرارسد، آن را در هم مى‏كوبد و به يك سرزمين صاف و هموار مبدل مى‏سازد و وعده پروردگارم حق است و تحقق خواهد يافت (وعده‏اى كه بر اساس آن، در آستانه رستاخيز سازمان دنيا به هم خورده و تمامى استحكامات آن فرو خواهد ريخت).
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
خیلی ممنون از فائزه خانم بابت نظراتشون

حالا من از آیه‌ی 83 در این مورد در پست بعدی قرار میدم.
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
پناه می‌برم به خدا از شر شیطان رانده شده از درگاهش

بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر

آیه 83:

(اى پيامبر) مى پرسند ترا (از موقعيت ) ذوالقرنين بگو مى خوانم بر شما از او قرآنى

آیه 84:

البته ما توانائى داديم او را در زمين و داديم او را از هر چيزى وسيله اى

آیه 85:

و او پيروى كرد وسيله اى (كه به مغرب زمين رود)

آیه 86:

تا آنكه رسيد بجاى فرو رفتن آفتاب يافت آفتاب را كه فرو مى رود در چشمه اى (در درياى ) آب مخلوط به گل سياه و يافت نزد آن گروهى را گفتيم اى ذوالقرنين يا عذاب مى كنى (ستمكارانشان را) يا پيش مى گيرى درباره ايشان سيرتى نيكو (اگر بگروند)

آیه 87:

ذوالقرنين گفت اما هركس ستم كند بزودى عذابش مى كنيم سپس باز گردانيده شود بسوى پروردگارش و او عذابش كند عذابى بد

آیه 88:

و اما هركه بگرود و انجام دهد كار شايسته از آن وى است نيكوئى در حاليكه آن پاداش است و بزودى بگوئيم بدو از فرمان خود گفتارى آسان

آیه 89 :

سپس او پيروى كرد و وسيله اى را (كه بمشرق رود)

آیه 90:

تا آنگه كه رسيد بجاى بر آمدن آفتاب يافت آن را كه بر مى آيد بر گروهى كه مقرر نداشتيم براى ايشان نزد آفتاب پوششى

آیه 91:

چنين است (وصفشان ) در حاليكه احاطه داشتيم به آنچه نزد ذوالقرنين بود از نظر آگاهى

آیه 92:

پس پيروى كرد وسيله اى را

آیه 93:

تا آنگه كه رسيد ميان دو كوه يافت در پيش آن گروهى را كه (از كمى فطانت ) نزديك نبود كه بفهمند گفتارى

آیه 94:

(مترجمان ايشان ) گفتند اى ذوالقرنين بيگمان گروه ياءجوج و ماءجوج (كه در پس اين دو كوهند) تباهى كننده اند در اين سرزمين آيا مقرر بداريم براى تو خرابى بشرط آنكه قرار دهى ميان ما و ايشان سدى (كه مانع آمدنشان شود)

آیه 95:

او گفت آنچه توانائى داده مرا در آن پروردگارم بهتر است پس ياريم دهيد بمردان توانا تا قرار دهم ميان شما و ايشان سدى

آیه 96:

بدهيد بمن پاره هاى آهن (دادند) تا آنگه كه برابر شد ميان آن دو كوه (از پاره هاى آهن ) ذوالقرنين گفت بدميد (در اين آهنها) تا آنگه كه گردانيد آن را (مانند) آتشى گفت بياريد براى من (مس گداخته ) تا بريزم بر آهن آن گداخته را

آیه 97:

پس ياءجوج و ماءجوج نتوانستند بالا روند بر آن سد و نتوانستند آن را سوراخ كنند

آیه 98:

ذوالقرنين گفت اين سد نعمتى است از پروردگارم و آنگه كه بيايد وعده پروردگارم بگرداند آن سد را ريز ريز و هست وعده پروردگارم درست

آیه 99 :

و رها كنيم گروهى از ايشان را در آن روز كه در آيند برخى از ايشان در ميان برخى ديگر و دميده شود در صور و گرد آوريم مردم را گرد آوردنى

آیه 100 :

و ظاهر كنيم دوزخ را در آن روز براى كافران ظاهر كردنى

آیه 101 :

آن كافرانى كه هست ديدگانشان در پرده از ياد كردن من و همواره كافران (از جهت ناشنوائى سخن حق ) نمى توانستند شنودن (كلام من )

آیه 102 :

يا پندارند آنكه نگرويدند مى گيرند بندگانم را بجز من بخدائى (آن معبود ايشان را يارى مى كنند) البته ما آماده كرده ايم دوزخ را براى كافران پيشكشى

آیه 103 :

بگو خبر كنم شما را بزيانكارترين مردم از نظر كردارها

راست گفت خداوند بزرگ و بلند مرتبه
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
اولین کسی رو که در مورد ذوالقرنین گفتن اسکندر مقدونی بود که وقتی اسم کوروش کبیر اومد اون خراب شد و شد کوروش حالا آیا شماها مطمئن هستید که کورورش بود ؟؟؟؟

من از خوده معنی آیات اینجا میذارم و توضیح میدم.

آیه 83:
(اى پيامبر) مى پرسند ترا (از موقعيت ) ذوالقرنين بگو مى خوانم بر شما از او قرآنى


خداوند در قرآن می فرماید که ای رسول ما یا ای پیامبر از تو درباره‎‌‌ی ذوالقرنین میپرسند بگو که در آیات بعد برای شما می آورم

یعنی اینکه میگم تا مدتی دیگه براتون میگم

آیه 84:
البته ما توانائى داديم او را در زمين و داديم او را از هر چيزى وسيله اى



این آیه یعنی او هرچیزی را خواست از ما به او دادیم.

آیه 85:
و او پيروى كرد وسيله اى (كه به مغرب زمين رود)



او رفت تا به مغرب رسید


آیه 86:
تا آنكه رسيد بجاى فرو رفتن آفتاب يافت آفتاب را كه فرو مى رود در چشمه اى (در درياى ) آب مخلوط به گل سياه و يافت نزد آن گروهى را گفتيم اى ذوالقرنين يا عذاب مى كنى (ستمكارانشان را) يا پيش مى گيرى درباره ايشان سيرتى نيكو (اگر بگروند)



تا به جایی رسید که دید خورشید در دریایی غروب می آید بعضی ها میگن به دریای سیاه رسید
/
و بعد به گروهی رسید و ما به او گفتیم ای ذوالقرنین یا آنها را عذاب کن یا آنها را ببخش

آیه 87:
ذوالقرنين گفت اما هركس ستم كند بزودى عذابش مى كنيم سپس باز گردانيده شود بسوى پروردگارش و او عذابش كند عذابى بد



ذوالقرنین گفت هرکس که گناهی کرده من عذابش میکنم ولی عذاب من با عذاب خدا فرق میکند و اما بعد هم خداوند اورا عذاب میکند

آیه 88:
و اما هركه بگرود و انجام دهد كار شايسته از آن وى است نيكوئى در حاليكه آن پاداش است و بزودى بگوئيم بدو از فرمان خود گفتارى آسان



و هرکس که کار خوب کرده باشد به او پاداش میدهیم

آیه 89 :
سپس او پيروى كرد و وسيله اى را (كه بمشرق رود)



سپس بسوی مشرق زمین رفت

آیه 90:
تا آنگه كه رسيد بجاى بر آمدن آفتاب يافت آن را كه بر مى آيد بر گروهى كه مقرر نداشتيم براى ايشان نزد آفتاب پوششى



رسید به جایی که آفتاب طلوع میکرد و او هیچ گروهی نداشت
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
آیه 93:
تا آنگه كه رسيد ميان دو كوه يافت در پيش آن گروهى را كه (از كمى فطانت ) نزديك نبود كه بفهمند گفتارى


تا رسید بین دو کوه و انجا گروهی را دید که به هیچ زبانی نمیفهمیدند / یعنی اینکه کسی با اونا صحبت میکرد نمیفهمیدند چی میگه

آیه 94:
گفتند اى ذوالقرنين بيگمان گروه ياءجوج و ماءجوج (كه در پس اين دو كوهند) تباهى كننده اند در اين سرزمين آيا مقرر بداريم براى تو خرابى بشرط آنكه قرار دهى ميان ما و ايشان سدى (كه مانع آمدنشان شود)



به ذوالقرنین گفت : ای ذوالقرنین نزدیکی سرزمین ما دو گروه هستند بنام یاجوج و ماجوج که خیلی گروه های بدی هستند . تو برای ما سدی بزن که آنها به ما نرسند

آیه 95:
او گفت آنچه توانائى داده مرا در آن پروردگارم بهتر است پس ياريم دهيد بمردان توانا تا قرار دهم ميان شما و ايشان سدى



ذوالقرنین گفت من هر توانایی که دارم خداوند به من داده است پس شما مردان به من کمک کنید تا بین شما و آنها سدی بزنم

آیه 96:
بدهيد بمن پاره هاى آهن (دادند) تا آنگه كه برابر شد ميان آن دو كوه (از پاره هاى آهن ) ذوالقرنين گفت بدميد (در اين آهنها) تا آنگه كه گردانيد آن را (مانند) آتشى گفت بياريد براى من (مس گداخته ) تا بريزم بر آهن آن گداخته را



برای من آهن بیاورید و زمین را بکنید تا به آب برسید و از آنجا سد را بنا خواهیم کرد و در این آهن ها بدمید به آنها با آتش / و بعد برای من مس گذاخته شده بیاورید تا به آهن بریزم

آیه 97:
پس ياءجوج و ماءجوج نتوانستند بالا روند بر آن سد و نتوانستند آن را سوراخ كنند



پس یاجوج و ماجوج نه میتوانند از این سد بالا بروند و نه میتوانند آنر سوراخ کنند

آیه 98:
ذوالقرنين گفت اين سد نعمتى است از پروردگارم و آنگه كه بيايد وعده پروردگارم بگرداند آن سد را ريز ريز و هست وعده پروردگارم درست



ذوالقرنین گفت این سد یک نعمت از پروردگار من است و هر موقع که وعده پروردگارم برسد آنرا خراب خواهد کرد ( روز قیامت )

آیه 99 :
و رها كنيم گروهى از ايشان را در آن روز كه در آيند برخى از ايشان در ميان برخى ديگر و دميده شود در صور و گرد آوريم مردم را گرد آوردنى



و در آن روز صدایی شنیده میشود (نفخ صور)

آیه 100 :
و ظاهر كنيم دوزخ را در آن روز براى كافران ظاهر كردنى



و نشان میدهیم آتش جهنم را برای کافران در آن روز
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
آیه 101 :
آن كافرانى كه هست ديدگانشان در پرده از ياد كردن من و همواره كافران (از جهت ناشنوائى سخن حق ) نمى توانستند شنودن (كلام من )



آن کافرانی که نمیخواستند من را یاد کنند و نمیخواستند صدای من را بشنوند
آیه 102 :
يا پندارند آنكه نگرويدند مى گيرند بندگانم را بجز من بخدائى (آن معبود ايشان را يارى مى كنند) البته ما آماده كرده ايم دوزخ را براى كافران پيشكشى



و کسانی که فکر میکنند بندگان من را خدایی دیگر یاری میکند و ما آماد کردیم برای آن کافران آتش دوزخ را
آیه 103 :
بگو خبر كنم شما را بزيانكارترين مردم از نظر كردارها



به من بگویید تا به شما بگویم زیان کارترین و بدکارترین مردم چه کسانی بودند
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
حالا شما ها گفتید که کوروش بوده !

آیا بنظر شما کوروش تمام این قدرت ها رو داشته ؟؟

آیا کوروش میتونسته با خدا صحبت کنه ؟؟
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
صدوق در کتاب خصال خویش مى فرمایند:

ذوالقرنین در حقیقت یکى ازبندگان صالح خدا بوده و امیرالمؤمنین فرمودند که و فیکم مثله یعنى مثل او در میان شما هست (7) که ظاهراً مراد امام از اینکه در میان شما مثل او هست , خود حضرت مى باشد. و بعضى ها با استفادهء از این روایت ذوالقرنین را بر حضرت على (ع ) تطبیق داده اند.
 
آخرین ویرایش:

ahmadfononi

معاونت انجمن
نه حضرت علی ذوالقرنین نیست

پیامبر اکرم میفرمایند : علی (ع) در آخرت ذوالقرنین می باشد.
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
خب مهدی جان یعنی کوروش میتونسته با خدا صحبت کنه ؟؟؟

خداوند به ذوالقرنین قدرت هایی رو داده بوده که به هیچکدوم از پیامبرانش نداده بوده.

حتی حضرت سلیمان (ع) گفته بوده به خدا که مقام ذوالقرنین رو به من بده اما خدا بهش نداده.

ذو القرنین به استناد تفسیر بعضی از مراجع عظام کوروش کبیر است
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
بسم الله الرحمن الرحیم


ذوالقرنین کسی نیست جز آقا امام زمان (عج) میدونید چرا

چون ذوالقرنین دارای دو امت هست یکی امت حضور یکی هم امت غیبت .

اگر بدونید امام زمان هم زمانی که ظهور میکنه با مردم می جنگه و مردم رو به راه راست دعوت میکنه و تنها یک دین و یک مذهب میمونه و اونم اسلام و شیعه می باشد.

چرا رفت : بخاطر اینکه مردم و ما نخواستیمش و اونم رفت و حالا باید هی دعا کنیم تا بیاد که میاد .

و این رو هم بگم که خدا نمیذاشت هیچکدوم از پیامبراش مردمش رو عذاب کنن اما به ذوالقرنین میگه یا میخوای عذابشون کن یا اینکه بهشون پاداش بده.

یه چیزی هم بگم من در مورد این موضوع دو تا فایل دارم به مدت تقریبا 3 ساعت که گوشش کردم.
 

فائزه حسین زاده

متخصص روانشناسی
سلام احمد آقا ی عزیز
ممنونم که جواب رو نوشتید .ان شالله ما هم از یاران وشیعیان مولایمان باشیم .اگر امکان داره آدرس فایلی رو که گوش کردید رو اعلام کنید ویا منبع رو دقیق تر بگید ویا خلاصه آنچه رو گوش دادید بنویسید بازم تشکر منتطرجوابتون هستم حسین زاده .
 
بالا