تنفــــــــــــــــــر

[Miss zahra]

خدایا...​

بابت آن روز​

که سرت داد کشیدم ​

متاســــفم...!!!​

من عصبانی بودم،​

برای انسانی که تو میگفتی ارزشــــش را ندارد​

و مــــــــــن پا فشاری می کردم...


به کرمهای اطرافتان پیــــله نکنید​

توهّـــم پروانــه شدن می گیرند!!


آهای غریــبه ! ​

دست روی کسی گذاشتی که همه دنیــامه، ​

بی وجـدان اینقدر راحت به او نگو ​

عــــزیــــزم...!!!

بعضی ها به ما نمیخوردن !
ما جا خالی دادیم خوردن به شما !
مبارکتونباشه !!!


دم از مردونگی نزن
​

سنگینـــه​

سرفت میگیره . . !


چشمانم را می بندم …​

نقابت را بردار ، ​

بگذار صورتت هوایی بخورد !

بعضی آدما مثل لیوان میمونن …
​

زیادتر از ظرفیت که بهشون بها بدی، سر ریز میکنن ، ​

اول خودشونو به گند میکشن، ​

بعد دور و برشون رو !!!




متنفرم از عشق هایی که
مثه حلقه های دود سیگار اول بزرگ میشه
و بعد محو....

اگه کثافت رو با خودکار معطر هم بنویسی، ​

چیزی از معناش کم نمیشه !​

درست مثه آدمهای گندی که​

لباس و آرایش و موقعیت خوب دارن!

متنفرم از آدمهایی که
​

​

دیوار بلندت را میبینند؛ ​

ولی به دنبال همان آجر لق دیوارت هستند که:​

تو را فرو بریزند...!!​

تا تو را انکار کنند....!!​

تا از رویت رد شوند.........!!!!

​

​

​

 

[Miss zahra]

سیگارم
​

را​

از​

پنجره​

می تکانم​

....... دنیای شما​

زیرسیگاری ​

من است...



دنـیای مـا پـــر از دسـتـهـائــی اســتــ کـه خسـتــــه
نـمـی شـونــد از نـگـــــه داشـتـــــن
نقــابـــها !!

به بعضــــیا تو زندگـــــــی باید گفــــت:​

مــن چشـم میذارم، ​

تــــــو فقط گمــــــــــشو....

مــن کـه خــدا نیـستـــم بـگــم :
"صـــد بــار اگــر تـوبــه شکـستــی، بــاز آی ..." !
رفــتـی : ... "بــــه ســــــــــلامـــــــــــــت"...
​

حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد
​

تا تو از او بیزار باشی.​

آدم هایی یافت می شوند که راه رفتنشان،​

گفتنشان،​

نگاهشان، ​

و حتی لبخندشان،​

در تو بیزاری می رویاند!


​

​