baroon
متخصص بخش ادبیات
این تاپیک رو ایجاد کردم برای دلتنگیات، بهونه هات، بی قراریات، درد دل هایی که داری یا از جایی شنیدی و به عمق قلبت رخنه کرده؛
اگر گذرت به کوچه دلتنگی ها افتاد یه سر به این خونه ی دلتنگیهات بزن. بارسنگین کلمات رو اینجا خالی کن، تا از شنیدنش دلای دیگه هم آروم بشه.
هر چند شاید گشایشی برای گره نباشه ولی باشنیدنش سختی حمل اونا رو با دیگران قسمت می کنیم و سبک می شیم.
اینجا جایی برای گفتن از دلتنگی هاست؛
هر چه میخواهد دل تنگت بگو ... :گل:
اینو خیلی دوست دارم :
چشم هایم دیگر توان «ان مع العسر یسری» ندارد
دیگر لباس صبرم به تنم زار می زند
کم آورده ام...
بریدم
دیگر لباس صبرم به تنم زار می زند
کم آورده ام...
بریدم
آخرین ویرایش: