جایی برای دلتنگی های تو!

[mobin.H]

عزیزم حتی دیگر نمیخواهم آرزویت باشم...
آرزو میکنم
"او"
آرزوی تو باشد
و
آرزوی او
"دیگری"...​

 

[mobin.H]

اســـــــ ـــــرافــــیـ ــل ...

در شیپورت بـــــِدَم

پــــایـــــان دنیـــــا را اعلام کن !!!!

وقتی دل او بـــا من نیست

ادامـــهـ ی دنیـــا مــعـناییــ ندارد....

 

[mobin.H]

بــودن یـا نـبـودن ... مساله ایـن است ...!

هــســتم ... میروی سـراغ ِ دیـگری ...

نــیـســتم ... مـیـروی سراغ ِ دیـگـری ...

دیدن ِ این لحظه ها ، بـاور کن زجر آور است

فلـسـفه ی بـودن ِ من ، پـــوچ است انگار

 

[parastu]

بی تو هم

می شود زندگی کرد
سفر رفت
چای خورد

فیلم دید...
فقط
بی تو

نمی شود به خواب رفت...!!!

 

[سنجاقي]

یـه وقـتـایی هـسـت کـه بـایـــد لـم بـدی یـه گـوشـه
و جـریـان زنـدگـیـت رو فـقـط مـرور کـنـی
بـعدشـم بـگـی : "بـه سـلـامـتـی خـودم کـه ایـنـقـدر تـحـمل داشـتم ! "

 

[سنجاقي]

هيچ هم سكوت نشانه ي رضايت نيست
شايد كسي دارد خفه مي شود...
پشت يك بغض...

 

[سنجاقي]

برهنه ات می کنند تا بهتر شکسته شوی,
نترس گردوی کوچک!
آنچه سیاه می شود روی تو نیست،دست آنهاست...

 

[سنجاقي]

درد دارد ...
وقتی همه چیز رامیدانی ...
وفکر میکنند نمیدانی...
وغصه میخوری که میدانی...
ومیخندند که نمیدانی...

 

[سنجاقي]

صبر یک دروغ است
سالهاست با غوره ها کلنجار میروم حلوا نمیشوند...

 

[سنجاقي]

میخت را خوب کوبیدی!

هنوز...

جای خاطراتت درد میکند...

 

[mobin.H]

عادت ندارم درد دلم را به همه کس بگویم!!!

پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم تا...

همه فکر کنند نه دردی دارم و نه قلبی!​

 

[mobin.H]

می خواستـــــ امتحانــــ کنــــه کـــه میتونــــه




فرامـــوشمـــم کنــــه یـــا نه.




برگشتـــــ...




گفتمــــ دیدیـــــ نمــــی تونــــی...




گفتــــــ : شمـــــا؟!​

 

[mobin.H]

به خاطر دوست داشتنت خجالت نکش ؛
اونی باید خجالت بکشه ،
که میدونه دوسش داری اما ....
دوست داشتن بلد نیست ... !!!​

 

[mobin.H]

بوی دود می آید،

به گمانم جماعتی پای دنــیآی مجآزی

می سوزانند عمر خویش را !!!

 

[mobin.H]

دلبری٬ با دلبری دل از کفم دزدید و رفت

هرچه کردم ناله از دل ٬ سنگدل نشنید و رفت

گفتمش : ای دلربا دلبر ٬ ز دل بردن چه سود ؟

از ته دل٬ بر من دیوانه دل خندید و رفت​

 

[mobin.H]

خـُــدآیــآ دهآטּمــ رآ بــو کُـטּ...!

بببـــטּ بـُــوے سیبـــ טּـمـــی دهد.....!

مَـــטּ هیـــچ حَــوآیـﮯ טּــداشـتمــ ڪـﮧ بَرآیمـ سیــب بچــیـטּـد...

گטּـآ هــمــ چــﮧ بُود ڪـﮧ بـﮧ زمیــטּ آمدمـــ؟

 

[mobin.H]

شعر می بافم...یکی رو...یکی زیر...

به قامت هیچ کس اندازه نیست...

دلـــ ـــ ـــــم....!​

 

[mobin.H]

هميشه آنكه سراغي از تو نميگيرد

دلتنگ ديدنت است

و از شكاف چشمانش به نبودنت خيره ميشود

هميشه آنكه تو او را نميبيني

نامهربان نيست!​

 

[mobin.H]

اصلا مـے دانـے

آدمها هیچ قرار نیست که همدیگر را بفهمند !

آدمـها فقط مـے توانند بایستند کنار هم ...

و یک جور گرم و پر امنیتـے بزنند روے شانه هاے خمیده از درد هم و بگویند:

هـے رفیق

من هستم ... !

 

[سنجاقي]

صف می کشند دلتنگی های من،
چون دانه های تسبیح به نخ کشید شده،
چقدر بگردانم دانه ها را،
تا تو بیایی !!!