[h=3]امشب در کربلا قحطی آب است
بر تشنگان، دل دریا کباب است
از آل طاها، شرمنده سقّا [h=3]عباس واعطشا عباس یا عباس[h=3]فریاد العطش خیزد به گردون
اصغر لب تشنه و سقّا دلش خون
ای بحر غیرت، سقای عترت[h=3]عباس واعطشا عباس یا عباس[h=3]سردار لشکر و سقّای بیآب
رقیه از عطش، گردیده بیتاب
رنگش پریده، اشکش به دیده[h=3]عباس واعطشا عباس یا عباس
عباس ای پسر ساقی کوثر
تنها سقا تویی، ای میرلشکر
دارد سکینه، آتش به سینه[h=3]عباس واعطشا عباس یا عباس[h=3]دریا، شرمنده از سقای آب است
سقا، شرمنده از طفل رباب است
اصغر زند پر، در دست مادر[h=3]عباس واعطشا عباس یا عباس[h=3]تو مهر زهرایی، ای آب دریا
بنگر لبِ خشکِ حسین او را
یک ماهپاره، گوید هماره[h=3]عباس واعطشا عباس یا عباس :گریه:
وعده اى داده اى و راهى دریا شده اى خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده اى آب از هیبت عباسى تو مى لرزد بى عصا آمدهاى حضرت موسى شده اى بى سجود آمدهاى یا که عمودت زده اند یا خجالت زدهاى وه که چه زیبا شده اى یا اخا گفتى و ناگه کمرم درد گرفت کمر خم شده را غرق تماشا شده اى منم و داغ تو و این کمر بشکسته توئى و ضربهاى و فرق ز هم وا شده اى
سعى بسیار مکن تا که ز جا برخیزى کمى هم فکر خودت باش ببین تا شده اى ماندهام با تن پاشیدهات آخر چه کنم؟ اى علمدار حرم مثل معما شده اى مادرت آمده یا مادر من آمده است با چنین حال به پاى چه کسى پا شده اى تو و آن قد رشیدى که پر از طوبى بود در شگفتم که در این قبر چرا جا شده اى
مانده ام باتن پاشیده ات آخر چه کنم؟
ای علمدار حـــــــــرم مثل معما شده ای
مادرت امده یا مــــــــــــــــــــادر من آمده است؟
باچنین حـــــــــــــــال به پای چه کسی پاشده ای؟!
اگه لبهای تو تشنه اس دل تو شبیه دریاست
تو چیکار کردی که آبم شده مدیون تو عباس
واسه کشتی های عالم شده ناخدا اباالفضل
دل دریا خونه انگار یکی گفته یا اباالفضل
دوتا چشماش به بیابون نگران در انتظاره
واسه سالار شهیدان یه نفر خبر میاره
یه علمدارو آوردن مثل قرص ماه خونی
قد سروشو شکستن نمیدونی نمیدونی
یه علمدارو آوردن که دیگه نفس نداره
مثل عباسه قیافش ولی دوتا دست نداره
:ناراحت::ناراحت::ناراحت:
اگه لبهای تو تشنه اس دل تو شبیه دریاست
تو چیکار کردی که آبم شده مدیون تو عباس
واسه کشتی های عالم شده ناخدا اباالفضل
دل دریا خونه انگار یکی گفته یا اباالفضل
دوتا چشماش به بیابون نگران در انتظاره
واسه سالار شهیدان یه نفر خبر میاره
یه علمدارو آوردن مثل قرص ماه خونی
قد سروشو شکستن نمیدونی نمیدونی
یه علمدارو آوردن که دیگه نفس نداره
مثل عباسه قیافش ولی دوتا دست نداره
:ناراحت::ناراحت::ناراحت: