• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

داستان فیزیکی

parisa

متخصص بخش
داستان فیزیکیhttp://f-ijadi.mihanblog.com/post/89
روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم موشک بازی کنند
متاسفانه انیشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت.او باید تا ۱۰۰ میشمرد و سپس شروع به جستجو می کرد.
همه پنهان شدند الا نیوتون
نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد.
دقیقا در مقابل انیشتین.انیشتین شمرد ۹۷,۹۸,۹۹,۱۰۰و چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده
انیشتین فریاد زد نیوتون بیرون( ساک ساک) نیوتون بیرون( ساک ساک).
نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم.
او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم.
تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه
که نیوتون نیست
نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام
که منو نیوتون بر متر مربع میکنه

از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر یک پاسکال می باشد بنابراین من پاسکالم
پس پاسکال باید بیرون بره (پاسکال ساک ساک).
 
بالا