• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

روستای فیروزه را به ایران بازگردانید

سیبری

کاربر ويژه

غفلت تاریخی از روستای فیروزه
روستای فیروزه که الان در اشغال ترکمنستانه ( ساکنان این روستا خراسانی هستن و نه ترکمن )طبق معاهده 1921 باید به ایران برگرده



uvq9h7tcwqv52jfane2h.jpg
 

سیبری

کاربر ويژه
از تمامی کسانیکه در فضای مجازی فعالند تقاضا دارم این مطلب رو با همین عنوان ( فیروزه را به ایران بازگردانید )رسانه ای کنند
 

سیبری

کاربر ويژه
طبق فصل سوم معاهده 1921 قرار بوده این روستا که ساکنانش کردای شمال خراسان هستن به ایران دوباره برگرده ( این روستا در قراردا آخال جدا شده بود )اما انگار اصلا این قضیه فراموش شده و مسئولان و حتی مردم ایران هم کلا فیروزه و قرارداد 1921 رو فراموش کردن
 

سیبری

کاربر ويژه
فیروزه (روستا) از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مختصات:
17px-WMA_button2b.png
۳۷.۹۱۵۱۷۱° شمالی ۵۸.۰۸۹۶۷۴° شرقی

فیروزه در ایران در نقشه‌ای از ۱۸۹۲


فیروزه(به ترکمنی: Firjuza و به انگلیسی: FIROZEH)نام روستایی در استان آخال در کشور ترکمنستان است. این روستا تا قبل از پیمان آخال بخشی ار خاک ایران بود.
[h=2]محتویات


[h=2]موقعیت فیروزه از پایتخت ترکمنستان، عشق‌آباد، نزدیک به ۴۰ کیومتر فاصله دارد.این روستا که در ۱۲ کیلومتری مرز ایران واقع است، از شهرستان شیروان به خوبی دیده می شود.این روستا از جنوب با منطقه حفاظت شده گلول و سرانی و روستای نامانلو، از شمال و شرق با شهر عشق آباد و از غرب با روستای خیر آباد و روستای رباط ارتباط دارد.

[h=2]جغرافیای طبیعی فیروزه منطقه‌ای ییلاقی در شمال کوه کپه‌داغ در کشور ترکمنستان است. در مقایسه با مناطق اطراف آب و هوای معتدلی دارد و از دیرباز پذیرای بزرگان منطقه بوده‌است. در زمان شوروی ویلاهای ییلاقی بسیاری برای سران حزب کمونیست در این منطقه ساخته شد. امروز هم فیروزه محلی برای گذران تعطیلات آخر هفته و تابستانی شهرنشینان منطقه‌است.
[h=2]ساکنان روستا این روستا تا اواخر سده ۱۹ (میلادی) در اختیار ایران بود و بیشتر ساکنان آن کردهای کرمانجی هستند. اعتقاد بر این است که ترکمن ها مشخص ترین گروه نژادی در ایران هستند که اقوام آنها در سده های میانه از آسیای مرکزی به ایران آمده اند . بر این دیدگاه ترکمانان در اصل 7 ایل بودند که سه طایفه آنها در ترکمن صحرای ایران و بقیه در ترکنستان سکونت دارند . ترکمن های ایران باز به شاخه های دیگری تقسیم می شوند که در مناطق گمش تپه در کرانه خزر . آق قلا و گنبد کاووس زندگی می کنند . همچنین در اطراف بجنورد و بخش های کوهستانی گرگان هم زندگی می کنند . در شهرهای مشهد و سرخس هم روستاهایی هست که در آ نها ترکمن ها ساکن هستند .
[h=2]پیمان آخال از قرن 16 به بعد به علت کمبود آب ، قبایل پراکنده ترکمن بیشتر به مناطق جنوب نظیر تجن و مرو در نزدیکی رودخانه اترک آمدند . با این حال این قبایل تحت نفوذ حاکم خراسان یا حاکم بخارا و خیوه قرار داشتند . تا اوایل سده 19 فرمانبرداری ترکمن ها از والی خراسان و خان خیوه نوسان داشت اما با تضعیف حکومت قاجار هر از گاهی به خراسان حمله می کردند و به غارت و چپاول می پرداختند . در زمان ناصرالدین شاه قاجار حاکم خراسان به جنگ ترکمن ها رفت ولی در جنگ ( در سال 1861 میلادی ) شکست خورد و حاکمیت ایران بر این منطقه از بین رفت . دولت ایران که استیلای خود را بر منطقه از دست رفته دید با امضای قرارداد آخال در سال 1868 میلادی ماوراء النهر و ترکمنستان را رسما" به روس ها واگذار کرد و مرزهای امروز شمال شرقی را متاسفانه پذیرفت .
[h=2]منطقه مرزی فیروزه یکی از مهم ترین و زیباترین مناطقی که در قرارداد آخال به روسیه واگذار شد روستای زیبا و خوش آب و هوای فیروزه بود . بعد از انقلاب کمونیستی اکتبر 1917 دولتمردان جدید روسیه چون در جستجوی هویت و آبروی بین المللی بودند و حال و هوای آرمان خواهانه داشتند قراردادهای ستمگرانه روسیه تزاری با ایران را لغو کردند و در سال 1299 هجری شمسی برابر با 1921 میلادی عهد نامه ای بین ایران و شوروی به نام عهدنامه مودت و دوستی ایران و شورودی به امضاء‌ رسید . در این عهد نامه آمده بود که چون روسیه تمایل دارد که حق حاکمیت ایران حفظ شود تمام قراردادها و معاهداتی که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد کرده و حق ملت ایران را ضایع کرده لغو می کند . یکی از بندهای این عهدنامه این بود که برای تعیین نوار مرزی نتیجه کمیسیون سرحدی سال 1881 را مبنا قرار بدهد و بپذیرد . دولت روسیه همچنین پذیرفت که از بهره برداری از جزایر عاشورا ده و جزیره های دیگری که در کرانه های ولایات استرآباد ایران واقع شده چشم پوشی کند و قریه فیروزه را با زمین های نزدیک به آن که برابر قرارداد سال 1893 به روسیه انتقال داده شده بود به ایران بازگرداند که متاسفانه این مهم هیچ گاه عملی نشد و دولت روسیه از انجام آن سرباز زد.
 
آخرین ویرایش:

سیبری

کاربر ويژه
firjuza-4.JPG
firjuza-3.JPG
firjuza-1.JPG
firjuza-2.JPG
3274582.jpg
34_big.jpg


فیروزه! ای ربوده شده از گنجه ی بالا دست! (Pöwrize, Firjuza
فیروزه! ای ربوده شده از گنجه ی بالا دست! (Pöwrize, Firjuza) ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ Kurmanc دیدگاهتان را بنویسید دیدگاه های این نوشته حسین تقدیسی – قوچان به روبلی به مَناتی نفروختمت که حالا مطالبه ات نتوانم کرد . فیروزه! ای ربوده شده از گنجه ی بالا دست! آیا هنوز در تو جلایی هست!؟ … *** فیروزه به روبلی به مَناتی نفروختمت که حالا مطالبه ات نتوانم کرد . فیروزه۱! قیمتی آبی! تاج تزار فقیر بود تاج تزار صبر نداشت سالدات ها با چکمه های مندرس برفی از مسکو تا تو دویدند. سالدات ها سُر نخوردند سالدات ها، دنده هایشان نشکست سالدات ها، با عرض احترام فائقه ی دولت فخیمه ی روس -با اسکورت، با احتیاط – تو را بردند! *** پرت شدن در خلایی مطلوب مه آلود شدن اضطراری مردنِ به عمد خواب خوب خواب خوشایند و خشن! در بُرزل آباد۲ مرگ، سیاه بود مرگ، در هیأت یک اسب مست کرد و اسب سنگ شد و سوار -آن یگانه سوار۳- چون اسفنجی فشرده. پس، خواجگان کر و کور پس، خواجگان موبور سر در آخور آخال۴ فرو بردند و مردان ایل چَمِشگَزَک۵ را به سُخره گرفتند! *** به روبلی به مَناتی نفروختمت که حالا مطالبه ات نتوانم کرد . فیروزه! ای ربوده شده از گنجه ی بالا دست! آیا هنوز در تو جلایی هست۶!؟ زمستان ۱۳۷۴ ———————————————— ۱- قصبه ای بود ییلاقی در دوره ی ناصر الدین شاه قاجار . و اینک شهری است در ترکمنستان . با درصد بالایی جمعیت کُرد . و اغلب از طایفه ی جلالی . ۲- از دهات اطراف فاروج است . ۳- مقصود امیر حسین خان شجاع الدوله ، ایلخان و حاکم مقتدر قوچان می باشد . شاه قاجار ، مأمور می کندش فیروزه را به روس ها تحویل دهد . این جگر آور کرد ، به اکراه می پذیرد . با این همه از خدا مرگ می طلبد تا خیانت . بین راه ، مرگ در می یابدش . در سنه ی ۱۲۷۳ خورشیدی . ۴- معاهده ای است یک جانبه ، مفت و حقارت آور . منعقد شده ما بین دول قاجار و روسیه تزاری . به موجب این قرار داد ، شهر هایی چون بخارا ، مرو ، تاشکند ، خیوه ، سمرقند ، نساء ، ابیورد ، عشق آباد و فیروزه … از ایران جدا شدند . ۵- در ابتدای دوره صفوی به مجموع ایلات کُرد خراسان اطلاق می شد . بعد ها شد زعفرانلو . ۶- روزنامه ی توس، شماره ۶۵۵ (پنج شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۷۵) صفحه ی «یک هفتم» *** در زیر عکس هایی از کرمانج نشین فیروزه در ترکمنستان آورده شده است کرمانج نشین «فیروزه» ترکمنستان (Pöwrize, Firjuza) —– —– —– —–


آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
هنوز هم از پس سالیان چشم براهت داریم و در غمت خون افشانیم
فیروزه
کوه هایت یاد آورنام سبز رشید مرد تاریخ است
“سردار عیوض خان”
سرداری که وجودش با تو در هم تنیده است
هنوز نگاهش در توست
هنوز نفسش تویی
تا همه عمر تو یعنی سردار عیوض
سردار عیوض یعنی غیرت و شجاعت و میهن پرستی
یعنی فلسفه زندگی
یعنی مرگ سرخ به از زندگی ننگین
یعنی افتخار هر کرد میهن پرست و خداجوی
خون سرخ سردار
سرسبزی ابدی توست فیروزه
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
تو قدر سردار را می دانی یا نه؟
ما هنوز هم در عزایش خون گریه می کنیم
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
ما از نسل سرداریم
ما برای خاک خود از هر قطره خون خود سرداری می سازیم
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
ما سردار عیوض های زیادی را پاسداری از خاک مقدس خود دادیم
و خونشان را هم چون خون سردار پاس می داریم
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
اگرچه از دور بوی غربت را احساس می کنیم
اما همیشه در قلب مایی
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه
آی فیروزه، آی فیروزه، آی فیروزه……
 

سیبری

کاربر ويژه
به نام خدا
داستان از اونجایی شروع میشه که ناصر الدین شاه که بر تخت پادشاهی ایران نشسته بود و با امضای قرارداد ننگین آخال باز هم قسمتی از خاک ایران عزیز را به بیگانگان هدیه داد !


آری ! هدیه هایی که تمامی ایرانیان این زمان را خشمگین می کند ، چه برسد به مردمان قدیم !

طبق قرارداد آخال ، قسمت هایی از شمال شرق ایران و نواحی دریای خزر به دست روس ها افتاد . یکی از این مناطق روستای خوش آب و هوا و سرسبزی به نام فیروزه بود که امروزه در اشغال کشور ترکمنستان قرار دارد .

مردم روستای فیروزه بعد از امضای این قرارداد با ناصر الدین شاه ملاقات کرده و به او گفتند که ما چه کنیم ؟ و شاه به آنها گفت : این قراردادی است که امضا شده است و بهتر است این روستا را ترک کنید و این بود غیرت شاه ایران !

مردمان روستای فیروزه که از کرد های کرمانج شمال خراسان بودند ، واقعا برایشان سخت بود که صبح از خواب بیدار شدند و ببینند که پادشاه کشور ایران سرزمین آبا و اجدادی آنها را به روس ها هدیه داده است . و این بر خلاف غیرت کرد ها بود که ناموس و کشور خود را به دست بیگانگان بسپارند . بنابراین جوانان این روستا به رهبری (( سردار عیوض خان )) شروع به مقابله با روس ها کردند .

روس ها فکر می کردند می توانند روستای فیروزه را طی مدت کوتاهی بدست آورند و سردار عیوض را هم بکشند ! اما نمی دانستند که در رگ های تک تک مردان و زنان روستای فیروزه ، غیرت ایرانی نهفته است و این مردمان کرد به راحتی ناموس و مال و جانشان را به بیگانگان تقدیم نمی کنند .

نقل است روس ها 12 سال برای بدست آوردن روستای فیروزه ، با سردار عیوض خان مبارزه کردند و در نهایت هم به دلیل سلاح های پیشرفته ای که حکومت روس داشت ، توانستند سردار عیوض خان را به شهادت برسانند .

اما این آخر ماجرا نبود ! چرا که هنوز همسر سردار عیوض خان یعنی (( تحفه گل )) یا (( تیفه گل )) بعد از مرگ سردار رهبری جوانان روستا را بدست میگیرد و با جان و دل از روستا دفاع می کنند که مبادا چشم نامحرمان بر خاک ایران عزیز بیفتد و با مرگ همسر سردار ، این روستا به دست روس ها می افتد .

و اینگونه بود که تا آخرین قطره ی خون خود از خاک ایران دفاع کردند ولی از بی لیاقتی شاه ، این سرزمین ها تقدیم روس ها شد و داغی بر دل کردهای شمال خراسان نهاده شد .

امروزه هم کرد های شمال خراسان اشعار زیبایی را که همسر سردار عیوض خان بعد از کشته شدن سردار ، در وصف سردار سرود ، را بر زبان جاری میکنند و یادی از روستای فیروزه و خون سردار که هنوز در کوه های این منطقه جاریست را زنده نگه می دارند و این یعنی تا هستیم و تا آخرین قطره ی خون خود از ایران دفاع می کنیم ، چرا که این را در گذشته هم اثبات کرده ایم .

و چه زیباست این شعری که در وصف این سردار شجاع ایرانی است


سه ردان سیاربوون دانه وه رچی یان

هه ردوزه نگوویی نه سه ردیربزدیان

گولیک لی که ت ژه ناوپیل ، یک ژه پیچی یان

گوپسمامی ئارازاشه وتیم ژه تی یان

نامورادوپرئه رمان سه ردارعیوه زخان

ترجمه :

سرداران سوارشدند و رو به سوی کوهستان نمودند

هردورکاب اسب سردارکنده شد

گلوله ای میان کتف سردارویکی به انگشتان اوخورد

گفت :پسرعمویم آراز، ازتشنگی سوختم

نامراد و پرآرمان سردارعیوض خان
 

سیبری

کاربر ويژه
آقایان ! دولتمردان! مردم ایران!
چرا باید روستای آبا و اجدادی ایرانیان در اشغال ترکمنستان باشه؟
چرا در حالیکه معاهده بین المللی 1921 بر حاکمیت ایران بر روستای فیروزه تصریح کرده هیچ اقدامی برای بازگشت این روستا نمی کنید؟
چرا ترکمنستان رو برای اجرای قرارداد 1921 و بازگشت فیروزه به دامان وطن تحت فشار قرار نمی دید؟
چرا فیروزه و مردمانش رو فراموش کردید؟
چرا به قسم خود در دفاع از تمامیت ارضی ایران عمل نمی کنید ؟

فیروزه را به ایران بازگردانید!
 

سیبری

کاربر ويژه


طبق معاهده 1921 فیروزه را به ایران بازگردانید



اگر از باجگیران 30 کیلومتر به جانب غرب برویم و بر بلندای کوه های گلیل و خط الراس کو های کپه داغ باایستیم و به سمت شمال نظاره کنیم فیروزه را در میان اشجار وباغات سرسبز پیرامونش در آن سوی مرز ایران خواهیم دید.
بله ، اینجا فیروزه است ، روستایی ایرانی با ساکنان و اقوام کرمانج ایرانی اما مع الاسف جدا افتاده ازخاک وطن ومام میهن!
فیروزه روستایی است (البته هم اکنون بر اثر کثرت خانه سازی و ویلا سازیهای ترکمنستان تبدیل به یک شهرک ییلاقی شده است) در 12 کیلومتری مرز ایران ( حدودا 120 کیلومتری شمالغرب قوچان ) که هم اکنون در اشغال ترکمنستان (واژه اشغال دقیقا در اینجا مصداق داره چون طبق معاهدات بین المللی که در ادامه خواهد آمد این روستا هم اکنون باید جزو ایران باشد) قرار داشته و در دره ای سرسبز و در کنار رودخانه ای که از کوه های کپه داغ سرچشمه می گیرد قرار دارد.
این منطقه تا سال 1881 میلادی و 1260 شمسی و پیش از پیمان آخال جزوی از خاک ایران بود. با نفوذ تدریجی روسیه در منطقه قره قوم و ماوراءالنهر و همچنین شکستهای دولت ایران از خوانین ترکمن در طول قرن 19 ، سرانجام ایران حاکمیت روسیه را بر سرزمینهای شمالشرق ایران ( منطبق بر ترکمنستان و ازبکستان امروزی) طبق قرارداد آخال در سال 1881 پذیرفت. منطقه فیروزه هم از ایران جدا شد. اما دونکته در مورد فیروزه وجود داشت . اول اینکه مردم فیروزه ترکمن نبوده و کرمانج بودند. کردهای خراسان هرگز قبول نمی کردند تکه ای از وطن و پاره ای از ایران به سادگی در اختیار ترکمانان قرار گیرد و قیامهای متعددی برای بازپس گیری فیروزه لنجام دادند که معروفترین آن قیام سردار عیوض خان بوده که نهایتا منجر به شهادت این سردار رشید وطن گردید.
نکته دوم وبسیارمهم دیگر اینکه در سال 1921 قرارداد دیگری بین دولت شوروی ( که در این زمان انقلاب کمونیستی در این کشور به پیروزی رسیده بود و سعی داشت نظر مثبت همسایگان را جلب کند) وایران به امضا رسید که در آن تلاش شده بود به اختلافات مرزی دو کشور پایان دهد ویکی از اساسیترین بندهای آن بازگشت دوباره فیروزه به خاک ایران بود که متاسفانه تا امروز مورد غفلت واقع شده است !



متن فصل سوم قرارداد 1921


فصل سوم: دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت می دهند که سرحد مابین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمی سیون سرحدی 1881 تصدیق و رعایت نمایند؛ ضمنا به واسطه عدم می لی که دولت شوروی روسیه از استفاده از ثمره سیاست غاصبانه دولت تزاری سابق روسیه دارد از انتفاع از جزائر آشوراده و جزائر دیگری که در سواحل ولایت استرآباد ایران واقع می باشند ، صرف نظر کرده و همچنین قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آن که مطابق قرارداد 28 مای 1893 از طرف ایران به روسیه انتقال داده شده است به ایران مسترد می دارد.دولت ایران از طرف خود رضایت می دهد که شهر سرخس معروف به سرخس روس یا سرخس کهنه با اراضی مجاور آن که منتهی به رودخانه سرخس می شود در تصرف روسیه باقی بماندطرفین معظمین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه اترک و سایر رودخانه ها و آب های سرحدی بهره مند خواهند شد و ضمناً برای تنظیم قطعی مساله انتفاع از آب های سرحدی و برای حل کلیه مسایل متنازع فیهای سرحدی و اراضی یک کمی سیون مرکب از نمایندگان ایران و روسیه معین خواهد شد.


جالب است که تمامی موارد این فصل قرارداد هم اکنون اجرا شده است و تنها بخش مغفول همین بازگشت روستای فیروزه است که با کارشکنی ترکمنستان و البته عدم پیگیری جدی از سوی ایران عملی نشده است . به نظر می رسد ترکمنستان به دلیل اینکه اغلب مساحت این کشور در مناطق بیابانی ودر جوار صحرای قره قوم واقع شده و منطقه فیروزه به دلیل قرار گرفتن در دامنه شمالی کپه داغ درای آب هوای مطبوع و مساعد است (بسیاری از کاخهای تابستانی و و ویلاهای اشخاص عالیرتبه دولت ترکمنستان در فیروزه قرار دارد) از اجرای این قرارداد سرباز زده است. به هر ترتیب روشن است نباید اجزه داد بیش از این این مساله در غبار زمان مورد فراموشی وغفلت واقع شود و می بایست در گام نخست با رسانه ای کردن موضوع فیروزه و قرارداد 1921(لازم به توضیح است که قرارداد 1921 از آنچنان اعتباربین المللی برخوردار است که هم اکنون نیز برای مسائلی از جمله تعیین رژیم حقوقی دریای خزر مورد استناد کشورهای حاشیه این دریا و از جمله ایران قرار میگیرد) رئستای فیروزه را در کانون توجه مردم ومسئولین قرارداد ودر گام بعدی دولت ترکمنستان را برای اجرای قرارداد 1921 و بازگشت فیروزه به دامان میهن تحت فشار قرار داد.
خصوصا که ترکمنستان در سالهای اخیر اقدامات غیر دوستانه دیگری را هم در مورد ایران و اتباع ایرانی انجام داده است که چندان موافق اصول حسن همجواری نبوده است . از جمله این رفتارها برخورد نامناسب مرزی با کامیون داران و رانندگان ایرانی وبعضا بازداشت آنهابوده است .برخی گزارشات از بازداشت حداقل 400 ایرانی در زندانهای ترکمنستان ( اغلب ان زندانها یادگارهای مخوفی از دوران کمونیستی بوده و زندانیان ایرانی در شرایط بد جسمی و روحی در آن نگهداری می شوند)حکایت دارد.
پر واضح است که نماینده محترم شهرستان با توجه به همسایگی قوچان با ترکمنستان می تواند نقش اصلی و کلیدی را در پیگیری مسائل مربوط با ترکمنستان در مجلس شورای اسلامی و رسانه ای کردن موضوع فیروزه و همچنین بازداشت اتباع ایرانی داشته باشد و به وظیفه مهم و تاریخی خود در این باره عمل نماید

 

سیبری

کاربر ويژه
ترکمنستان هیچ راه آزاد به دریاهای جهان ندارد و دریای کاسپی یا خزر (ورکانه یا هیرکانیا) نمی‌تواند راه ارتباط آن جمهوری با جهان و دریاهای آزاد باشد. طبعاً این راه از خاک جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد و چه بهتر ترکمنستان پیوسته روابط حسنه‌ای با دولت ایران داشته باشد تا از راه‌ها و بنادر این کشور برای واردات و صادرات خود استفاده کند.
به گزارش مشرق به نقل از قدس، جمهوری ترکمنستان در همسایگی شمال خاوری کشور ما چندی است با مسافران ایرانی و بویژه رانندگان کامیونها و تریلرهای ایرانی که انواع کالاهای ترانزیت یا ایرانی را به آن کشور حمل کرده تولیدات ترکمنستان را به ایران می‌آورند بدرفتاری می‌کند...

و اخبار رسیده از آن حکایت دارد که بیش از 250 تن از ایرانیان در ترکمنستان در حبس بسر می‌برند و اتهامات گوناگونی به آنها بسته شده، اما جمهوری ترکمنستان چند روز پیش نظر پنهانی خود را اعلام داشته و در مقام حامی و وکیل ترکمن‌های ایرانی که از شریف‌ترین و نجیب‌ترین اقوام ایرانی هستند، جسارتاً خواهان آن شده است چهار فرد ترکمنی که در حوادث سال 1388 بازداشت شده‌اند آزاد شوند تا آن جمهوری نیز اتباع ایرانی را که در ترکمنستان به زندان افکنده شده‌اند ترخیص و آزاد کند!
اقدام بی‌معنا و دور از نزاکت جمهوری ترکمنستان که حتی ییلاقی و اقامتگاه تابستانی رئیس جمهوری آن «قصبه فیروزه» ملک طلق ایران بوده، برابر مفاد قرارداد فوریه 1921 ایران و دولت جمهوری اتحادی سوسیالیستی روسیه به ایران برگردانده شد، اما دولت ایران بنا به احترام روابط دوستانه دو دولت و حفظ شؤون ریاست جمهوری وقت ترکمنستان از حقوق حقه خود در این خصوص گذشته و این قریه را به ترکمنستان پیشکش کرده است، ضعف دیپلماسی کنونی ما و رفتار ترکمنستان بار دیگر ثابت می‌کند نرمش بیش از اندازه و تعارف و مماشات و اظهار اشتیاق بیش از حد برای گسترش روابط باعث تجری بعضی از عناصر و محافل ارتجاعی فرصت طلب می‌شود که گویا در جست و جوی میراث هرگز به دست نیاورده امپریالیسم تزاری و اهداف واهی استالین و دست پروردگان نوکر صفت دوران سلطه او هستند و گذشت زمان و اینکه ایران، ایران عصر قاجار نیست را باور ندارند.
بازداشت چهار فرد ترکمن به دلیل اتهاماتی که به آنان در جریان حوادث 1388 زده شده ارتباطی به یک کشور همسایه و بیگانه ندارد و ترکمن‌ها مانند دیگر اقوام ایرانی هرگاه مشکلی با دولت داشته باشند شخصاً حل کرده و خود شیرینی سران عشق آباد نوعی مداخله در امور داخلی کشور و خارج از حد و حدود متعارف دیپلماتیک است.
ترکمنستان هیچ راه آزاد به دریاهای جهان ندارد و دریای کاسپی یا خزر (ورکانه یا هیرکانیا) نمی‌تواند راه ارتباط آن جمهوری با جهان و دریاهای آزاد باشد. طبعاً این راه از خاک جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد و چه بهتر ترکمنستان پیوسته روابط حسنه‌ای با دولت ایران داشته باشد تا از راه‌ها و بنادر این کشور برای واردات و صادرات خود استفاده کند.
مشکلی که برای چهار فرد ترکمن ایرانی پیش آمده ارتباطی به دولتی که نام و عنوان ترکمنستان را تنها در حدود سالهای 21-1920 بر آن نهادند و یا تقسیم سرزمین پهناور ترکستان و ماورالنهر (ورارود) منطقه‌ای که ترکمنهای بیشتری در آنجا بود ترکمنستان نام نهادند، ندارد. مداخله ترکمنستان درست مانند آن است که دولت آلمان مشکلی را که برای یک فرد آلمانی زبان در جمهوری فدرال سوئیس پیش آمده باشد، مشکل خود بداند یا دولت فرانسه یا ایتالیا مسایلی را که برای مردم فرانسه زبان یا ایتالیایی زبان ایجاد می‌شود، دلیلی برای مداخله خود در امور داخلی سوئیس بدانند.
ترکمنها در ایران، ایرانی هستند و ترکمنهای ترکمنستان نیز قبل از آنکه ژنرالهای روسی به ترکستان لشکر بکشند خود را از اقوام نزدیک ایرانی می‌دانستند و دختران بسیاری از خوانین ترکمن عروس دربار و اشراف ایرانی بودند.
یک همسر ناصرالدین شاه اقل بیگه خاتون، یک زن ترکمن بود و طوقان بی‌بی، سوگلی شاه به شمار می‌رفت. بازداشت حدود 280 تن از اتباع ایران به دلایلی واهی و به صورت گروگانگیری، اهانت به دولت و ملت بزرگ ایران است. من نمی‌دانم وزارت خارجه، اداره امور کشورهای آسیای مرکزی در آن وزارت جلیله و سفیر ایران در عشق‌آباد چه می‌کنند؟
از سوی دیگر خبر می‌رسد عده قابل توجهی از ایرانیان به اتهام قاچاق موادمخدر در تایلند و مالزی محکوم به اعدام شده‌اند که گویا چند زن هم در میان آنان هستند. بدیهی است قاچاقچی موادمخدر خطاکار و مستوجب مجازات است، اما آیا مراحل قضایی به طور کامل در خصوص این افراد انجام شده است؟ آیا از وکیل برخوردار بوده‌اند؟ آیا هشتاد و چند تن باید همگی اعدام شوند؟
وزیر امور خارجه آقای دکتر ظریف مرد متمدن و باشخصیتی است که سالهای سال در آمریکا زندگی کرده، اما تصور می‌کند تمام امور با همسایگان را با لبخند و گذشت و تساهل می‌توان حل کرد! به همین دلیل کشوری کوچک که رئیس جمهوری و نخست وزیر و وزیران آن اغلب در کنفرانسها و همایشهای منطقه‌ای با همتایان ایرانی مواجه می‌شوند و راه اصلی ترانزیت کالاهای کشورشان از ایران می‌گذرد، احتمالاً تصور می‌کنند ایران و ایرانی آن قدر به دوستی یک طرفه خود با ترکمنستان دل بسته است که پاسخ این مزاحمت برای رانندگان و شهروندان ایرانی را هم با لبخند و ملایمت و قربان صدقه خواهد داد.
دوستان عشق آبادی ما باید بدانند در قرون گذشته ایرانیان خاطرات ناخوشایندی از برخوردها و تهاجمات مهاجمان سرزمین‌شان به ایران داشته و البته در مواقع لازم نیز مهاجمان به بهای سنگینی تاوان آن حملات و به گروگان گرفتن مردم ساحل نشین ایران و بردنشان به ترکستان را داده و مجازات شده‌اند. مانند کشته شدن خان خوارزم در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه. حالا که ترکمنها با رهایی از امپریالیسم تزاری و شوروی مستقل شده‌اند ما انتظار نداریم از سوی آنان که مسلمان و همدین ما هستند، اتباع ایران به گروگان گرفته شوند، افزون بر اینکه سکوت و لبخند وزارت خارجه هم عجیب است!
 
بالا