طعم زندگی

[shakira]

به آرزوی بچگیم رسیدم ...

چقدر دلم می خواست صف اول نماز جماعت باشم ...

این بار نه تنها اول صف،

بلکه از پیش نماز هم جلوتر هستم ...

چقدر مهم شدم،

همه به سمت من می آیند،

من را روی دستانشان بلند می کنند،

یکی فریاد می زند:

بگو لا اله الا الله ...

:گل:
​

 

[Sea Girl]

زندگی زیباست
آفتاب زندگی زیباست
با ترانه های دل نوازش
طلوع زندگی زیباست
با خاطره هایش
غروب زندگی زیباست
با تلخی ها ودرد هایش
آری زندگی زیباست
زیبا تر از گل
زیبا تر از پروانه
اگر تو بخواهی

 

[Sea Girl]

زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.

 

[Miss zahra]

سروده قربان ولیئی

امروز را زندگی کن، امروز، روزی جدید است
آوازِ آبی درخشان، رنگ صداها شدید است

امروز را زندگی کن ، با سایه ها مهربان باش
ذات جلیلی پریشان در شاخساران بید است

امروز را زندگی کن، با رودخانه روان شو
این رودخانه هم اکنون از سوی بی سو رسیده است

دیروز و فردا خیال است، مقصود آنِ زلال است
امروز را زندگی کن، امروز همواره عید است

امروز را زندگی کن در خلسه ای وحدت انگیز
یکرنگی دلگشایی ،در سرخ و سبز و سپید است

:گل::گل:​

 

[Miss zahra]

زندگی یعنی اینکه مادرت از ته دلش لبخند بزنه:گل:

 

[Miss zahra]

زندگی به من آموخت چگونه اشک بریزم…
ولی اشک نیاموخت چگونه زندگی کنم…


​

 

[Miss zahra]

مهمترین درسی که از زندگی آموختم این بود که...


"هیچکس" شبیه حرفهایش نبود...

 

[havashenas]

زندگی خیلی سریع به پیش میره هر چند که کند احساس میشه و اگه ففرصت هارو قدر ندونی روزی میشه که میگی ای کاش...

 

[shakira]

می گویند سختیها،

نمک زندگی اند ...

اما هیچ کس نفهمید،

واسه من که خاطراتم زخمی هستند،

این نمک شوری ندارد،

مزه درد میدهد ...

​

:گل:

 

[Miss zahra]

زندگی !

بس که آتشـ ـَـم زده‌ای
دلـ ـسوخته شده‌ام ....
دیگر ترسی از جهنم ِ آن دنیایـَـت ندارم !
به آن همه آتش که وعده‌اش را داده‌ای
نیشخند می‌زنم ...
شاید یادت بیفتد تمام ِ نیشخندهایی که یک عمر ,
تو به آتش ِ زندگی ِ مـَن زده‌ای!
شعله‌ات را کم کن ...
مـَن ،
در گذر ِ روزگار ِ تـــو
همیشه عضوی از یک
" نسل ِ سوخته "
بوده‌ام ...
خرمنی نمانده که آتش ـَش بزنی

:خونسرد:
​

 

[Miss zahra]

زندگي با همه وسعت خويش محفل ساكت غم خوردن نيست
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نيست
اضطراب وهوس ديدن و ناديدن نيست
زندگي جنبش جاري شدن است
زندگي کوشش و راهي شدن است از تماشاگه آغازحيات تا به جايي كه خدا مي داند.
زندگي چون گل سرخي است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطيف،
يادمان باشد اگر گل چيديم،
عطر و برگ و گل و خار همه همسايه ديوار به ديوار هم اند

 

[Miss zahra]

زنـدگــی انـگــار

تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !!
هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام
هـول میزنــد
بـــرای ضـربــه بـعــد .... !
کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی ...
خـیــالـت راحـت !!....

خـسـتـگــی ِ مــن
بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود ...

​

 

[Miss zahra]

چــه غمگــینانه است وقتی در بــاران

به تــو چــتر تعــارف می کـنند !

پـــرده را کـــنار مــیــزنم ،

بــاران خــودش را مــی زند بــه شــیــشـه

مــن خــودم را بــه آن راه !

تمــام چــیزی کــه بــاید از زنــدگـــی آمــوخــت . . .

 

[Miss zahra]

زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کن
گردشـــی در کوچــه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بد بینی خود را شکسـت
علـت عـاشــــق ز عـلتــها جــداســـت
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من مـیـــان جســـمها جــان دیـــده ام
درد را افکنـــده درمـان دیـــده ام
دیــــده ام بــر شـــاخه احـســـاســها
می تپــد دل در شمیــــم یاسها
زنــدگــی موسـیـقـی گنـجشـکهاست
زندگی باغ تماشـــای خداســت
گـــر تـــو را نــور یـقیــــن پیــــــدا شود
می تواند زشــت هم زیبا شــود

مولانا
​

 

[Miss zahra]

زندگی تکرار است:

تکرارحوادث

سرکوب حـقایق

مرگ شـقایق

له شدن موری زیـر پا

شکستن دل ها

تنهایی مادری پیـر وفـداکار

گریه نوزادی در قنداق…

زندگی شیرین است :

انتظارِ عاشــــقی بی تاب

لحظه بوسیدنِ پـدری خسـتـه

دیـدار دو دلــدار

بارانِ بـهاران…

زندگی تلخ است:

اشکی در پی دلـدار

التماس چشمها

غروب آخرین دیدار

پژمردن یک گل

سراب بیابان

بغضی بی فریاد….

اری زندگی اینهاست!!!

اما اینها مهم نیست

مهم این است که خدایی بالای سر ماست !!!!

 

[Miss zahra]

زندگی یعنی :
​

به صدای نفس چلچله ها گوش سپردن​

رقص کردن به هیاهوی نسیم,دس در دامن باد​

یک صدا خواندن با ناله برگ​

زندگی یعنی:​

اسمان را دیدن,فکر کردن به زمین​

و به دنیای پر از سختی خندیدن​

زندگی یعنی همین!!!
​

 

[shakira]

کمی عوض شده ام ...

دیریست از خداحافظی ها غمگین نمی شوم،

به کسی تیکه نمی کنم،

از کسی انتظار محبت ندارم،

سر بر زانوهایم می گذارم،

و سنگ صبورم، خودم می شوم ...

با خودم ساعت ها حرف می زنم ...؛

به دنیای کوچک و تنهای خودم،

کسی حق ورود ندارد،

جز خودم ...

:گل:
​

 

[Miss zahra]

کــــــــــــــــــاش...



گـــــاهـــــــــــی...


زنــــــدگـــــــــی...


[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]


داشـــــــتــــــــــ ...
​

 

[shakira]

گاهی مجبوری،

برای راحت کردن خیال دیگران،

خود را خوشحال نشان بدهی ...

ولـــــی چه حیف که

درونت غوغاست ...

:گل:
​

 

[Miss zahra]

گاهی مجبوری،

برای راحت کردن خیال دیگران،

خود را خوشحال نشان بدهی ...

ولـــــی چه حیف که

درونت غوغاست ...

:گل:
​

عالی:گل:

زندگی ، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر ، که مرا گرم نمود
نان خواهر ، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم


​