• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مردم داری

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
يكى از ضرورتهاى اخلاق مسلمانى و معاشرت مكتبى،«مردم‏دارى‏» است، يعنى با مردم بودن، براى مردم بودن، در خدمت‏ديگران بودن، شريك درد و رنج و راحت و غم ديگران بودن. همراهى‏و همدردى و همگامى و همخونى با ديگران و هر نام ديگرى كه بتوانى‏بر آن بگذارى، ليكن واقعيت، همه يكى است، يعنى خود را خدمتگزارو غمخوار ديگران ديدن و دانستن.

اين، رمز و راز حيات اجتماعى يك مسلمان است و براى او «پايگاه‏مردمى‏» و برخوردارى از رافت و رحمت و مودت و حمايت مردم رافراهم مى‏آورد.

ماهى به آب زنده است و يك مسلمان اجتماعى، به حسن سلوك باديگران.

بايد ديد چه چيزهايى و چگونه رفتارهايى و چه روحياتى اين‏زمينه و موقعيت و پايگاه را براى انسان پديد مى‏آورد؟ وقتى هدف يك‏مسلمان، خدمت‏بيشتر به همنوعان است، بايد راه و رسم آن را هم‏آموخت. مردم‏دارى، يكى از اين رمزها است.
نمودهاى مردم‏دارى

بدون شناخت نمودها و شاخصهاى مردم‏دارى و اين خصلت‏نيكو، نمى‏توان به رمز آن دست‏يافت. چه روحيه‏ها و خصلتهايى سبب‏جذب ديگران مى‏شود؟ جذبى كه راهگشاى توفيق بيشتر براى خدمت‏و همدلى باشد. برخى از اين نمودها از اين قرار است:


1- خوش‏اخلاقى


74935.jpg




«حسن خلق‏»، كمندى است كه ديگران را در دام محبت اسيرمى‏كند.كيست كه از برخورد شايسته خوشش نيايد و جذب چنين ‏انسانى نشود؟

از امام صادق(ع) پرسيدند:

حد و مرز اخلاق نيك، چيست؟

فرمود: آن است كه:

اخلاقت را نرم كنى،كلامت را پاكيزه سازى،و با چهره‏اى باز و گشاده با برادران دينى‏ات روبه‏رو شوى.

گشاده‏رويى، از بارزترين صفات رسول خدا(ص) بود كه سهمى‏عمده در جذب مردم به اسلام و شيفتگى آنان به شخص پيامبر اسلام‏داشت. خداوند در باره اين خصلت مردمى رسول اكرم(ص)مى‏فرمايد:

«فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك‏»;


گذشت

به خاطر رحمت الهى بود كه براى مردم نرم شدى و اگر تندخو وخشن و سخت‏دل بودى، از دور تو پراكنده مى‏شدند.

در ادامه آيه مى‏فرمايد: پس، از آنان درگذر، برايشان استغفار كن، ودر كار با آنان
مشورت نما.

گويا كه «عفو»، «استغفار» و «مشورت‏»، نمونه‏هاى ديگرى از حسن‏خلق و رفتار مردم‏دارانه و جاذب است، چرا كه نوعى اعتماد به مردم وبه حساب آوردن آنان است و چنين برخوردى، عامل جاذبه شخص‏مى‏گردد.


2- عفو و گذشت

كينه‏ توزى و لجاجت، ويژه روحهاى حقير و همتهاى پايين است.برعكس، آنان كه نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزشها را مى‏پذيرند، ازخطاهاى ديگران چشم مى‏پوشند و از حق شخصى خويش‏درمى‏گذرند. بلندنظرى انسان، عامل محبت دلهاى ديگران است. براى‏خود انسان نيز نوعى لذت روحى دارد و گفته‏اند: «در عفو، لذتى است كه‏در انتقام نيست.».

عفو و گذشت و چشم‏پوشى و ناديده گرفتن لغزشهاى ديگران،دانه‏هاى جلب محبت است و ديگران را خوشبين، وفادار و بامحبت‏نگاه مى‏دارد.

امام سجاد(ع) در دعاى بلند «مكارم الاخلاق‏»، از خداوند اين‏گونه‏مى‏طلبد:

«خداوندا!...

مرا ثابت‏قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان و دغلها، خيرخواهانه برخوردكنم،

و هر كس از من دورى گزيد، من به او نيكى كنم،

و به كسى كه مرا محروم كرده، بذل و عطا كنم،

و با آن كه با من قطع رابطه كرده، بپيوندم،

و كسى را كه غيبت مرا كرده است، به خوبى ياد كنم،

توفيقم ده كه نيكى را سپاسگزار باشم،

و ... از بدى، چشم پوشم و درگذرم.»

اينها گوهرهاى تابناكى در شيوه‏هاى معاشرت است. گفتن اينها درزبان، آسان است، اما عمل، بسيار سنگين است و جز از همتهاى والا وروحيه‏هاى زيبا برنمى‏آيد و بايد توفيقش را از خدا طلبيد.


3- بخشش و محبت


آدميزاد، بنده احسان است. به هر كس نيكى كنى، او را رام و مطيع‏خويش مى‏سازى و به هر كس محبت و لطف كنى، قلعه دلش را فتح‏كرده‏اى. به قول سعدى:

بنده حلقه بگوش، ار ننوازى، برود.

لطف كن لطف، كه بيگانه شود حلقه بگوش.

اين تعليم حضرت رسول(ص) است كه:

«اى مردم!

مى‏دانم كه نمى‏توانيد با اموالتان همه مردم را راضى كنيد، ولى با چهره باز وگشاده‏رويى و خوش‏اخلاقى، مى‏توانيد.»

و سخن مولايمان حضرت امير(ع) چنين است:

«بالايثار يسترق الاحرار»;

آزادمردان، با ايثار، بنده و غلام مى‏شوند.

البته بنده و غلام خوبيها و كرامتهاى اخلاقى. اين هم گام ديگرى‏در جذب دلها و ايجاد الفتها و تحكيم رابطه‏هاى
عاطفى در جامعه‏بشرى است.


717Grass.jpg




4- تواضع و خاكسارى


همچنان در پى بيان نمونه‏هايى از روحيه «مردم‏دارى‏» هستيم.افتادگى و تواضع و فروتنى، يكى ديگر از اين ويژگيهاست. چنين كسان‏مى‏توانند مردم را دور شمع وجود خودشان جمع كنند، آن‏گونه كه‏پيامبر خدا بود و انجام مى‏داد. تكبر، پشت انسانها را خالى مى‏كند و زيرپا را هم!

مردم، از پيرامون افراد مغرور و متكبر و خودخواه، پراكنده‏مى‏شوند. برعكس آن، تواضع، مردم را به محبت و عنايت و حمايت‏مى‏ كشاند.

امام على(ع) فرموده است:

سه چيز موجب محبت ديگران مى‏شود: «الدين و التواضع والسخاء»;

ديندارى، فروتنى و بخشندگى.

مغروران و خود بزرگ بينان، هرگز نمى‏توانند با جمعى كار كنند وحمايت آنان را همواره همراه خود داشته باشند. اگر هم چند صباحى‏مردم در پى آنان باشند، به تدريج رهايشان مى‏كنند. مى‏گويى نه؟ به‏اطراف و دوستانت‏بنگر، و به آنان كه كارى در دستشان است دقت كن.ببين متكبران در ميان مردم جا و محبوبيت دارند، يا متواضعان؟


5- حوصله و تحمل

«سعه‏صدر»، وسعت‏نظر و ظرفيت لازم داشتن، از نمونه‏هاى ديگر«مردم‏دارى‏» است. گاهى افراد، بى‏حوصله‏اند، از جايى و چيزى ناراحتى‏دارند، يا ضرر و آسيبى ديده‏اند، يا تحت فشار و گرفتارى‏اند،توقعهايشان بالاست، عصبانى مى‏شوند، حرف تند مى‏زنند و ...

آن كه صبور باشد و بردبار، می تواند با مردم كنار آيد،آن كه تحمل حرفها، تنديها و بداخلاقيها را در «مكتب صبر»، تمرين‏و تجربه كرده باشد، مى‏تواند در ارتباط با مردم، به خدمت‏خويش وحضور كريمانه در كنارشان ادامه دهد. خود تحمل و مقاومت، براى‏انسان، هوادار درست مى‏كند. از كوره در نرفتن، بردبارى نشان دادن،خشمگين نشدن، از آثار اين «ظرفيت‏» است. كسى كه از اين ويژگى‏اخلاقى برخوردار باشد، از يارى و حمايت ديگران هم برخوردارخواهد بود. باز بشنويم از كلام اميرالمؤمنين(ع) كه فرمود:

«بالحلم تكثر الانصار.»

و نيز اين كلام نورانى آن حضرت:

«بالاحتمال و الحلم يكون لك الناس انصارا و اعوانا.»

كه هر دو سخن، معناى مشابه دارد، يعنى: در سايه حلم و بردبارى‏و تحمل است كه ياوران زياد مى‏شوند و مردم، پشتيبان و حامى تومى‏گردند.

اين خصلت، بويژه براى كسانى كه با مردم در تماس و ارتباطبيشترى‏اند و در معرض مراجعات، طرح سؤالها، نيازها، توقعات ومشكلاتند، ضرورى‏تر و از مهمترين صفات شايسته براى مسؤولان‏است.


6- تفقد و رسيدگى

مردم، بويژه گرفتاران و دردمندان، نيازمند احوالپرسى، رسيدگى،سركشى و در يك كلمه «تفقد»ند.

گاهى يك احوالپرسى و سلام، شادابى روح و نشاط زندگى‏فراوانى (براى هر دو طرف) پديد می ‏آورد.

گاهى نوشتن يك نامه يا تلفن كردن به يك آشنا و فاميل، محبتها وصفاهاى بسيارى ايجاد مى‏كند.

گاهى سر زدن به همسايه و عيادت يك بيمار و شركت در يك‏مجلس ختم يا عروسى، مبدا بسيارى از دوستيهاى ماندگار مى‏شود.

ديد و بازديدهاى خانوادگى، دلها و زندگيها را به هم مربوطمى‏كند.

پرسيدن از گرفتاريها و مشكلات ديگران و تلاش در حل و رفع‏آنها، در دلها را به روى انسان مى‏گشايد.

پس چه بايد كرد؟ روشن است: با مردم زيستن، با همسايه‏ها وهمشهريها و همكاران و معاشران و همنوعان، جوش خوردن، انس‏گرفتن، در رنج و راحت ديگران شريك شدن، فاصله‏ها را با ديگران‏كوتاه كردن، قطع رابطه‏ها را به «آشتى‏» بدل كردن، اختلافها و كدورتها رازدودن و ...

اينها همه «عمل صالح‏» است.

و خداوند چنين نيكوكاران را دوست مى‏دارد.

تا توانى به جهان خدمت محتاجان كن.

به دمى يا درمى يا قلمى يا قدمى.

«مردم‏دارى‏»، اخلاق زيبنده مسلمانى است كه مى‏خواهد ازالگوهاى دينى و ارزشهاى مكتبى الهام بگيرد و «زندگى اسلامى‏» داشته‏باشد.

بايد با «عمل‏»، ديگران را جذب كرد، نه با «حرف‏»! «گفتار بى‏عمل،چك بى‏محل است‏». و مردم‏دارى، اخلاق انبيا و اولياست ..

 
بالا