معجزه كباب كوبيده در قلب ايالت پنسيلوانيا !
وقتي پاي غذا به ميان ميآيد، جايي براي اختلافات سياسي باقي نميماند. سالهاست كه ايرانيها از طعم هاتداگ آمريكايي لذت ميبرند و مدتي است كه آمريكاييها با اشتياق در شهر پيتسبورگ ساندويچ كباب كوبيده ايراني گاز ميزنند...اصطلاحي هست كه ميگويد: "شكم ملتها را به هم پيوند ميدهد." در طول تاريخ جنگهاي بيشماري بر سر زمين، پول يا نفت ميان ملتها در گرفته اما آنجا كه پاي غذا به ميان آمده، مردم از در دوستي با هم درآمدهاند. به همين دليل هم كباب تركها جاي خودش را در دل آلمانيها باز كرده يا هات داگ آمريكاييها، ايرانيها را شيفته و دلبسته.
آنجايي كه دولتها با هم سر جنگ دارند، ملتها به دور از هياهوي سردمداران، به غذاهاي سنتي "دشمن" ناخنك ميزنند. به خصوص وقتي كه اين ناخنك زدن قرار باشد تبديل به راهي شود براي آشنا شدن دو ملت با هم، و اينجاست كه گاهي بايد به تماشاي معجزهي هاتداگ و گاهي هم معجزهي كباب كوبيده نشست.
دان ولسكي، جان روبن و جان پنا، سه هنرمند جوان آمريكايي، مدتي پيش به فكر شروع پروژهاي ميافتند كه هدفش آشنا كردن مردم كشورشان با كشورهايي است كه ايالات متحده چندان دل خوشي از آنها ندارد: ايران، كره شمالي، ونزوئلا و افغانستان.
البته آنها ميخواستند كه روش اين آشنايي بسيار متفاوت باشد از روشي كه رسانههاي بينالمللي در پيش گرفتهاند. پس براي همين از قدرت بانفوذ "غذا" كمك ميگيرند و پروژهاي را با نام "آشپزخانههاي پردردسر" راه مياندازند. قرعهي اولين آشپزخانهي پردردسر هم به نام ايران ميافتد و قرار ميشود كه "كباب كوبيده" يك تنه جور ايران را بكشد. باشد كه اين غذاي خوشطعم ايراني نگاه آمريكاييان را به اين سرزمين عوض كند.
وقتي از داون ولسكي ميپرسم چرا غذاي ايراني را براي اين كار انتخاب كردند و نه مثلا سينما يا ادبيات ايران را، ميگويد: «خب غذا چيزي است كه فقط احتياج به آن مطرح نيست بلكه هر كسي ميتواند آن را در خانهاش بپزد. آدمها لزوما هر روز به سراغ سينما يا ادبيات نميروند اما در عوض احتياج دارند كه هر روز غذا بخورند. براي همين هم اين بهترين راه براي معرفي يك فرهنگ ديگر است.»